• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4759 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۳ مهر

عدم حضور روانشناسان براي مديريت جو رواني جامعه

روزگار ملال‌انگيز كرونايي

نسرين ضميري

با گذشت هشت ماه از همه‌گيري ويروس كرونا، مبارزه با اين بيماري همچنان مهم‌ترين رويداد جهان است و مي‌توان گفت در «شرايطي مزمن» گرفتار شده‌ايم. اين شرايط كه بر كل جهان حاكم است بي‌شباهت به ويژگي‌هاي «بيماري مزمن» نيست. به بيماري صعب العلاج يا بيماري‌اي كه ذاتا طولاني‌مدت است مانند آسم يا ديابت، اصطلاحا «مزمن» گفته مي‌شود، درد و بيماري كه پايان آن قابل پيش‌بيني نيست. در دوره طولاني بيماري براي زندگي عادي و معمولي مشكلاتي به وجود مي‌آيد، از جمله اينكه علاوه بر نياز به درمان، بيمار بايد با مشكلات جانبي خود نيز دست و پنجه نرم كند و در اين دوره نياز به درمان‌هاي حمايتي و توانبخشي دارد. بيماري مزمن تغييرات عمده‌اي در زندگي فرد به وجود مي‌آورد و باعث ايجاد محدوديت‌هايي مي‌شود، كاهش اعتماد به نفس، كاهش اميد به آينده، غم، ترس، نگراني، خشم و عصبانيت از جمله احساساتي هستند كه فرد مبتلا به بيماري مزمن علاوه بر درد و رنج خودش تجربه مي‌كند و گاهي دچار يأس و اندوه و نهايتا افسردگي مي‌شود. يك «دردسر» و «مشكل» هم مي‌تواند «مزمن» شود و همين شرايط را براي همه افراد جامعه به وجود بياورد. مشكلات مزمن و بلندمدت يك استرس و فشار عصبي را به افراد تحميل مي‌كنند و موجب ايجاد يك احساس ناخوشايند و ملال‌آور مي‌شوند. پژوهش‌ها درخصوص بيماري‌هاي مزمن نشان داده رابطه مثبت و معناداري بين احساس ملال با خستگي، اضطراب، خُلق افسرده، افت تحصيلي، عملكرد ضعيف و حتي تشديد بيماري جسماني و به‌طور كلي كاهش رضايت از زندگي وجود دارد و قابليت‌هاي فردي در طول مدت ابتلا كاهش مي‌يابد و حتي ممكن است به روي آوردن به مصرف الكل يا مواد روانگردان منجر شود. شرايط اين روزهاي مردم جهان شبيه به همين وضعيت است. همه‌گيري كرونا سبب شده تغييرات عمده‌اي در زندگي مردم به وجود آيد.  منع شدن مردم از بسياري فعاليت‌ها، انجام وظايف دشواري مانند پوشيدن ماسك و شستن مكرر دست‌ها، مخاطره‌آميز بودن كليه فعاليت‌هاي اجتماعي و مرتبط با گذراندن اوقات فراغت مانند، ورزش كردن، فعاليت‌هاي هنري، تجمعات، مهماني و ديدار از دوستان، مسافرت، فعاليت‌هاي آموزشي و... كه عمدتا از ويژگي‌هاي زندگي شهرنشيني است، رفته‌رفته ملال‌انگيز شده. وقتي قدرت انتخاب فرد آنچنان محدود باشد كه كار كمي براي انجام دادن داشته باشد و كارهايي كه مي‌تواند انجام دهد هم مورد علاقه او نبوده و برايش جذابيتي نداشته باشند، احساس مي‌كند زمان به كندي مي‌گذرد و دچار خستگي رواني مي‌شود.  ‌در چنين شرايطي بايد راه‌هاي جايگزين براي رفع «كسالت» طراحي كرد و نياز به مداخله روان‌درمان‌گران پيدا مي‌شود. آنچه مردم از خلاقيت‌هاي فردي در چنته داشته‌اند، در اين مدت هشت ماهه به كار گرفته‌اند و نياز به تجديد قوا دارند.
 با گذشت اين همه مدت همچنان از حضور روانشناسان بزرگ و صاحب‌نام ايراني در «ستاد ملي مقابله با كرونا» اثري ديده نمي‌شود. بدون سياستگذاري‌هاي بلندمدت، ارايه راهكار عملي و راه‌حل‌هاي جايگزين براي مشكل مزمن پيش رو
 و تنها با هشدار دادن و توصيه كردن به مردم نمي‌توان به نتايج اثربخش اميدوار بود. خستگي از وضع موجود سبب مي‌شود مردم فعاليت‌هاي معمول خود را از سر بگيرند و چرخه بيماري بارها و بارها تكرار شود و موفق به قطع زنجيره ابتلا نشويم. نياز به مداخله جدي و موثر انديشمندان علوم رفتاري براي كمك به مردم در جهت تغيير در سبك كار و زندگي است.  چگونگي تغذيه، شيوه‌هاي آموزش، تحرك و ورزش، تفريح و اوقات فراغت، ارتباطات اجتماعي، رفتار با كودكان و سالمندان و... فعاليت‌هايي هستند كه نياز است انديشمندان جامعه آنها را باز طراحي و متناسب با شرايط كنوني جامعه ايران كند. سابق بر اين بنياد شهيد تجارب خوبي با همكاري روانشناسان به دست آورده كه مي‌توان از آن استفاده كرد.
 بخش قابل‌توجهي از افراد جامعه درگير جنگ تن به تن با كرونا هستند، كادر درمان و خانواده‌هاي آنان، بيماران، بهبوديافتگان و خانواده آنها، خانواده افراد جانباخته و ساير افراد جامعه كه استرس ابتلاي به بيماري را تجربه مي‌كنند در آينده‌اي نه‌چندان دور دچار مشكلاتي خواهند شد كه از هم‌اكنون بايد چاره آن كرد.
روانشناس سازماني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون