خودتحريمي تا هميشه
عبدالكريم حسينزاده
در همه اين سالها ما در نوع مواجهه خودمان با پديده تحريمها و انتخاب راهبردها و استراتژيها و تاكتيكها بهواقع كلمه، همواره دچار مشكل شده و بدترين مسيرهاي ممكن را انتخاب كردهايم؛ من كارشناس فوتبال نيستم و درخصوص ورزش هم چندان سوادي ندارم اما نميتوان در جهان كنوني زيست و در فرآيندهاي جهاني شده موقعيت زماني و مكاني خود را تعريف نكرد و دست به اقداماتي زد كه تمامي ابعاد آن در ضديت با ايران و ايراني و منافع ملي است. ما تحريم شدهايم و اين واقعيتي انكارناپذير است و به سبب دامنه وسيع اين تحريمها و صد البته سوءمديريت دروني خودمان تورم به بالاترين حد خود رسيده و ارزش پول ملي شرايط تراژديكي را سپري ميكند كه هر ايراني هر روز با آن دست به گريبان است. اما آيا پاسخ درست به تحريمها در فضاي فوتبال راهش تحريم تمام دنيا از ورود بازيكنان و مربيانشان به داخل كشورمان ايران يا برعكس محروم كردن خودمان از داشتههاي آنان است؟! آيا اين تحريمها اسباب تحريمهاي ورزشي از جانب فيفا را بهدنبال نخواهد داشت؟! كشور كم با تحريمهاي سياسي و اقتصادي روبهرو است كه ميخواهيد در جبههاي جديد كشور را درگير كنيد؟! آقايان در فدراسيون فوتبال بهجاي آموختن اينكه درست قرارداد ببندند و پول ملي را درست خرج كنند و مبالغ دريافتي را ملك پدريشان ندانند و آن را ثروت ملي به حساب بياورند كه بايد دقيق هزينه شود مجدد از هويت ملي و اخلاقي ايراني و شرافت ملي ما هزينه ميكنند؟! لطف ميكنند توضيح دهند بر چه اساس و كدام اجازه؟! مگر فدراسيون فوتبال ما جزيرهاي است جداي از فيفا و قانون مختص به خودش را دارا است ؟ من از اين آقايان نگارنده اين قوانين ساختگي و سخيف ميپرسم اگر اين اقدام بهخاطر موضوع ويلموتس يا استرا و كالدرون و ...است كه بايد گفت ايراد از شماست كه قرارداد بستن را نميدانيد و ربطي به شرايط مالي هم ندارد. اگر اين اقدام به خاطر افزايش ارزش دلار و يورو مقابل ريال است كه باز ايراد از ماست كه صورت مساله را پاك ميكنيم و با واقعيت روبهرو نميشويم و بلد نيستيم از همين اندك فضاي ورزشي درآمدزايي كنيم براي كشور. اگر اين اقدام تلافيجويانه است كه آيا درست بود كه امروز قرارداد بيرانوند ثبت نميشد يا طارمي نميتوانست به فوتبال پرتغال برود؟! چطور است كه ما انتظار داريم با مردم ما رفتار انساني شود اما ما رفتار غيراخلاقي با جهان داشته باشيم؟!
اگر اين امر براي كاهش قراردادهاي ارزي است كه ما از مديريت قراردادهاي داخلي واماندهايم و تعداد كثيري از بازيكنان داخلي به نرخ ارز با باشگاهها دارند قرارداد ميبندند و آيا اين موضوع را حل كرده است؟! امروز ارقامي را ملت ميشنوند كه در عجب و شوك فرو رفتهاند آن هم براي يك فصل (!) و هيچ تفاوتي با رقم بازيكنان خارجي هم ندارد. البته اين هم چندان دور از انتظار نبوده و نيست كه با شرايط فعلي و گراني سرسامآور همهچيز، مبلغ قراردادي بازيكنان هم افزايش يابد، يك قضاوت سرانگشتي از تناسب قيمت پرايد ۱۲۰ ميليوني تا همهچيز برايمان روشن خواهد ساخت ايراد از خود ماست كه توان مديريت بر حفظ ارزش پول ملي را نداريم و اين افزايشها اثرات همين رخداد است و نبايد از بازيكنان ايرادي گرفت.
در ادامه لازم به توضيح است اين تصميم و مصوبهپراكني فدراسيون فوتبال در مغايرت با بند مقررات كلي فيفا است كه به اهداف ميپردازد و اشاره ميكند كه:
1- اهداف
اهداف فيفا عبارتند از:
الف- ارتقاي دايم بازي فوتبال و پيشبرد آن در جهان در پرتو يكپارچگي، آموزش و تعالي ارزشهاي فرهنگي و انساني آن بهخصوص ازطريق جوانان و برنامههاي توسعهاي آنان.
