گروه اجتماعي
تعداد خيابانهايي كه به نام شهداي زن نام خوردهاند به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسند. اين در حالي است كه هر سال، روزهاي آخر شهريور ماه فرصتي براي مسوولان است تا نامگذاري خيابانهاي شهرها را به نام شهداي زن وعده بدهند با اين حال همچنان سهم شهداي زن از خيابانهاي شهرها در قياس با رشادتهايي كه آنها طي
8 سال جنگ تحميلي از خود نشان دادند، ناچيز است. طبق گزارشي كه با عنوان «براي آنها كه بر پيمان خويش ماندند...» از سوي معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري منتشر شده است، عمده فعاليتهاي اين معاونت درقبال شهدا و ايثارگران زن محدود به پژوهش، برگزاري نشستهاي تخصصي، ديدار و گفتوگو با خانوادههاي شهدا و زنان جانباز بوده است. اين درحالي است كه اخيرا معصومه ابتكار در حساب كاربري خود پيشنهاد درج نام مادر در شناسنامه را ارايه كرده است و شايد اين معاونت بتواند نقش فعالتري در پيگيري مطالبات زنان جانباز داشته باشد. به گفته ابتكار طي جنگ تحميلي دستكم 6 هزار و 428 زن در نقاط مرزي يا در بمباران شهرها و 500 زن رزمنده به شهادت رسيدهاند و حالا 5 هزار و 735 زن جانباز در ايران زندگي ميكنند كه از ميان آنها 3 هزار و 75 نفر بالاي 25درصد جانبازي دارند. با اين حال بارها در نشستهايي كه با حضور زنان جانباز برگزار شده است، ضرورت پيگيري وضعيت زنان جانباز به مسوولان گوشزد شده است. براي مثال رييس انجمن جانبازان نخاعي زنان سراسر كشور اواخر سال 97 با انتقاد از وضعيت زندگي زنان جانباز گفته بود كه با گذشت بيش از 30 سال از جنگ تحميلي هنوز حتي يك آسايشگاه براي زنان جانباز احداث نشده است. با اين حال معاونت امور زنان و خانواده در گفتوگوي كوتاه تلفني به «اعتماد» ميگويد كه تاكنون جز از سوي زنان جانباز شيميايي سردشت، درخواست احداث آسايشگاه زنانه به دست اين معاونت نرسيده است. علاوه بر اين با توجه به اينكه بسياري از زنان جانباز و همسران شهدا ممكن است سرپرست خانوار باشند، ابتكار در پاسخ به اين پرسش كه اين معاونت چه برنامهاي براي بهبود وضعيت اين زنان سرپرست خانوار دارد، ميگويد:«ما لزوما برنامه خاصي براي اين عزيزان نداريم زيرا دستگاه تخصصي آنها نيستيم اما ميدانيم ميان مددجوياني كه در طرح توانافزايي زنان سرپرست خانوار به ما مراجعه ميكنند، خانمهاي ايثارگر هم ميتوانند باشند.»
روايت غالب از حضور زنان در 8 سال دفاع مقدس بيش از همه به نقش حمايتگرايانه آنها محدود ميشود و عموما تصوير غالب چندان توجهي به زنان رزمنده، ايثارگر و اسير ندارد. پيش از اين بارها افراد مختلف، چه از سوي دستگاه تخصصي و چه از سوي تاريخنگاران و متفكران اين خلأ گوشزد شده است. شما به عنوان راس هرم دستگاهي كه متصدي رسيدگي به مسائل زنان است تاكنون چه اقداماتي براي پررنگتر كردن نقش زنان رزمنده و ايثارگر در دوران جنگ داشتهايد؟ آيا معاونت زنان برنامهاي مدون براي رسيدگي ويژه به زناني دارد كه در جبهههاي جنگ حاضر بودند، ميجنگيدند، شهيد يا جانباز شدهاند؟
هفته دفاع مقدس فرصت بسيار مناسبي براي يادآوري، ارزيابي و تحليل شرايط دوران دفاع مقدس و مروري بر خاطرات 8 سال ايثارگري، فداكاري و دفاع شجاعانه مردم ايران در برابر دشمن متجاوز است. دوران دفاع مقدس دوراني بود كه در آن، زنان و مردان هر دو در كنار هم در عرصه حضور داشتند. زنان هم در پشتيباني و تقويت روحيه رزمندگان حاضر بودند و هم در دفاع و هم در عمليات اجرايي. علاوه بر اين شمار زيادي از زنان به عنوان مادر و همسر به رزمندگان ما انگيزه و روحيه ميدادند.
