• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4760 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۴ مهر

ليگ قهرمانان آسيا در گفت‌وگو با «عليرضا مرزبان»

پرسپوليس وظيفه‌‌اش را در قبال مردم انجام داد

علي ولي‌اللهي

پرسپوليس براي دومين بار در سه سال گذشته به فينال ليگ قهرمانان آسيا رسيده است. سرخ‌ها با عملكردي فوق‌العاده رقباي قدرتمند خود را يكي پس از ديگري پشت‌سر گذاشتند و حالا بايد منتظر حريفي از سمت شرق آسيا باشند تا با شكست دادن آن تيم بتوانند براي نخستين‌بار فاتح ليگ قهرمانان آسيا شوند. عملكرد بازيكنان، كادر فني، مديريت، اينكه چطور در سخت‌ترين شرايط پرسپوليس توانست به فينال برسد و عملكرد ساير تيم‌هاي ايراني مباحثي است كه براي بررسي آنها سراغ عليرضا مرزبان رفتيم. مرزبان خودش سابقه حضور در سه تيم از چهار نماينده فوتبال ايران را داشته و به خوبي از شرايط اين تيم‌ها آگاه است. مرزبان در اين گفت‌وگو به نكات زيادي اشاره مي‌كند، اما در انتهاي تمام پاسخ‌هاي او به يك مفهوم واحد درمورد پرسپوليس مي‌رسد: «تيم بودن.» سرمربي سابق تيم‌هاي ليگ برتر ايران كه در فوتبال اروپا هم سابقه كار دارد، معتقد است موفقيت پرسپوليس مديون همبستگي بالاي تيمي است.

 

در حالي كه در شروع مسابقات كمتر كسي فكر مي‌كرد، امسال تيمي از ايران بتواند خودي نشان دهد، پرسپوليس به فينال ليگ قهرمانان آسيا رسيد. اين اتفاق چطور رخ داد؟

يكي از مهم‌ترين شاخصه‌هايي كه فوتبال ايران دارد، اين است كه براي چندمين‌بار توانستيم به بازي‌هاي جام جهاني برسيم. تيم ملي ايران در جام ملت‌هاي آسيا هم هميشه جزو تيم‌هاي خوب بوده است، به‌خصوص اشاره مجدد كنم به اينكه در جام جهاني باتوجه به اينكه تيم ايران مقابل مراكش قهرمان آفريقا و اسپانيا و پرتغال قرار گرفت، خيلي خوب كار كرد. تيم‌هايي كه كيفيت فوتبالي ايران در آسيا را تغيير دادند و نقش رواني بازيكنان در اين حيطه تغيير كرده است. يكي از دلايلي كه باعث شد باشگاه‌هاي ما در ليگ قهرمانان آسيا به موفقيت برسند، همين است. همان‌طور كه مي‌بينيم پرسپوليس توانسته به فينال برسد و واقعا افتخارآفريني كرده است. اگر به بازيكنان اين تيم نگاه كنيم اكثرا ملي‌پوش و بازيكناني هستند كه كيفيت فوق‌العاده خوبي دارند و مدت زيادي است كه كنار هم بازي كردند. همديگر را خيلي خوب مي‌شناسند. بايد اين را بپذيريم كه بازيكنان شاغل در ليگ ايران جزو خوب‌هاي آسيا هستند. به همين خاطر تعجب خاصي ندارد كه پرسپوليس خوب است. همچنين اگر مي‌بينيم پرسپوليس به فينال رسيده برمي‌گردد به حس همبستگي و همدلي بزرگي كه در تيم وجود دارد.

