كوويد-۱۹ بزرگترين گردهمايي سياسي جهان را هم تحت تاثير قرار داد. هفتاد و پنجمين نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه اغلب نمايندگان بيش از ۱۹۰ كشور در آن حضور دارند، با صحني خلوت و به شكلي بيسابقه برگزار شد. امسال خبري از رفتوآمدها و حواشي سياسي در نيويورك نبود و سخنراني سران كشورها بهصورت ويديويي از اين تريبون جهاني منتشر شد. حسن روحاني نيز كمي مانده به ساعت ۲۱ سهشنبه شب در اولين روز پاييز و براي آخرينبار در كسوت و قامت رييسجمهوري از اين تريبون براي مواضع جمهوري اسلامي استفاده كرد. دونالد ترامپ، همتاي امريكايي او اما ساعاتي زودتر در اين جمع سخنراني داشت، سخنراني كه انتظار ميرفت مطابق معمول در خلال آن از جمهوري اسلامي ياد كند. با اين حال رييسجمهوري ايالات متحده به عنوان اصليترين چالش جمهوري اسلامي در روابط بينالملل به «ويروس چيني» پرداخت اما برخلاف انتظار تاكيد چنداني به «برجام و ايران» نكرد و به اشارهاي مختصر و گذرا بسنده كرد. سخنراني حسن روحاني اما حول محور «تحريم» بود. او اگرچه سخنرانياش را با كوويد-۱۹ و چالشي كه در مديريت جهاني و حكمراني داخلي كشورها ايجاد كرده، آغاز كرد، در ادامه به رفتار سياسي و بينالمللي ايالات متحده امريكا پرداخت و از سختترين تحريمهاي تاريخ كه نقض آشكار منشور ملل متحد، توافقات بينالمللي و قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت بود، گفت.
حسن روحاني تحريمهاي امريكا عليه ايران را فشار پاي آن پليس امريكايي بر گردن جرج فلويد، شهروند سياهپوست اين كشور توصيف كرد كه گويي بر گلوي ملت ايران نهاده شده است. او در ادامه سياست خارجي ايران در قبال افغانستان، عراق، لبنان، يمن، فلسطين و بهطور كلي سياستهاي منطقهاي جمهوري اسلامي را مرور كرد تا همراهي نظام بينالملل را به دست آورده و نشان دهد كه ملت ايران شايسته «تحريم و جنگ» نيستند. تمام حرف رييس دولت دوازدهم اعتراض به رفتار بينالمللي امريكا و ماجراي تحريم و جنگ بود اما بخش متفاوت اين سخنراني كه بخش اصلي محتواي آن دور از انتظار نبود، اشاره به سياست داخلي جمهوري اسلامي بود. درست در زماني كه بار ديگر با برخي اقدامات قضايي و امنيتي داخلي، واكنش جامعه بينالملل برانگيخته شده است، حسن روحاني ترجيح داد «آزادي سياسي» در ايران پايانبندي سخنرانياش باشد. با اين حال اين سخنراني با محتواي قابل پيشبيني حتي همچون سال گذشته حاوي پيشنهادي چون «صلح هرمز» هم نبود. آخرين سخنراني روحاني در عين حال تكرار مواضع «نه مذاكره، نه جنگي» بود كه پيش از اينبارها از تريبونهاي مختلف شنيده شدهبود.
در ادامه متن كامل سخنراني رييسجمهوري را ميخوانيد:
انتخاب جنابعالي را به عنوان نماينده كشور دوست و برادر، تركيه به رياست هفتادوپنجمين نشست سالانه مجمع عمومي ملل متحد تبريك گفته و براي شما، دبيركل محترم و همه همكارانتان كه در مسير تحقق اهداف ملل متحد، تلاش ميكنند، آرزوي توفيق دارم.
عاليجنابان
جهان، غافل از دو نعمت بزرگ سلامت و امنيت، ناگهان با بانگ بيدارباشِ كوويد19 مواجه گرديد. كرونا با همه كوچكي خود، چنان مديريتِ جهاني و حكمراني داخلي كشورها را به چالش كشيد كه مهمترين تجمعِ جهاني هم، به ناچار به صورت مجازي برگزار گرديد.
كرونا امروز، به علت رشد علم و تكنولوژي و رسانه، به «درد مشترك» انسان بدل شده است. اين دردِ مشترك، نشان داد كه به رغم همه پيشرفتها، هنوز علم بشر در برابر جهل او ناچيز است. اين ويروس همه ما را به فروتني بيشتر در برابر خداوند، و حقيقتِ خلقت ميخواند و جامعه انساني را به تقواي مدني اعم از رعايت اخلاق فردي و اجتماعي و پرهيز از جفا در حق طبيعت و تخريب محيط زيست و دخالت بيرويه در خلقت، هدايت ميكند. اين بليه فراگير كه مرزهاي ساختگي قدرت و مكنت را درنورديده است، يك بار ديگر به همه ما اعضاي جامعه بشري، يادآور ميشود كه مواجهه با مسائل مشترك جهاني، جز از طريقِ مشاركت جهاني ممكن نيست.
