شكست پيامرسانهاي داخلي
آرش سروري
بيش از دو سال از فيلترينگ تلگرام به عنوان يكي از پركاربردترين پيامرسان براي ايرانيها ميگذرد. در اين مدت پيامرسانهاي داخلي زيادي به عنوان جايگزين تلگرام معرفي شدند و حتي براي استفاده بيشتر و گرايش افراد به آن كمكها و وامهاي زيادي نيز به آنها داده شد. اما به نظر نميرسد هيچكدام آنطوركه انتظار ميرفت به هدفهاي از پيش تعيينشده خود رسيده باشند. هر چند ممكن است برخي از آنها در گوشيها نصب شده باشند اما استفاده گستردهاي از آنها تاكنون صورت نگرفته است. پيامرسانهاي داخلي از دو دسته خارج نيستند، مهندسان و برنامهنويسان ايراني داشته و با كمك تكنولوژيهاي مختلف پيادهسازي شدهاند يا فارسيسازيشده هستند. هرچند كه ايراداتي نيز به آنها وارد است. مهمترين پيامرسانهاي داخلي كه پس از فيلترينگ تلگرام سعي در پوشش آن داشتند عبارت از بله، ايتا، گپ،اي گپ، سروش بودند كه برخي علاوه بر انتقال پيامهاي صوتي و تصويري قابليت شارژ كيف پول و پرداخت قبض را نيز داشتند. براي توسعه اين پيامرسانها تسهيلات و كمكهايي از طرف وزارت ارتباطات پرداخت شد؛ به گونهاي كه آقاي نصرالله جهانگرد، معاون فناوري و نوآوري وزارت ارتباطات در مصاحبههاي خود، حمايت از شبكههاي اجتماعي و بومي را بخشي از حمايت دولت عنوان كرده بود و بر اين نكته تاكيد داشتند كه به هر كدام از شبكههاي اجتماعي و بومي 5 ميليارد تومان كمك مالي شده هر چند جزييات بيشتري در خصوص نحوه تخصيص اين كمكها براي خبرنگاران را بازگو نكردند. هرچند بعدها يكي از پيامرسانها كمك 5 ميلياردي را ناكافي دانست و خواهان اعطاي وام 100 ميليارد توماني كرده بود كه البته دولت هم با توجه به منابع مالي محدودش آن را ناممكن دانست. چند روزي هم هست كه صحبتهايي مبني بر اعطاي وام بيشتر و افزايش كمك به پيامرسانهاي داخلي مطرح ميشود. اما آنچه براي كمك به پيامرسانها بايد مورد توجه قرار گيرد، نحوه عملكرد آنهاست. بايد به اين مهم اشاره كرد كه پيامرسانهاي داخلي نتوانستند جايگاه خود را حفظ كنند كه البته دلايل متعددي ميتوان براي آن عنوان كرد. به عنوان مثال زياد بودن پيامرسانهاي داخلي و سردرگمي افراد در استفاده از يك پيامرسان، عدم اطمينان مردم به پيامرسانها در خصوص اينكه اطلاعات و ديتاهاي منتقلشده از سوي استفادهكنندگان كجا ذخيره ميشود؛ از جمله دلايل عدم موفقيت آنهاست. هر چند «محل ذخيرهسازي اطلاعات» در خصوص پيامرسانهاي بينالمللي نيز وجود داشته اما به هر حال سردرگمي و سوالات زيادي در مورد نحوه كاركرد آنها در ذهن مخاطبان نقش بسته كه بدون پاسخ مانده، همين امر باعث شده هيچكدام از پيامرسانهاي داخلي به «پرچمدار» تبديل نشوند. هر چند در برههاي از زمان سروش را به عنوان پرچمدار پيامرسانها تلقي ميكردند كه البته مدت زيادي نيز به طول نينجاميد. كمك 5 ميلياردي دولت به پيامرسانها ميتوانست آنها را براي مدت دو سال سر پا نگه دارد. اما هيچكدامشان تاكنون نتوانستند پرچمدار شوند. بنابراين براي اعطاي كمكهاي بيشتر بايد مشخص شود كه كمكهاي قبلي در چه حوزهاي بوده؛ آيا بر زيرساخت تمركز داشته يا