مهرگان شادباش
علي نيكوئي
«مهر» در معناي لغوي به معناي محبت و دوستي آمده است، كلمه مهر به معناي عهد و پيمان است؛ مهر در اوستا ايزدي است از مخلوقات اهورامزدا كه حافظ عهد و پيمان و فرشته روشنايي و فروغ است و هيچ چيز بر او پوشيده نميماند.
ماه هفتم هر سال و روز شانزدهم هر ماه و يشت دهم اوستا و جشن مهرگان از آن اوست؛ تفكر مهر از ايران به بابل و آسياي صغير رفت سپس پرستيده شد و به كيش مهرپرستي(ميتراييسم) مبدل گرديد.
مهرگان در ايران چون نوروزگان به ياد حوادثي است كه در تفكر ايراني در آغاز آفرينش جهان رخ داده است و شايد به ياد ماجراهايي باشد كه تنها در تاريخ داستاني ايرانيان مذكور است؛ اين جشن را در قديم متراكانا ميناميدند و بعدها مهرگان شد و در عربي مهرجان ناميده شد، اين جشن 6 روز طول ميكشيد و از مهر روز يعني شانزدهمين روز مهر آغاز و به رام روز ختم ميشد و روز آغاز را مهرگان عامه و روز آخر را مهرگان خاصه ميناميدند.
«ابوريحان بيروني» در «آثارالباقيه» در پيرامون اين جشن ميگويد: گويا مهر نام خورشيد است و در چنين روزي ظاهر شد، زينرو اين روز را به او منسوب كردهاند.
شاهان در چنين جشني تاجي به شكل خورشيد كه در آن دايرههايي مانند چرخ موجود بود بر سر ميگذاشتند، گويا در چنين روز فريدون به ضحاك دست يافت و فرشتگان از آسمان به ياري فريدون آمدند و به ياد آن روز در جشن مهرگان در سراسر قلمروي پادشاهي مردي دلير ميگماردند كه بامدادان به آواز بلند ندا دهد: اي فرشتگان به سوي دنيا بشتابيد و جهان را از گزند اهريمن برهانيد و گويا خداوند در اين روز زمين را بگسترانيد و در اجساد روان بدميد.
در اين روز ماه كه تا آن روز گويي تاريك بود از خورشيد روشنايي كسب كرد و از سلمان فارسي نقل شده است كه ايرانيان در زمان ساسانيان بر اين باور بودند كه خداوندگار ياقوت را در روز نوروز براي زينت مردمان خلق كرد و زبرجد را در مهرگان و اين دو روز را بر ساير روزها فضيلت داد چنانكه ياقوت و زمرد را بر ساير جواهرات.
در آخرين روز اين جشن «فريدون شاه» ضحاك را در كوه دباوند(دماوند) به زندان انداخت و خلايق را از گزند او برهانيد؛ لاجرم در اين روز عيد گرفتند و آفريدون(فريدون) مردمان را امر كرد كه گشتي به ميان ببندند و واج زمزمه كنند و هنگام خوردن و آشاميدن لب از سخن فرو بندند.
در دوران اشكانيان مهر از عظمت و شكوه بالايي برخوردار شد و از ايران به غرب رفت و در آنجا به شكل آيين مهرپرستي درآمد و مركز ستايش همه طبقات امپراتوري روم قرار گرفت و دهقانان و پيشهوران و سپاهيان و شهرياران روم همه پيرو او شدند زين روست در اين دوران نام مهرداد چه در ايران و چه در آسياي صغير در ميان شاهان بسيار به چشم ميخورد؛ ميبينيم پس از رواج دين مسيح در روم تمام مراسم و سلوك مهرپرستي در اين دين رسوخ
ميكند.
در روزگار ساسانيان نيز مهر در ميان همه طبقات اجتماعي ايران مورد ستايش بود ولي بيشتر در ميان مردمان تهيدست ايراني اهميت داشت كه علت آن داشتن ريشه بخشندگي در اين ايزد بود؛ در تفكر ميتراييسم موعظه غالب برابري و برادري بود و اقشار ميان حال و تهيدست را به خود ميخواند زين رو عظمت و گسترش يافت.
شرقشناس معروف «كومون» در كتاب آيين ميترا مينگارد: بدون شك جشن مهرگان كه در كشورهاي روم قديم روز ظهور خورشيد تصور ميشد و نام آن(سل ناتاليس اين وكتي) يعني روز تولد خورشيد مغلوب نشدني ميگفتهاند كه به ۲۵ دسامبر كشيده شد و پس از نفوذ دين عيسي در اروپا روز ولادت مسيح قرار گرفت؛ چنين ميتوان برداشت كرد كه كريسمس عيسويان به نام روز مهر ايران باستان بوده.
(علت فاصله زماني ميان كريسمس و جشن مهرگان رعايت نكردن ايام كبيسه در تقويم روميان قديم بود كه اين روز در تقويم ايشان امروز جابهجا شده) در باور ديني همميهنان زرتشتيمان ايزد مهر نقش سُترگي دارد.
مقدسترين آيينها همه تحت حمايت مهر برپا ميشود و يكي از جشنهاي بزرگ كه مهرگان نام دارد، جشني است به پاسداشت مهر، داور سرزمين ايران برپا ميشود.