مشكاتيان، هنرمندي تكرار نشدني
كيوان ساكت
بيگمان استاد پرويز مشكاتيان نادره مرد موسيقي ايران، تكرار شدني نيست. به مصداق اين شعر حافظ است: «بس نكته غير حسن ببايد كه تا كسي/ مقبول طبع مردم صاحب نظر شود» مشكاتيان به مصداق اين بسيار فراتر از يك نوازنده سنتور بود. او مجموعهاي از نبوغ، ذوق، قريحه و هوش بود. با تاريخ، فرهنگ و ادبيات ايران آشنايي كامل داشت و تسلط بيچون و چرايي بر موسيقي ايران و مهارت كممانندي در نوازندگي سنتور داشت. همينها باعث شد نه به اعتقاد من، بلكه به گفته همه صاحبان انديشه شايد مشكاتيان ديگر تكرار شدني نباشد. پيچيدگي آثار مشكاتيان برخلاف آثار برخي هنرمندان كه با تلاش بسيار در پيچيده نوشتن آثارشان دارند و از اين روي اين پيچيدگي مصنوعي است و چنگي به دل نميزند، ولي دشواري ساختههاي او از پيچيدگي ذهني او ناشي ميشود. آثاري كه توسط او ساخته و نواخته ميشد بدون هيچ عمدي در پيچيدگي، تنها بازتاب روح حساس و ذهن پيچيده او بود. ساختههاي او با صداي استاد آواز ايران، استاد محمدرضا شجريان همواره در حافظه تاريخي، عاطفي و هنري مردمان اين ديار جاودان و ماندگار خواهد ماند. بار ديگر بيتي ديگر از حافظ در نظرم جلوه ميكند: «شاهد آن نيست كه مويي و مياني دارد/ بنده طلعت آن باش كه آني دارد».و واقعا مشكاتيان اين «آن» را داشت. شايد براي برخي «آن» هنوز معني نشده باشد يا با كسي كه داراي «آن» باشد روبهرو نشده باشند. در اين صورت پي به آنچه ميگويم نخواهند برد. درست به ياد دارم يكي از دوستان ميگفت: وقتي مشكاتيان را ميبينيد به او معتاد ميشويد. وقتي بازار سخن گرم ميشد از هر دري سخن ميگفت. از همه چيز؛ از خاطرهها تا سخن از ادب و هنر و تاريخ و فلسفه. بارها شاهد بودم استادان ادبيات در كنار او با احتياط سخن ميگفتند. آنها ميدانستند كه او اشراف كاملي بر ادبيات و تاريخ و فرهنگ ايران دارد. همين آشنايي با پيشنيه ادب، فرهنگ و تاريخ ايران و آشنايي با موسيقي در كنار آشنايي كمنظيرش با رياضيات موجب شد از او يك هنرمند ناب كمنظير در عرصه موسيقي ايران ساخته شود. آثار مشكاتيان همگي آنقدر زيبا و پر مغز هستند كه هنوز كه هنوز است الهامبخش بسياري از هنرمندان عرصههاي گوناگون موسيقي براي ساختن و آفرينش آهنگهاي تازه است. يادش گرامي