همه ما در جهان، دوران سختي را سپري ميكنيم. اما ملت من به جاي برخورداري از همكاري جهاني، با سختترين تحريمهاي تاريخ، در نقض آشكار و اساسي منشور ملل متحد، توافقات بينالمللي و قطعنامه 2231 شوراي امنيت، مواجه است.
خانمها، آقايان
تصويري كه از برخورد پليس ايالات متحده امريكا با يك شهروندِ معترض به سراسر جهان مخابره شد، براي ما، آشنا و تكراري بود. اين پايي كه بر گلو نهاده شد به عنوان پاي استكبار بر گلوي ملتهاي مستقل بود كه ما آن را به خوبي ميشناسيم. ملتِ دلاور ايران دهههاست اينگونه بهاي آزاديخواهي و رهايي از سلطه و استبداد را پرداخت نموده ولي با ايستادگي، به بالندگي و پيشرفت خود ادامه داده و بر نقش تاريخي و تمدني خود، به عنوان محورِ صلح و ثبات، مبارزه با اشغال و افراط و منادي گفتوگو و رواداري پايدار مانده است:
ما در برابر اشغالگران شوروي سابق، جنگسالاران و افراطگرايان داخلي، تروريستهاي القاعده و اشغالگران امريكايي، در كنار مردم افغانستان ايستاديم و در همه روندهاي صلح و آشتي چه در كنفرانسِ بن 2001، و چه در تلاشهاي منطقهاي، نقشي محوري ايفا نموديم.
ما در برابر بسيج قدرتهاي جهاني و منطقهاي، براي ايجادِ جنگ نفتكشها در خليجفارس در حمايت از صدام، در نيمه دوم دهه سال 1980، خواهان امنيت مشترك در خليج فارس شديم، در سال 2013 جهان عاري از افراط و خشونت (WAVE) را پيشنهاد كرديم كه با اجماع اعضاي مجمع، به تصويب رسيد. در سال 2018 پيشنهاد پيمان عدم تجاوز و در سال 2019 طرح اميد يا پويشِ صلح هرمز (HOPE)، براي ارتقاي صلح و ثبات در خليج فارس را، در همين مجمع ارايه كرديم.
ما در برابر اشغالِ كويت توسط صدام، اولين كشور منطقه بوديم كه در كنار مردم و دولت كويت ايستاديم و آرزوي صدام براي استيلا بر همه متحدان عربش را، ناكام گذاشتيم.
ما در برابر استبداد صداميان، اشغالگري امريكاييان و وحشيگري داعشيان در كنار همه مردم عراق، از كرد و عرب و سني و شيعه و ايزدي و مسيحي ايستاديم و از سال 2003 با حمايت از دستاوردهاي دموكراتيك مردم عراق، شوراي حكومتي و دولت عراق را ياري نموديم.
ما در برابر دهها گروه تروريست تكفيري، تجزيهطلبان و جنگجويان خارجي در كنار مردم سوريه ايستاديم و از سال 2013 ميلادي كه ديگران به دنبال راهحل نظامي بودند، طرح 4 مادهاي صلح مبتني بر خواست مردم سوريه را ارايه كرديم و در سال 2016 با همكاري روسيه و تركيه، فرآيند آستانه را براي رسيدن به صلح و ثبات سياسي در سوريه، پايهريزي كرديم.
ما در برابر اشغالگري صهيونيستها، جنگافروزان داخلي و توطئهگران خارجي، در كنار مردم و دولت لبنان ايستاديم.
ما هرگز اشغالگري، نسلكشي، آوارهسازي و نژادپرستي را ناديده نگرفتيم و بر سرِ قدس شريف و حقوقِ مردم فلسطين، هرگز معامله نكرديم و در سال 2012 راهحل دموكراتيك مساله فلسطين را از طريق همهپرسي ارايه كرديم.
ما آشكارا از ظلم و ستمي كه به مظلومان يمن ميرود، دادخواهي كرديم و در آغاز جنگ يمن در سال 2015، پيشنهاد 4 مادهاي براي صلح در يمن را ارايه داديم.
ما در اين منطقه حساس دستِ تنها با داعشيها و افراطيهاي مدعي دروغينِ اسلام، جنگيدهايم تا جامعه جهاني بداند اسلامِ واقعي كدام است، همان اسلامِ اعتدالي و عقلاني، و نه افراط و نه خرافه. سردارشهيد ما، كه قهرمان مبارزه با خشونت افراطيون در خاورميانه بود، از امنيت شهروندان مذهبي و غير مذهبي، مسلمان و مسيحي، شيعه و سني، در برابر مدعيان يك حكومت قرون وسطايي به خوبي ايستاد و دفاع ميكرد.
