• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4755 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۸ مهر

سربازان امريكايي در سوريه چه مي‌كنند؟

سياست خارجي امريكا در قبال سوريه كه در ابتدا قرار بود بشار اسد را از قدرت كنار بزند، اكنون كاملا از هدف خود دور شده و به گره كوري رسيده است كه به اين راحتي‌ها باز نمي‌شود.  جيمز متيس كه پيش‌تر در سمت وزير دفاع امريكا مشغول به كار بود، به دليل مخالفت با دستور دونالد ترامپ رييس‌جمهور اين كشور مبني بر خروج نيروهاي نظامي امريكايي از سوريه مجبور شد از سمت خود استعفا دهد. بنابراين چندان تعجب برانگيز نيست كه متيس با طرح ترور بشار اسد، رييس‌جمهور سوريه نيز مخالفت كرده باشد. اين مخالفت اقدامي محتاطانه بود چرا كه بركناري اسد نه تنها به جنگ داخلي سوريه خاتمه نمي‌دهد بلكه كشور را بيشتر دچار هرج و مرج مي‌كند. اما اين تفاوت ظاهري ميان متيس جنگ‌طلب و متيس صلح‌طلب نشان‌دهنده تناقضات بزرگ‌تر در سياست واشنگتن در قبال سوريه است. اين تناقضات از آنجا ناشي مي‌شود كه سياست واشنگتن در قبال سوريه هميشه بر مخالفت با اسد متمركز بوده است، نه شكست داعش، چرا كه خلافت آنها مدت‌ها قبل از دستور خروج ترامپ از بين رفته بود.  به گزارش پايگاه خبري تحليلي «نشنال اينترست»، اين تناقض بيش از همه در دلايلي كه واشنگتن براي توجيه حضور نيروهاي نظامي در سوريه مي‌آورد، ديده مي‌شود. اغلب گفته مي‌شود كه نيروهاي ما فقط به يك دليل در آنجا حضور دارند اما چند ماه بعد دليل تازه‌اي مي‌آورند. ناديده گرفتن اين بهانه‌ها كار ساده‌اي نيست. 
امريكايي‌ها مي‌گويند بايد داعش را شكست داد، اما اين گروهك آخرين بخش‌هاي قلمرو خود را در ماه مارس 2019 تسليم كرد. افرادي كه امروز تحت عنوان داعش فعاليت دارند، پايگاه عملياتي فيزيكي ندارند و از ساير شبه نظاميان قابل تشخيص نيستند. اما شكست داعش نيز براي متقاعد كردن واشنگتن به خروج نيروهاي نظامي از خاك سوريه كافي نبود.  خلافت داعش از بين رفت و هدفي كه نيروهاي نظامي امريكا را به سوريه كشانده بود محقق شد. پس چرا هنوز سربازان امريكايي آنجا هستند؟ اكنون گفته مي‌شود آنها براي مقابله با ايران (كه اتفاقا آنها هم براي نابودي داعش به اين كشور رفته بودند) در خاك سوريه حضور دارند.  سال‌ها پيش نيز به ما مي‌گفتند حضور نيروهاي نظامي‌مان در سوريه براي مقابله با روسيه است. اما امروز اين ماموريت – اگر بتوان چنين نامي روي آن گذاشت- به معناي مقابله دو ابرقدرت هسته‌اي جهان است كه به طرز رقت‌انگيزي به دنبال پيروزي در ميدان هستند. جالب است كه اخيرا براي توجيه اعزام نيروهاي بيشتر به سوريه بار ديگر امريكا به اين دليل متوسل شده است.  به ما گفته مي‌شد كه حمايت از كردها مهم است اما واشنگتن اخيرا در اين باره سكوت مي‌كند. همچنين يك بار به ما گفتند كه آموزش و تجهيز شبه نظاميان ضد اسد امري حياتي است. اين مورد آخر نتيجه وضعيت شرم‌آوري بود كه در آن شبه‌نظاميان مورد تاييد سازمان جاسوسي امريكا (سي‌اي اي) با شبه نظاميان مورد تاييد پنتاگون مي‌جنگيدند. هر يك از اين گروه‌ها منافع خاص خود را دارند، اما نبايد آنها را با منافع امريكا اشتباه گرفت.