طبعا وظيفه ماست كه امروز ياد و خاطره و دستاوردهاي آنها را پاس بداريم، علاوه بر آن تكريم خانوادههاي شهدا، ايثارگران و جانبازان جزو وظايف مجموعه دولت است و چند دستگاه تخصصي علاوه بر بنياد شهيد، حامي و حافظ دستاوردهاي دوران دفاع مقدس هستند. علاوه بر اين دستگاهها، ما نيز به نوبه خود و در حد تواني كه داريم با كمال ميل و افتخار تلاش كردهايم. كار معاونت ما سياستگذاري كلان است و به همين منظور ما در اين مدت با برگزاري نشستهاي تخصصي با حضور ايثارگران و خانوادههاي آنها، تجربه زيسته اين عزيزان را درقالب گفتوگوي بيننسلي و از منظر هنري بررسي كردهايم.
در برخي از اين نشستها، گفتوگوي بيننسلي به مساله بازخواني خاطرات ايثارگران براي نسل متولد دهه70 و 80 بررسي شده است؛ نسلي كه هيچ ذهنيت و تصوري از دوران دفاع مقدس ندارند. در اين نشستها تلاش شد تا فاصله و شكاف بيننسلي در اين موضوع با مفاهمه و گفتوگو پر شود. علاوه بر اين اخيرا ما با زنان جانباز شيميايي سردشت نشستي مجازي داشتيم. در اين نشست زنان جانباز شيميايي توانستند مشكلات و مسائل خود يا همسران خود را به ما انتقال دهند.
يكي از مسائلي كه هر سال مطرح ميشود و تا سال بعد بدون پيگيري باقي ميماند، نامگذاري معابر اصلي شهرها به نام زنان شهيد يا ايثارگر است. آيا معاونت زنان براي برقراري عدالت جنسيتي در نام خيابانهايي كه به اسم شهيدان زن و مرد خوردهاند، برنامهاي دارد؟
بله اين مساله درست است و پيش از اين هم مطرح شده است. من فكر ميكنم كه در بعضي از شهرهاي بزرگ، خيابانهايي به اسم زنان شهيده داريم.
اما معاونت شما قصد ورود به اين مساله و پيگيري آن را دارد؟ تاكنون در گفتوگو با شوراي شهر و بنياد شهيد پيشنهادي براي افزايش خيابانها و معابر اصلي شهرها به نام شهيدان زن ارايه كردهايد؟
من همينجا پيشنهاد ميكنم كه شوراهاي شهر و شوراهاي شهرستانها روي اين موضوع ورود كنند و نامگذاريهاي مناسبي براي خيابانها انجام شود.