اين اقدام برخلاف يكپارچكي و برهمزننده آن و در تعارض با ارزشهاي فرهنگي و انساني است كه فيفا به راحتي از اين موضوع گذشت نخواهد كرد.
در ادامه اين مصوبه ناقض اساسنامه فيفا است و در تضاد جدي با موارد بند ۳ و ۴ و ۵ همين مقررات ملي كه به 3 مقوله حقوق بشر، عدم تبعيض نژادي و جنسيتي و ارتقاي روابط صميمانه ميپردازد.
2- حقوق بشر
فيفا متعهد است كه حقوق شناختهشده بينالمللي بشر را محترم شمرده و تلاش نمايد كه حفاظت از اينگونه حقوق را ترويج نمايد.
3- عدم تبعيض نژادي، تساوي جنسيتي و موضعگيري در برابر آن
تبعيض قائل شدن به هر شكلي عليه كشوري، فردي حقيقي يا گروهي از افراد با درنظر گرفتن اصليت نژادي، جنسي، معلوليتي، گويشي، مذهبي، سياسي يا دلايل ديگر بهشدت ممنوع بوده و از طريق اخراج يا تعليق قابل مجازات است.
4- ارتقاي روابط صميمانه
1- فيفا بايد روابط دوستانه را بهبود ببخشد:
الف- روابط مابين و در ميان اعضا، كنفدراسيونها، باشگاهها، مقامات رسمي و بازيكنان. هر فرد يا سازماني كه در جريان بازي فوتبال قراردارد متعهد به رعايت اساسنامه، مقررات و اصول بازي جوانمردانه است.
ب- در جامعه به خاطر اهداف بشر دوستانه.
2- فيفا بايد راههاي نهادينه شده را پيشبيني كند تا به حل هرگونه اختلافي بپردازند كه احتمال بروز آن مابين و ميان اعضا، كنفدراسيونها، باشگاهها، مقامات رسمي و بازيكنان وجود خواهد داشت.
آقايان فراموش كردهاند كه فوتبال قرار است پلي بين ملتها باشد، نه مانع آنها و از طرفي اين مصوبه نمود بارز اصل تبعيض است؛ چون ما اجازه ميدهيم ايرانيها در هر كجا كه بخواهند قرار داد بسته و بازي كنند اما هيچ كسي حق ورود به ايران را ندارد؛ از طرفي آيا اين است معناي ايجاد روابط صميمانه با جهان. مخلص كلام اينكه در ابعاد حرفهايگري كه در واقع هدف ترانسفر بازيكن انتقال تجربه و سرمايه است يا برعكس جذب آن، در ابعاد انساني كه همه اين انتقالها به معني نزديكي بيشتر ملل جهان به هم و كاهش شكاف بين كشورها و حتي كاهش تنشها بين دولتهاست گاهي، در ابعاد اقتصادي كه اگر بازيكني از خارج ميآيد و ارز ميبرد ميتوانيم زرنگ باشيم و با ترانسفر بازيكن ارز وارد كشور كنيم، آن هم قانوني و در فضايي كه اتفاقا تحريمي هم نيست، از هر بعد و زاويهاي به موضوع نگاه كنيد اقدام فدراسيون فوتبال دون شأن ملت ايران است، بنده اعتقاد دارم فارغ از هر نيتي اين حركت سادهسازي مشكل ريالي كشور و برخوردي نژادپرستانه به فضاي ورزشي جهان است؛ پيشنهاد ميكنم فدراسيون هرچه سريعتر تمامي اين محدوديتهاي ساختگي را لغو كند و بهجاي فعاليتهايي اينچنيني براي كمك به اقتصاد كشور ديپلماسي ورزشي را فعال كرده و اسباب ارز آوري بيشتر به كشور شود، فدراسيون بايد رقابت بين وروديهاي خارجي و خروجيهاي بازيكنان ايراني به ساير كشورها را شكل دهد، نه اينكه با خروجيها مشكل نداشته باشد و جلوي وروديها را بگيرد. اين رفتار آماتور، چاپلوسانه كه مثلا مسوولانه درخصوص بيتالمال رفتار كردهاند، فاقد وجاهت قانوني بوده و حتما در ارزيابي هزينه- درآمد، هزينههاي سنگيني را براي كشورمان بهبار خواهد آورد و هرگز مسوولانه نيست. بايد متذكر شد درصورت عدم لغو اين مصوبه توسط فدراسيون، راسا با رييس فيفا مكاتبه كرده و رفتار غيرورزشي آقايان را اعلام خواهم كرد و از آنان خواهم خواست به موضوع ورود كرده و امر به كنسل شدن اين مصوبه نمايند.