ترامپ اخيرا طرحي براي «حفاظت از نفت» ارايه داده و دولت وي نيز راه را براي يك شركت امريكايي باز كرده تا مديريت برخي از ميادين نفتي اين كشور جنگ زده – يعني سوريه - را در دست بگيرند. ترامپ دليل نگه داشتن چند صد نظامي آخر امريكا در سوريه را اين موضوع اعلام كرده است. مساله اينجاست كه اطمينان از دستيابي واشنگتن به نفت سوريه، نيازمند سطح بالايي از امنيت است. اگر بخواهيم صادقانه بگوييم براي دستيابي به نفت اين كشور بايد آن را براي هميشه اشغال كنيم.
اما مانند تمامي دلايل فوق‌الذكر اينكه بخواهيم قبول كنيم نفت دليل اصلي حضور نيروهاي امريكايي در سوريه است، اشتباهي بيش نيست.  ترامپ همچنين براي دفاع از تصميم خود مبني بر نگه داشتن برخي از نيروهاي امريكايي در خاك سوريه گفته است اسراييل و اردن از او خواسته‌اند تا چنين تصميمي اتخاذ كند. وي در سخنراني اخير خود در جمع طرفدارانش اين توجيه را دوباره تكرار كرد و گفت: « واقعيت اين است كه ما نيازي به حضور در خاورميانه نداريم و تنها دليل‌مان براي حضور در منطقه حفاظت از اسراييل است. ما با اسراييل بسيار خوب بوده‌ايم.»  علت حضور امريكا در سوريه از ابتدا تغيير رژيم سوريه عنوان شده بود و اصلا دليل اصلي تجهيز و تسليح شورشيان مخالف اسد همين بود. 
دلايل متعددي كه براي ادامه حضور نظامي امريكا در سوريه بيان شده، آن قدر گيج‌كننده است كه شايد بهتر باشد همان حرف ترامپ را بپذيريم و نفت سوريه را مهم‌ترين دليل استمرار اين حضور نظامي بدانيم. اما نفت سوريه هر چقدر هم كه براي مردم اين كشور عظيم باشد، اصلا در حدي نيست كه براي امريكا يك مساله مهم به حساب بيايد. در واقع هيچ يك از دلايلي كه بيان شد، در تأمين امنيت مردم امريكا اهميت حياتي ندارد. در نهايت آنچه به ذهن متبادر مي‌شود اين است كه امريكا يك سري دليل بي سر و ته و بي‌ربط را براي توجيه حفظ نيروهاي خود در سوريه سر هم كرده است.  بزرگ‌ترين تناقض در سياست واشنگتن در قبال سوريه دلايل حضور ما در آنجا نيست، بلكه اين است كه ما چرا اين كشور را ترك نمي‌كنيم. تاكنون حداقل دو مرتبه دستور خروج نيروهاي امريكايي صادر شده اما هرگز به وقوع نپيوسته است.  سياست خارجي امريكا در قبال سوريه كه در ابتدا قرار بود بشار اسد را از قدرت كنار بزند، اكنون كاملا از هدف خود دور شده و به گره كوري رسيده است كه به اين راحتي‌ها باز نمي‌شود. مقامات امريكايي هر چند وقت يك بار براي حضور نيروهاي نظامي‌مان در خاك سوريه دليل جديدي مي‌آورند. در اين مرحله، بهترين پاسخ اين است كه به آنها بگوييم «ديگر كافي است.»  ما علاقه‌اي به ادامه اين بازي نداريم؛ اينكه واشنگتن دايما درباره علت حضور نظاميان خود در سوريه افكار عمومي را فريب مي‌دهد و دروغ ديگري به ما مي‌گويد عين شيادي است. مشكلات سوريه مشكلات ما نيستند و تنها گزينه منطقي كه با منافع ايالات متحده سازگار باشد، عقب‌نشيني كامل نيروهاي امريكايي است.
ترجمه: هديه عابدي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون