اعتصاب غذاي بابي ساندز
مرتضي ميرحسيني
سال 1981 در چنين روزي، اعتصاب غذاي پرسروصداي زندانيان ايرلندي پايان يافت. اين زندانيان اعضاي گروهي از مليگرايان ايرلند شمالي، مشهور به ارتش جمهوريخواه ايرلند بودند كه براي استقلال كشورشان از تسلط انگليسيها مبارزه ميكردند. معروفترينشان بابي ساندز (رابرت جرارد ساندز) بود كه از 17 سالگي عضو ارتش جمهوريخواه شد و دهه بعدي عمرش را وقف مبارزه با انگليسيها كرد. ساندز سال 1972 به اتهام مشاركت در چند سرقت منسوب به ارتش جمهوريخواه دستگير شد و 4 سال در زنداني شبيه به اردوگاه نظامي در حبس ماند. البته چون مشمول قانون «شرايط ويژه» ميشد چندان به او سخت نميگرفتند و خيلي كاري به كارش نداشتند. يكسال بعد از آزادي از اين اردوگاه، دوباره، اين بار به جرم حمل سلاح- آن هم نزديك يكي از محلهايي كه ارتش جمهوريخواه ايرلند در آنجا بمبگذاري كرده بود- دستگير شد. اين بار برايش 14 سال زندان با شرايطي بسيار سختتر و محدوديتهايي بيشتر بريدند، زيرا هم قوانين تحميلي دولت بريتانيا تغيير كرده و سختگيرانهتر شده بود و هم ساندز به اصطلاح دشمنانش «مجرم خطرناك» و «تروريست» شناخته ميشد. او را در زندان ميز واقع در جنوب بلفاست حبس كردند. ساندز، چنانكه از مردي مثل او انتظار ميرفت دست روي دست نگذاشت و در زندان شبكهاي از زندانيان ساخت كه يا عضو ارتش جمهوريخواه ايرلند بودند يا مستقيم و غيرمستقيم با آن همكاري داشتند. اين زندانيان جز برخي خواستههاي سياسي عملا – در آن زمان - دستنيافتني مثل خروج كامل انگليسيها از ايرلند و استقلال كشورشان، چيزهاي مرسوم و متداولي مثل بهبود شرايط زندان و برخورداري از برخي امتيازات و رفع محدوديتها و فشارها را مطالبه ميكردند. دولت بريتانيا همه اين خواستهها را رد كرد. از اينرو اين زندانيان براي اعتراض، دست به اعتصاب غذا زدند. اعتصاب غذا تا به كما رفتن يكي از زندانيان ادامه يافت و بعد، با تغيير لحن مقامات و ارايه برخي پيشنهادها و وعدهها از سوي دولت، موقتا متوقف شد. ساندز خودش شخصا در اين اعتصاب غذا شركت نداشت، اما هماهنگكننده و سخنگوي اعتصابكنندگان بود. چون به هيچ كدام از وعدهها عمل نشد، زندانيان تصميم به اعتصاب غذاي تازهاي گرفتند. ساندز اين بار پيشگام شد و اول مارس 1981 از خوردن پرهيز كرد. او در اين مقاومت حماسي، جز كمي آب و نمك به چيز ديگري لب نميزد. زماني كه اعتصاب را شروع كرد حدود 70 كيلوگرم وزن داشت اما در پايان ماجرا به زحمت به 43 كيلو ميرسيد. دو هفته بعد يكي از زندانيان به او پيوست و 6 روز پس از آن هم 2 نفر ديگر و كمكم تعداد اعتصابكنندگان بيشتر شد. جالب اينكه همان روزها در انتخابات پارلمان براي تعيين يك صندلي خالي در مجلس بريتانيا، مردم آن منطقه از ايرلند به ساندز راي دادند و او را با راي قاطع براي نشستن بر آن صندلي برگزيدند. اما اكثريت پارلمان بريتانيا با عضويت او مخالف بودند و حتي قانوني براي ممنوعيت حضور اعضاي ارتش جمهوريخواه ايرلند در نهادهاي رسمي وضع كردند. اين مبارزه نابرابر توجه همه دنيا را جلب كرد و نام بابي ساندز را سر زبانها انداخت. اما خود او در 66امين روز اعتصاب، زماني كه فقط 27 سال داشت، مرد (5 مه 1981) . در گزارش رسمي زندان، علت مرگ او را خودكشي با تحمل خودخواسته گرسنگي ثبت كردند. اعتصاب غذا حتي بعد از مرگ ساندز هم ادامه يافت و جان 9 زنداني ديگر را هم گرفت. تا اينكه با دخالت و وساطت كليساي كاتوليك، هم زندانيان به اعتصاب پايان دادند و هم دولت بريتانيا برخي از خواستههاي آنان مثل امكان ملاقات با اعضاي خانواده و مجوز نامهنگاري را پذيرفت.