 

نقش يحيي گل‌محمدي به عنوان سرمربي در اين موفقيت چه بود؟ شاخصه تاكتيكي تيم پرسپوليس تحت هدايت يحيي چيست؟

موفقيت يحيي گل‌محمدي با پديده يك قدم رو به جلو بود. مخصوصا بعد از اينكه او در تراكتور با بسته شدن پنجره نقل‌وانتقالاتي تيم مواجه و دچار مشكل شد. او تيم خوبي را سازماندهي كرد و توانست تفكرات خودش را نسبت به بازي هدفمند و مالكيت توپ اجرا كند. يحيي بعد از جدايي از پديده و آمدن به پرسپوليس همان تفكرات را ادامه داد. كار خيلي خوبي كه او كرد اين بود كه كادر فني‌اش را به همراه خودش به پرسپوليس آورد، چون اين كادرفني با يحيي هماهنگي خيلي خوبي دارند. بودن كريم باقري نقش خيلي بزرگي داشت. باقري باعث شده تيم ثبات خيلي خوبي داشته باشد. يكي از شاخصه‌هاي اصلي تيم يحيي اين بود كه از داشتن دو فوروارد هدف صرف‌نظر كرد. با بودن بشار و اميري در كنار و آل‌كثير در وسط تا بازي با السد پرسپوليس توانست ثبات در جلو و با داشتن دو هافبك دفاعي ثبات خوبي در مركز و خط دفاعي ايجاد كند. يكي از كمك‌هاي بزرگي كه يحيي به تيمش كرد، تغيير پست سيامك نعمتي از پست هافبك نفوذي به دفاع راست بود. سيامك هم در دفاع خوب است هم در حمله. يكي ديگر از برگ‌هاي برنده يحيي اين بود كه توانستند كناره‌هاي زمين را به خوبي ببندند. بعد با استفاده از دو مهاجم كنار يعني اميري و بشار و اضافه شدن نعمتي و آقايي حريف را به دردسر بيندازند. اينها ديدگاه‌هاي تاكتيكي يحيي هستند. يحيي فهميد دو مهاجم هدف در جلوي زمين هم فضا را خراب مي‌كند و هم براي كار دفاعي وضعيت سخت مي‌شود. انتخاب دو وينگر چپ و راست موفقيت پرسپوليس را رقم زد.

پرسپوليس با ۶ بازيكن جديد به مسابقات رفت ولي همه آنها خيلي سريع در تركيب تيم جا افتادند. چطور چنين چيزي اتفاق افتاد؟

در فوتبال حرفه‌اي هميشه اين بحث را داريم كه رختكن يك تيم نقش تعيين‌كننده دارد. مساله سر ارتباط انساني است كه برقرار مي‌شود. نيازي نيست بازيكنان دوست باشند يا برادر ولي بايد احترام هم را داشته باشند. احترام به كيفيت و شخصيت بازيكن ديگر بايد باشد. در رختكن پرسپوليس اين مساله با وجود افرادي نظير كريم باقري و سيدجلال حسيني سخت نبود. اين دو بازيكن خانواده‌دار هستند و نقش خود را به خوبي در جامعه مي‌دانند. فكر مي‌كنم نقش اين دو نفر در اينكه بازيكنان جديد خيلي خيلي زود با تيم هماهنگ شدند، پررنگ بود. بازيكنان خيلي زود فهميدند كه پرسپوليس از همه بازيكنان بزرگ‌تر است. فراموش نكنيم نقش دستياران خود يحيي را كه در اين زمينه خيلي خوب كار كردند و توانستند احساس خوبي به بازيكنان جديد بدهند. همچنين بايد به كادر پزشكي و تداركات خوب باشگاه اشاره كرد. حاج قاسم عزيز مدير تداركات باشگاه مي‌تواند احساس خوبي به بازيكنان جديد بدهد. همه ياد گرفته‌اند طوري رفتار كنند كه بازيكنان جديد عضو تيم هستند. تيمي موفق خواهد بود كه كل مجموعه بتواند با شرايطي كه پيش مي‌آيد، متحد بماند و زندگي كند. بخش بزرگي از مديريت پرسپوليس هم انسان‌هاي جنجالي هستند و اصلا كاري به فوتبال ندارند و آدم‌هاي سياسي‌اند كه دنبال منافع خودشان هستند، ولي تيم خودش را از اين انسان‌هاي جنجالي جدا كرده. همه در تيم مي‌دانند وظيفه‌شان در قبال مردم چيست و به خوبي كار مي‌كنند. بايد يك نمره 20 به اينها بدهيم و به مديريت باشگاه نمره ۹ بدهيم تا تجديد شوند. چون اينها افرادي بودند كه داشتند تيم را به حاشيه مي‌بردند. الان برايم جالب است كه اينها طوري رفتار مي‌كنند كه انگار موفقيت پرسپوليس به خاطر خوب كار كردن اينها بوده. بايد اين مساله را خيلي روشن بگوييم كه موفقيت پرسپوليس هيچ ربطي به مديريت تيم ندارد. مديريت بيشتر به تيم ضربه زده تا اينكه كمك كرده باشد.