شما پيش از اين بارها به مفهوم «عدالت جنسيتي» در سياستگذاريهاي معاونت زنان اشاره كردهايد، نقش عدالت جنسيتي در توجه عادلانه به زنان جانباز كجاست. براي مثال شما ديداري با زنان جانباز شيميايي سردشت داشتيد، آيا در كشور درمانگاه يا آسايشگاه ويژهاي براي زنان جانباز شيميايي وجود دارد؟ آيا به اين خواسته زنان جانباز رسيدگي كردهايد؟
نه ظاهرا آسايشگاه ويژهاي ندارند. بيشتر اين خانمها كنار خانوادهشان هستند. خوشبختانه بافت خانواده در كشور ما بافتي بسيار قوي است و براي همين خود بنياد شهيد نيز ضرورتي به اين شكل نديده است تا براي زنان آسايشگاه ويژه احداث كند. اما ما در موضوع عدالت جنسيتي، هم در شاخصه عدالت جنسيتي و هم شاخصههاي خانواده به مسائل زنان ايثارگر و خانواده ايثارگران و هم خانوادههاي شهدا و همسران شهدا پرداختهايم. وقتي صحبت از عدالت جنسيتي ميكنيم، منظورمان متوجه تمام اقشار جامعه است و ايثارگران عزيزمان نيز از اين عدالت مستثنا نيستند. علاوه بر اين ما براي هر استان سند و برنامه اجرايي براي ارتقاي وضعيت زنان تدوين كردهايم و در استانهايي كه بيش از ساير نقاط كشور در معرض بمباران و جنگ بودهاند يا تعداد شهدا و جانبازان زن در آن استانها بالاتر است، توجه ويژه به وضعيت اين قشر عزيز موردنظر قرار گرفته است. البته برنامهها بايد از طرف دستگاه تخصصي پيگيري شود.
در همين گفتوگوي مجازي كه با زنان جانباز سردشت داشتيد، آيا درخواست احداث يك آسايشگاه يا درمانگاه ويژه زنان جانباز مطرح شد؟
بله مطرح شد و حتما پيگيري ميكنيم. البته جز سردشت چنين درخواستي از مناطق ديگر مطرح نشده است. لازم است اشاره كنم كه ما در اين سه سال توفيق داشتيم كه با بيش از 160 خانواده معظم شهدا ديدار و مراتب قدرداني و احترام خود را نسبت به اين خانوادهها ابراز كنيم و بگوييم كه رشادتهاي آنها را هرگز فراموش نميكنيم و مسووليت خود را با ياد و خاطره آنها انجام ميدهيم. درصد بسيار بالايي از اين عزيزان با روحيه و عزت نفس بسيار بالايي از ما استقبال و چنان با امواج مثبتي از اميد، ما را بدرقه كردهاند كه براي رفتن نزد آنها ثانيهشماري ميكنيم.
طي ديدارها و جلسههايي كه با زنان جانباز داشتهايد، مهمترين درخواست اين عزيزان از شما به عنوان معاونت امور زنان رياستجمهوري چه بوده است؟ چه بخشي از مشكلات اين زنان را معاونت زنان ميتواند به دوش بكشد؟
مهمترين مساله همين درمانگاه تخصصي بود كه البته اين درمانگاه صرفا از سوي زنان جانباز شيميايي سردشت مطرح نشد بلكه كل مجروحين سردشت درخواست احداث چنين درمانگاهي را دارند. فعلا يك درمانگاه دارند اما معتقدند كه اين درمانگاه كفايت نميكند و نياز به متخصصان بيشتر و امكانات بيشتري دارند. در اين گفتوگوها مسائل ديگري نيز مطرح شده كه ما تمام موارد را به وزارت بهداشت و بنياد شهيد منتقل كردهايم. حالا فرصت قابلتوجهي نيز گذشته و بايد پيگير باشيم كه نتايج اين اقدامات چه شده است.
در اين اقداماتي كه ميفرماييد، احيانا برنامهاي براي كارآفريني زنان سرپرست خانواري داريد كه در منزل پرستار همسران جانباز خود هستند؟
بله، يكي ديگر از نكاتي كه از ما خواسته شده، بحث كارآفريني است. دستگاه ما مسووليت رسيدگي به وضعيت زنان سرپرست خانوار را دارد و طبعا بخشي از زنان سرپرست خانوار را خانمهاي ايثارگر يا همسران شهدا تشكيل ميدهند بهخصوص زناني كه تحت پوشش بنياد شهيد نيستند به ما مراجعه ميكنند. ما لزوما برنامه خاصي براي اين عزيزان نداريم، زيرا دستگاه تخصصي آنها نيستيم، اما ميدانيم ميان مددجوياني كه در طرح توانافزايي زنان سرپرست خانوار به ما مراجعه ميكنند، خانمهاي ايثارگر هم ميتوانند باشند.