مدير روابط عمومي سازمان صداوسيما
بار ديگر استعفاي رييس اين سازمان را تكذيب كرد
حاشيههاي بيپايان مديريت يك سازمان
حاشيههاي «رسانه ملي» تمامي ندارد. اگر يك روز پخش برنامهاي در كنداكتور جنجال نيافريند و بخشهايي از آن دست به دست نشود، اگر يك روز حمله به دولتيها توجه افكار عمومي را جلب نكند، اگر يك روز حذف يك برنامه سر و صدا درست نكند، حتما اخبار مربوط به عبدالعلي عليعسگري در كسوت رييس صداوسيماست كه يكتنه اين بار را به دوش بكشد. بالاخره يك صداوسيماست و حاشيههاي رنگ به رنگش. شايعه رفتن علي عليعسگري از صداوسيما هر از چندي در محافل رسانهاي يا دنياي مجازي مطرح ميشود. عمدتا هم با واكنشي از مديران صداوسيما به دست فراموشي سپرده ميشود تا بار ديگر نام عليعسگري بر سر زبانها بيفتد. اينبار هم اين شايعه البته نه به گستردگي دفعات پيش شنيده ميشد و گرچه راه به اغلب رسانههاي رسمي نيافت اما به آن پرداخته شد. درنهايت محمدحسين رنجبران، مدير روابط عمومي سازمان در توييتي آن را تكذيب كرد. رنجبران در يك رشته توييت دستكم تاييد كرد كه ماندن عليعسگري تا ۱۴۰۰ و پس از انتخابات قطعي است و نوشت: «مرداد پارسال هم در پاسخ به شايعهسازي يكي از توييتبازان اصلاحطلب عرض كردم خيالتان راحت آقاي عليعسگري تا بعد از انتخابات ۱۴۰۰ هست، الان هم همين را ميگويم و اضافه ميكنم براي بعد از ۱۴۰۰ نيز برنامههاي رييس رسانه ملي و گروهشان تنظيم شده است.» در ادامه هم به قول خودش براي اين «شايعهسازان» خط و نشاني كشيد و با ادبيات خاص خود خبر داد: «معاونت حقوقي سازمان هم به زودي در دادگاه در خدمت برادري كه براي چندمين بار با نشر اكاذيب اذهان همكاران سازماني و مخاطبان بيروني را مشوش ميكند، خواهد بود.» اين اما نخستينبار نيست كه شايعه رفتن علي عليعسگري از صداوسيما مطرح ميشود. شهريورماه ۹۸ هم خبري مبني بر خداحافظي او از اين كرسي شنيده ميشد. آن زمان اين زمزمهها بيش از امروز به رسانههاي رسمي راه يافته بود و برخي معتقد بودند كه عمر رياست عليعسگري هم همچون عمر سرافراز در صداوسيما كوتاه است. اين موضوع آنقدر جدي شد كه برخي رسانهها گمانهزنيهايي در مورد جايگزين او نيز مطرح كردند و از سيدمحمد حسيني، وزير ارشاد دولت احمدينژاد يا مرتضي ميرباقري معاون سيماي وقت «رسانه ملي» است تا علياصغر پورمحمدي معاون سيما در دوران سرافراز كه در دوره عسگري بركنار شد، در فهرستي بلند بالاي اين گمانهزنيها به چشم ميخورد. حتي كنار اين افراد نام كساني چون علي فروغي مدير شبكه سوم سيما يا احسان محمد حسني كه رييس سازمان هنري رسانهاي اوج نيز مطرح ميشد. نامها و اسامي آشنايي كه با هر بار نشر شايعه بركناري عبدالعلي عليعسگري بر افواه جاري و به اذهان متبادر ميشود و در نهايت هم آنكه بر صندلي رياست نشسته همان است كه بود، علي عليعسگري.