هر ۷۲ ساعت بازي كردن چيزي است كه در مخيله تيم‌هاي ايراني هم نمي‌گنجيد. پرسپوليس اما در اين شرايط جنگيد و پيروز شد. آيا اين به بدنسازي ابتداي فصل برمي‌گردد؟

خيلي مربوط نمي‌شود به بدنسازي اول فصل چون همان‌طور كه مي‌دانيم پرسپوليس اول فصل با كالدرون شروع كرد و نتايج خوبي هم گرفت. مساله اصلي برمي‌گردد به كادر پزشكي و مربيان بدنسازي كه همراه تيم هستند. ما در اروپا هم اين مساله را داريم كه يك تيم بايد ظرف ۱۰ روز ۴ بازي انجام بدهد. اينجا احتياج است بازيكنان از نظر بدني كنترل شوند و تست خون بدهند. بايد به ريكاوري و تغذيه بازيكنان توجه شود. اينكه چطور مي‌توان بازيكنان را خيلي زود به حالت اول برگرداند. اينها مسائلي است كه كادر پزشكي تيم و بدنساز تيم مي‌توانند سازماندهي كنند و اصلا چيز عجيبي نيست. با اين حال متاسفانه توي فوتبال ايران تا بازي فشرده مطرح مي‌شود خود مسوولان اعتراض مي‌كنند كه نمي‌شود بازي كرد. اين هم بهانه‌ دست بازيكنان مي‌دهد. توانايي بدن انسان به اين شكل است كه بعد از ۴۸ ساعت مي‌تواند به توان صددرصد برسد. با ۷۲ ساعت مساله خيلي ساده‌تر هم مي‌شود. همچنين مهم است كه وقتي بدن نمي‌كشد روح انسان يا همان منتال انسان بتواند يك بازيكن را از چاله‌هاي بدني خارج كند. اين مساله را در باشگاه پرسپوليس ديديم. آنها باور كرده بودند مي‌توانند حتي در بازي‌هاي فشرده هم موفق شوند.

شاخص‌ترين بازيكن پرسپوليس يا بهتر بگويم ژنرال تيم كه بود؟

خوشبختانه وضعيت تيم به گونه‌اي بود كه نيازي نبود ما يك نفر را مشخص كنيم و بگوييم او ژنرال تيم است. يك تيم وقتي موفق است كه همه بازيكنان بتوانند در زمين احساس مسووليت و ژنرال بودن كنند. من نقش ژنرال را به همه بازيكنان فداكار تيم مي‌دهم چون همه آنها با شرافت بازي كردند.

خط دفاعي پرسپوليس در مسابقات عملكرد قابل‌توجهي داشت. چه چيزي در ساختار دفاعي سرخ‌ها به اين عملكرد منجر شد؟

بزرگ‌ترين حسن خط دفاعي پرسپوليس خود يحيي بود. همان‌طور كه گفتم يحيي خيلي زود به اين مساله پي برد كه داشتن دو فوروارد هدف، تيم را از حالت دفاعي خوبش خارج مي‌كند. تصميم سرمربي باعث شد تمركز در سيستم دفاعي و خط مياني زياد شود، بنابراين ما به حريف خيلي كم شانس داديم. ضربات ايستگاهي و كرنر كم داديم. اين برمي‌گردد به نقش يحيي و تشخيص اينكه براي اضافه كردن يك مهره به خط مياني بايد يك فوروارد هدف را كم كند. از طرف ديگر حامد لك هم خيلي خوب گلري كرد. نقش مهمي هم دو هافبك دفاعي داشتند. نوراللهي و كاميابي‌نيا در مركز زمين خيلي خوب و منسجم فوتبال بازي كردند و همه اينها باعث شد پرسپوليس ضربه خيلي كمي بخورد.