براي بهبود تيم فني و انساني هزينه شده يا حوزه تبليغات را در بر ميگرفت. نكته بعدي كه بايد در خصوص پيامرسانها توجه شود، فرهنگسازي براي جلب تمايل افراد به استفاده از آنهاست. اين فرهنگسازي بايد بر المانهايي باشد كه در نهايت به جذب اعتماد افراد بينجامد چرا كه براي رقابت با پيامرساني مانند تلگرام كه با تيم كوچك خود اينگونه مورد توجه قرار گرفته يا واتساپ كه كل دنيا از آن استفاده ميكنند و مخاطبانشان نيز روز به روز افزايش مييابد، بايد به چيزهاي ديگري توجه كرد. شايد يكي ديگر از دلايل عدم استفاده از پيامرسانهاي داخلي، بهره نبردن از ارزشهاي خلاقانه است. با وجود اينكه بيش از دو سال از فيلترينگ تلگرام ميگذرد ولي آنگونه كه مشخص است پيامرسانهاي داخلي به جايگاهي كه هدفگذاري شده بود، نرسيدند. 5 پيامرسان داريم در حالي كه هر كدام نهايتا يك تا دو ميليون كاربر دارند. چيزي كه هست شايد بودجههايي كه تزريق و كمكهايي كه انجام شد مانند اعطاي كمكها و وامهاي بلاعوض نتوانست پيامرسانهاي داخلي را به محبوبيت و شهرت برساند. اولين پيشنهاد براي بهتر شدن عملكرد پيامرسانهاي داخلي رسيدن به اجماع و ارايه تنها يك نسخه از پيامرسان داخلي است تا با قدرت كار خود را ادامه دهد كه مشكل پراكندگي و تعدد پيامرسانها نيز حل ميشود. در اين صورت كار فرهنگسازي راحتتر شده و اعتماد افراد نيز زودتر جلب ميشود. در واقع اجماعي كه افراد براي استفاده از پيامرسانهاي خارجي دارند، در خصوص داخليها ندارند. پيشنهاد ديگر نيز رفع باگهاست. بهطور مثال اگر يك پيامرسان داخلي را نصب كنيد، ممكن است با مشكلاتي از قبيل «نمايش خطا»، عدم پردازش به موقع دادهها يا كندي در سرعت مواجه شويد. شاهد بوديم پس از فيلترينگ تلگرام كه بخش زيادي از بار نقل و انتقال داده بر برخي پيامرسانهاي داخلي افتاد، مديريت ضعيف بود و پيامها به جاي اينكه چند ثانيهاي به مقصد برسند، چند دقيقه طول ميكشيد كه ارسال شوند كه اين امر ماهيت و هدف يك پيامرسان را زير سوال ميبرد. فكر ميكنم زيرساخت فراگير شدن استفاده از پيامرسانهاي داخلي بايد بهروزتر شود و در اين راه از سرورهاي قويتر كمك گرفته و بر بخش «كلود» نيز تمركز بيشتري شود. در واقع بايد بتوانند علاوه بر چابكي و بهروز بودن، امنيت را نيز برقرار كنند تا كاربران مطمئن شوند كه اتفاق خاصي نميافتد و پيامرسان ميتواند به صورت مستقل كار خودرا ادامه دهد. به هر حال اميدواريم و دوست داريم از محصولات بومي استفاده كنيم اما بايد كيفيت لازم را داشته باشد. وقتي كسي چند سال از تلگرام يا واتساپ استفاده كرده، سخت است پيامرسان خود را به اپليكيشني تغيير دهد كه شايد خيلي از قابليتها را ندارد. بنابراين بايد آن خصوصيات را داشته باشد و بر لبه تكنولوژي قرار بگيرد، امنيت را حفظ كند، سريع باشد، امكانات مختلف را داشته باشد. در اين صورت است كه ميتواند تا حدي موفق باشد و ترجيحا اينكه يك نسخه خيلي خوب داخلي را به مخاطب نشان دهد. وگرنه كمكها و پولهايي كه داده ميشود، هدر ميرود در صورتي كه ميتوانستند در جايگاههاي ديگر و به شكل بهتري مورد استفاده قرار گيرند.