با اين حال به جرات ميتوان گفت كه دو دوره اخير يكي از متزلزلترين دوران رياست بر صداوسيما بوده است. سازماني كه عمدتا مدير آن در دو دوره ۴ ساله و به مدت ۸ ساله بر مسند رياست مينشست و جزو مديران بلندمدت منصوب رهبري به شمار ميآمد اما تقريبا از زمان محمد سرافراز به اين سو و حتي پس از روي كار آمدن عليعسگري از سال ۹۵ اين سازمان هم با حواشي متعدد روبهرو بوده و هم مدام شايعه بركناري يا استعفاي عاليترين مقام آن شنيده ميشود و ميتوان گفت پس از عزتالله ضرغامي-مدير سابقي كه با دوران مديريتش قابل مقايسه نيست و امروز نامش در ميان گزينههاي رياستجمهوري مطرح ميشود- صداوسيما رنگ ثبات به خود نديد. چه آنكه هنوز دوره مديريت او به يك سال نرسيده بود شايعه بركناري او و جانشيني عبدالرضا رحمانيفضلي مطرح شد. اگرچه در توييتر رنجبران، مدير روابط عمومي صداوسيما طوري بيان شده كه حرف و حديثها از خارج از صداوسيما و براي حاشيهسازي است اما شنيده ميشود كه احتمالا برخي اختلافات درونسازماني منجر به توليد اين اخبار ميشوند. انتقادات به عملكرد صدا و سيما در اين دوره چهارمين سالش سپري ميشود، كم نبود. به خصوص در آغاز شيوع رسمي كرونا نقدهاي متعددي به نحوه اطلاعرساني و پوششدهي اين پاندمي مطرح ميشد. اين موضوع كنار حواشي گاه به گاه و موردي در برنامهها شايد باعث شكلگيري اين تصور شود كه شايعهسازان مخالفان و منتقدان جريان فكري جاري در صداوسيما هستند، اما اين احتمال را رد نميكند كه شايد حلقه نزديكان عليعسگري خود اين فضا را مديريت ميكنند تا شايد با بيثبات نشان دادن فضاي مديريتي امتيازي كسب كنند. از سويي شنيده ميشود كه همواره يك جريان مقابل عليعسگري كه كفه ايدئولوژيك نگاهشان از كفه نگاه اقتصادي سنگينتر است نيز با رييس وقت اختلافاتي دارند. يكي از ويژگيهاي مديريتي عليعسگري همواره بعد اقتصادي رويكرد او بوده است. همان زمان هم كه عسگري براي اين سمت انتخاب شد، برخي معتقد بودند كه او با وجود سابقه حضور در معاونت فني اما با رويكردي اقتصادي ميتواند وضعيت بحراني اين سازمان عريض و طويل را تغيير دهد. فارغ از اينكه عليعسگري چقدر در اين مسير موفق بوده شنيدهها حاكي از آن است كه اختلافات درونسازماني و تفاوت ديدگاه مديريتي بيش از هر چيز آبشخور خبرهايي مبني بر كنارهگيري عليعسگري يا بركناري او است. از سويي گاهي شايعه استعفا بهترين راه براي برونرفت از بحران انتقادات و اختلافات و منحرف كردن افكار عمومي از مطالبهگري است. راهي كه بارها برخي مديران در مناصب مختلف آزمودهاند. هرچند اينبار اگرچه هنوز به درستي مشخص نيست منبع اصلي انتشار آنچه رنجبران به صراحت شايعه خوانده، كيست و در حالي كه او در مقام مدير روابط عمومي سازمان صداوسيما، حتي از شكايت از «برادري» كه به گفته او، «براي چندينبار با نشر اكاذيب اذهان همكاران سازماني و مخاطبان بيروني را مشوش ميكند» خبر داده اما از بيان نام اين برادر شايعهپرداز سخني به ميان نياورده، ممكن است سناريويي ديگر در كار باشد. بماند كه همزمان همين سكوت در اعلام نام منبع شايعه، احتمال به جريان افتادن آن سناريوي قديمي را نيز تقويت ميكند. آنچه در اين ميان روشن است، اين است كه وضع و حال ساختمان شيشهاي جامجم شفاف نيست.