برخي كارشناسان از تشابهات سيستم بازي كي‌روش و پرسپوليس مي‌گويند. آيا موافق هستيد؟

فرق‌هايي با هم دارند ولي اشاره كردن به آنها مسائل سختي است. فرق‌هاي ريز ولي مهمي بين دو مربي وجود دارد كه دو نفر را از هم جدا مي‌كند و همچنين نوع فوتبالي كه تيم‌هاي تحت هدايت‌شان بازي مي‌كنند را از هم متمايز مي‌كند. شباهت هر دو نفر اين است كه هم كي‌روش و هم يحيي در پياده‌ كردن تفكرات خود كاملا موفق عمل كردند.

پرسپوليس همين دو ماه قبل و در نيمه نهايي جام حذفي در ضربات پنالتي حذف شد ولي در بازي فينال غرب آسيا بازيكنان اين تيم هر پنالتي خود را تبديل به گل كردند. چه چيزي در اين دو ماه در پرسپوليس تغيير كرد كه چنين اتفاقي افتاد؟

هنگام ضربات پنالتي تيم خيلي احساس خوبي داشت. هيچ‌كس احساس نمي‌كرد اگر ضربه‌اش اوت شود يا گلر بگيرد به عنوان مقصر جلوه داده مي‌شود. اين مساله فوق‌العاده مهم است. اينكه سايرين اشتباه بازيكن را مي‌پذيرند اما او را شخصا مقصر نمي‌دانند حس آزادي به بازيكنان مي‌دهد. همين باعث شد همه ضربات‌شان را گل كردند. بازيكنان با اعتماد به نفس بالا پشت توپ ايستادند و ضربات با احساس خيلي خوبي زده شد. اين برمي‌گردد به حس همبستگي خوبي كه در رختكن و بين بازيكنان و كادرفني وجود داشت. اين چيزي است كه خيلي سخت به وجود مي‌آيد، اما در پرسپوليس همه احساس مي‌كردند در يك قايق نشسته‌اند.

سطح رقباي پرسپوليس در مرحله حذفي چطور بود؟

بايد گفت ازبكستان هيچ موقع به جام جهاني نرفته. تيم‌هايي مثل عربستان يا قطر يا امارات چند بار در جام جهاني بودند؟ خود اين تيم‌ها هم مي‌دانند كه كيفيت فوتبالي ايران بالاتر است. حتي بازيكنان النصر در مصاحبه‌هاي‌شان احترام ويژه‌اي براي پرسپوليس قائل بودند چون پرسپوليس را نماينده فوتبال ايران مي‌دانند و متوجهند كه بازيكنان ما واقعا تجربه بزرگي دارند. اين مساله براي آنها مشخص است كه مقابله با پرسپوليس سخت است. سطح فوتبالي هر سه تيم يعني السد و پاختاكور و النصر به هيچ‌وجه از فوتبال پرسپوليس بالاتر نبود. پرسپوليس كيفيت فوتبالي بهتري نشان داد و اين باعث خوشحالي است.

در مجموع رقابت‌هاي ليگ قهرمانان آسيا ۲۰۲۰ چطور بود؟

نبودن تماشاچي تنها چيزي بود كه از كيفيت بازي‌ها كاسته بود، چون بازيكنان كه در زمين هستند آن حس را ندارند و حس به آنهايي كه در منزل هستند هم منتقل نمي‌شود. منتها اين كيفيت قدم به قدم اضافه شد و حركت خوبي رو به جلو بود. در ليگ قهرمانان اروپا هم كه به صورت متمركز برگزار شد، بازي‌ها مرحله به مرحله بهتر شد. با‌توجه به شرايط پاندمي اين بهترين راه‌حل بود و در‌نهايت هم موفقيت‌آميز شد. تيم‌ها مسائل بهداشتي را رعايت كردند و ديسيپلين خاصي داشتند. تبريك هم مي‌گويم به برگزاركنندگان مسابقات. قطر با كيفيت خيلي خوبي به اين بازي‌ها كمك كرد.