و ما در سال 2015 ميلادي برجام را به عنوان يكي از بزرگترين دستاوردهاي تاريخ ديپلماسي به ثمر رسانديم و عليرغم بدعهدي مستمر امريكا به آن پايبند مانديم.
آقاي رييس
چنين ملتي شايسته تحريم نيست. جواب صلح، جنگ نيست. پاداش مبارزه با افراطگري، ترور نيست. پاسخ راي ملتها در ايران، در عراق و در لبنان، تحميل آشوبهاي خياباني و حمايت از روندهاي غير دموكراتيك نيست.
بايد بدانيم كه ادعاها ملاك نيست و تنها عمل ملاك است:
ادعا كردند كه براي مبارزه با صدام به منطقه آمدهاند، درحالي كه خود، اين هيولا را در جنگ تحميلي عليه ايران تنومند ساختند و او را با سلاح شيميايي و مدرنترين جنگافزارها، تسليح كردند.
از مبارزه با تروريسم و داعشي دم ميزنند در حالي كه خود آن را ايجاد كردهاند، و براي اين جنايت خود از ملتهاي منطقه طلبكار هم هستند.
به دروغ ما را متهم به تلاش براي ساخت سلاح هستهاي ميكنند و به بهانه اشاعه، اين يا آن را تحريم ميكنند، در حالي كه جرمِ استفاده از سلاح هستهاي در تاريخ بشريت را، تنها به نام خود ثبت كردهاند و تنها رژيم دارنده سلاح هستهاي در منطقه غرب آسيا، بازيگر خيمه شببازي آنهاست.
از حقوق بشر سخن ميگويند ولي با فشار حداكثري، معيشت و سلامت و حتي حق حيات همه ايرانيان را هدف گرفتهاند.
خود و دستنشاندگانشان، در هرچه جنگ و اشغال و تجاوز در فلسطين و افغانستان و يمن و سوريه و عراق و لبنان و ليبي و سودان و سومالي است، مستقيما به آتشافروزي مشغولند ولي ايران را مسوول شكستهاي محتومشان در برابر اراده مردم منطقه ميدانند.
با فروش صدها ميليارد دلار سلاح به منطقه ما، آن را به انبار باروت بدل كردهاند، ولي برخلاف همه قواعد حقوقي و اجماع جهاني، بيهوده ميكوشند تا ايران را از حداقل نيازهاي دفاعي محروم ساخته و محدوديتهاي تسليحاتي ايران را به رغم نص صريح قطعنامه 2231، تمديد كنند.
من اينجا لازم ميدانم از روساي دورهاي شوراي امنيت در ماههاي اوت و سپتامبر و سيزده عضو اين نهاد به ويژه كشورهاي روسيه و چين تشكر كنم كه دو بار به صورت قاطع به استفاده ابزاري و غيرقانوني امريكا، از شوراي امنيت و قطعنامه ۲۲۳۱، با صداي بلند «نه» گفتند.
اين يك پيروزي نه براي ايران، كه براي دورانِ گذار نظام بينالملل در جهان پساغربي است كه رژيم مدعي هژموني، در چنين انزواي خودساختهاي، فرو رود.
خانمها، آقايان
كجا سابقه دارد دولتي نتيجه 13 سال مذاكره جهاني با حضور دولت سلف خود را بدون هيچ دليلي زيرپاگذارد، قطعنامه شوراي امنيت را با وقاحت نقض كند و حتي ديگران را به دليل اجراي قطعنامه شوراي امنيت تحريم و تنبيه كند و در همان حال مدعي مذاكره و معامله بزرگ باشد؟
امريكا نه ميتواند مذاكره را بر ما تحميل كند و نه جنگ را.
زندگي با تحريم سخت است اما سختتر از آن زندگي بدون استقلال است.
آزادي سياسي داخلي براي ما بسيار مهم است و ما به عنوان كهنترين دموكراسي در خاورميانه، به مردمسالاري خود ميباليم و آزادي داخلي را با دخالت خارجي، سودا نخواهيم كرد.
دموكراسي حق حاكميت ملت است و نه حق دخالت بيگانه، آن هم بيگانهاي تروريست و مداخلهجو كه هنوز هم در همان توهم ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زنداني است: همان روزي كه اسلافشان، تنها دموكراسي آن زمان خاورميانه را با كودتا سرنگون كردند.
براي ما عزت و آسايش ملتمان مهم است كه با ديپلماسي متكي بر اراده ملي و همراه با مقاومت به دست ميآيد.
ما ابزار چانهزني داخلي و انتخاباتي امريكا نيستيم.
هر دولتي كه در امريكا انتخاب شود، به ناچار تسليم تابآوري ملت بزرگ ايران خواهد شد.
براي جهان نيز امروز زمان «نه» گفتن به زورگويي و قلدرمآبي است. دوران سلطه و هژموني به سرآمده است. ملتها و فرزندان ما سزاوار دنيايي بهتر، امنتر و قانونمدارترند. امروز زمان تصميمِ صحيح و درست است.
از توجه شما سپاسگزارم