عملكرد ساير نماينده‌هاي ايران را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

سپاهان و استقلال و شهرخودرو با تفكرات خاصي به اين بازي‌ها رفتند. استقلال براي گرفتن نتيجه و صعود و دو تيم ديگر براي ديدن بازيكنان از ديد مربيان جديد. هدفمندي باشگاه سپاهان با محرم نويدكيا و شهرخودرو با رحمتي اين بود كه انديشه‌هاي تاكتيكي خودشان را محك بزنند و بازيكنان‌شان را بشناسند. آنها آزمايش‌هاي متفاوتي كردند و بازيكنان مختلفي را به زمين فرستادند تا ببينند فصل را چطور بايد با بازيكناني كه دارند، شروع كنند. اين حق را بايد به رحمتي و نويدكيا بدهيم كه از نظر تشكيلاتي چنين فكري داشته باشند چون اين دو از مربيان موفق آينده فوتبال ايران خواهند بود. اينكه خيلي زود از مسابقات كنار رفتند شكست نيست و درس بزرگي براي دو مربي به حساب مي‌آيد. ضمن اينكه تيم‌هاي اين دو مربي با وجود آن هدف‌گذاري كه گفته شد، توانستند فوتبال خوبي نشان بدهند. استقلال برخلاف اين دو باشگاه براي صعود آمده بود و مي‌خواست به فينال برسد. اين احساس در استقلال وجود داشت ولي اين تيم بزرگ‌ترين ضربه‌ را از مديريت خودش خورد. مديريت سرخابي‌ها فقط سياسي كار مي‌كند و نمي‌دانم كي قرار است دست از سر اين باشگاه‌ها بردارد. با اين وجود بازيكنان استقلال كيفيت خيلي خوبي نشان دادند. كادرفني با وجود اين مديريت ضعيف توانست تيم متحدي راهي زمين كند و بازي‌هاي خوبي انجام دادند. بايد بگويم اشتباهات داوري يكي از دلايل اوت شدن استقلال بود. اميدوارم اين باشگاه از نظر مديريتي به ثبات برسد تا كادرفني بتواند كيفيت فوتبالي خوبي از تيم درخواست كند و بازيكنان هم بتوانند در آرامش كار خودشان را بكنند.

نظرتان در مورد محروميت عيسي آل‌كثير چيست؟ با توجه به تجربه شما از فوتبال اروپا آيا چنين حركاتي آنجا نژادپرستانه تلقي مي‌شود؟

خوشحالي هر بازيكن يك چيز سنتي است. بازيكن حق دارد بعد از گلزني با توجه به مسائل خاص خودش، با فيگوري كه مي‌گيرد شادي‌اش را با ديگران تقسيم كند و اين مي‌تواند به خاطرات او با خانواده‌اش يا با هواداران برگردد. مستندات زيادي وجود دارد كه آل‌كثير قبل از بازي با پاختاكور و حتي زماني كه در نفت بوده همين خوشحالي را انجام مي‌داده و بايد گفت محروميت او يك نامردي بزرگ در حقش بود. البته اين نشان مي‌دهد كه ما نسبت به اتفاقات از قبل برنامه‌ريزي نداريم و سرنوشت خودمان را به دست حوادث مي‌سپاريم. در اين زمينه لازم بود فدراسيون فوتبال و باشگاه به‌طور جدي تلاش كنند. حساسيت مديران فوتبال ايران بايد به وقايع اينچنيني خيلي بالاتر باشد. الان هم كه مي‌بينيم باشگاه النصر شكايت كرده و مدعي شده بازيكنان پرسپوليس غيرقانوني هستند در حالي كه خود كنفدراسيون فوتبال آسيا براي بازيكنان كارت صادر كرده و اين صدور كارت بر مبناي مستندات قانوني بوده است. اتفاقي كه دارد رخ مي‌دهد يعني شكايت النصر يك تئاتر مسخره است و بها دادن به چنين شكايتي يك جوك بزرگ در فوتبال آسياست. مساله ديگر اينكه ما مردم ايران مردمي هستيم با تاريخ بزرگ. ما مردمي هستيم كه مذاهب و نژادهاي مختلفي داريم. ما عرب‌ها را داريم، ترك‌ها و كردها را داريم. بلوچ‌ها را از يك طرف ديگر داريم و اگر بخواهيم شادي پس از گل آل‌كثير را حاد كنيم بايد بگوييم مردمان خودمان يعني ايراني‌هاي اطراف خراسان هم همان چشم‌هاي خوشگل را دارند يعني اصطلاحا چشم بادامي هستند و ما نمي‌توانيم بگوييم عيسي مشكلي با آنها دارد. در ايران و در طول تاريخ برخلاف بسياري از كشورهاي متمدن ما هيچ مشكلي با اختلافات مذهبي و نژادي نداشتيم. يهودي‌ها و مسيحي‌ها در ايران خيلي راحت به محل عبادت خود مي‌روند و زندگي خودشان را دارند ولي در آلمان و فرانسه محل عبادت يهودي‌ها تحت مراقبت شديد قرار دارد و حتي خيابان‌ها هم بسته مي‌شود. كسي از مردم ايران به مذاهب ديگر توهين نمي‌كند. مردم از درون خود اعتقاد دارند كه از نظر مذهبي و نژادي نبايد به كسي توهين شود چون ما خودمان همه نژادها و مذاهب را داريم. همه دنيا بايد احترام به انسان‌ها را در بالاترين سطح بنويسد و بدانيم نژاد انسان نقشي در برتري يك نفر ندارد.

نظرتان در مورد درخواست هواداران رقيب پرسپوليس براي محروم كردن بازيكن يا كل تيم يا اصطلاحا گرا دادن به AFC چيست؟

بحث هواداران بحثي احساسي است كه هميشه وجود دارد. فوتبال به واسطه هوادارانش زنده است. اين روزها مي‌بينيم كه وقتي هواداران در استاديوم نيستند چقدر جاي‌شان خالي است. اينكه هواداران در سايت‌ها نظرات خودشان را مي‌نويسند برمي‌گردد به بحث دموكراسي. بحث دموكراسي اين است كه شما مي‌توانيد نظر خودتان را آزادانه بيان كنيد ولي اجازه اهانت به حرمت انساني كسي را نداريد و نمي‌توانيد آزادي فردي را سلب كنيد. اين مساله بايد براي هواداران روشن شود و ما اصول اوليه را رعايت كنيم.

پرسپوليس با توجه به وقفه زماني بين نيمه‌نهايي تا فينال مي‌تواند قهرمان آسيا شود؟

شايد پرسپوليس مجبور شود در ليگ به حرمت يا بهتر بگويم به قيمت فينال دو يا سه بازي را از دست بدهد چون احتياج است تيم با ترميم و قدرت كامل به فينال برود. اميدوارم جدول طوري هماهنگ شود كه پرسپوليس بتواند با وقت كافي به فينال برود. مهم‌ترين مساله نجات‌ دادن ثبات كنوني تيم است. ثبات كنوني بايد حفظ شود. كادرفني همان‌طور كه تا به حال خوب كار كرده بايد بازيكنان را متحد نگه دارد و كادر پزشكي خيلي خوب به تيم برسد. كادر مديريتي بايد احترام خاصي به اين كادرفني و بازيكنان بگذارد و شخصيت آنها را بالا نگه دارد. بايد مسائل مالي به خوبي حل و سعي شود، بهترين شرايط فراهم تا پرسپوليس بتواند با تمام قدرت در فينال حاضر شود. فينال به سادگي به دست نيامده. حسي در هواداران پرسپوليس هست و اين اميدواري را دارند كه تيم بتواند براي نخستين‌بار قهرمان آسيا شود. اين حس را خود منم دارم كه پرسپوليس بزرگ مي‌تواند فينال را برنده شود. 


ثبات كنوني بايد حفظ شود. كادرفني همان‌طور كه تا به حال خوب كار كرده بايد بازيكنان را متحد نگه دارد و كادر پزشكي به تيم برسد. كادر مديريتي بايد احترام خاصي به كادرفني و بازيكنان بگذارد و شخصيت آنها را بالا نگه دارد. بايد مسائل مالي به خوبي حل و سعي شود، بهترين شرايط فراهم تا پرسپوليس با تمام قدرت در فينال حاضر شود. فينال به سادگي به دست نيامده. حسي در هواداران پرسپوليس هست و اين اميدواري را دارند كه تيم بتواند براي نخستين‌بار قهرمان آسيا شود. اين حس را خود منم دارم كه پرسپوليس بزرگ مي‌تواند برنده فينال شود. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون