• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4764 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۰ مهر

تعريف وظايف وزارت ارشاد و صدا و سيما در يك مناظره

جنگ بر سر لغت فراگير

قاضي‌زاده هاشمي: خروجي نظارت ارشاد، توقيف «رستاخيز» است

فرآورده: تلويزيون اگر جرات مي‌كند پخشش كند

تينا جلالي

 بعد از بحث‌هاي گسترده‌اي كه در چند هفته اخير پيرامون عهده‌داري مسووليت شبكه نمايش خانگي ميان مسوولان صدا وسيما با سازمان سينمايي و تعداد زيادي از اهالي سينما شكل گرفت و در امتداد آن اظهارنظرهاي زيادي به وجود آمد، تصميم گرفتيم از دو طرف اين ماجرا(صداوسيما و سينما) دعوت كنيم تا در يك نشست مناظره‌اي روبه‌روي هم قرار بگيرند و نظرات شان را درباره اين مناقشه بي‌پايان با هم در ميان بگذارند همچنين نماينده اين دو تفكر ضمن تشريح پيچيدگي‌هاي اين ماجرا، ابعاد گوناگون آن را هم بيشتر براي مان باز كنند. سيداحسان قاضي‌زاده‌هاشمي، عضو شوراي نظارت بر صداوسيما با مجتبي فرآورده تهيه‌كننده فيلم‌هايي نظير «ملك سليمان» و «بيست و سه نفر» روبه‌روي هم نشستند و نظرات شان را با هم در ميان گذاشتند. حاصل دو ساعت و نيم گفت‌وگو پيش روي شماست.

 

همان طور كه مي‌دانيد از ابتداي امسال مناقشه بر سر اينكه زعامت و سرپرستي شبكه نمايش خانگي با وزارت ارشاد باشد يا صداوسيما بحث‌ها و مجادلات زيادي را در فضاي رسانه‌اي كشورمان به وجود آورده خاصه اينكه در چند هفته اخير اين صحبت‌ها ابعاد جدي‌تري به خود گرفت؛ از صدور بيانيه‌هاي متعدد و يادداشت‌هاي مختلف اهالي سينما تا نظراتي كه صداوسيما در اين باره نوشتند. در ابتداي بحث بد نيست نظر هر يك از شما را در مقام دو تفكر متفاوت پيرامون مجادلات اخير بدانيم.

سيداحسان قاضي‌زاده‌هاشمي: خيلي خوشحالم بعد از مدت‌ها فرصت برقراري ديالوگ فرهنگي به وجود آمد. البته ريشه و اصل من فرهنگي است. در وزارت ارشاد دوره‌هايي مسووليت داشتم در خارج از كشور هم رايزن فرهنگي بودم اما اين اواخر صحبت‌هاي ما بيشتر سمت و سوي ورزشي داشت اما خيلي دوست داشتم در بحث فرهنگي مشاركت داشته باشم و وقتي دوستان براي اين جلسه با من تماس گرفتند، استقبال كردم تا بتوانيم در اين حوزه و عرصه ديالوگ برقرار كنيم. اما موضوع شبكه نمايش خانگي هم همان طور كه اشاره شد به يكي، دو هفته اخير مربوط نمي‌شود. از آنجايي كه در مجلس دهم عضو كميسيون فرهنگي مجلس بودم و جزو 50 نماينده كه در مجلس يازدهم هم مسووليتم ادامه پيدا كرد و تنها عضو كميسيون فرهنگي مجلس هستم كه در مجلس يازدهم هم در همان كميسيون فرهنگي انجام خدمت مي‌كنم ابتدا از سوابق اين موضوع صحبت كنم. قريب به 3 سال است كه بحثي در مجلس و كميته‌هاي فرعي(فرهنگ، هنر، رسانه و در صحن كميسيون) گشوده شده كه اتفاقا اخيرا هم اين بحث دوباره در مجلس مطرح مي‌شود تحت عنوان صوت و تصوير فراگير و اينكه تعريف صوت و تصوير فراگير چيست؟ با توجه به گستره فضاي مجازي كه يكي از بسترهايش فضاي مجازي است و بسترهاي ديگرش آن فضايي است كه در عرصه فيبر نوري وجود دارد يا وي‌او‌دي‌ها حتي فضاي ماهواره‌اي يا آن نگاهي كه به برودكست وجود دارد.

قريب به 40 جلسه در اين رابطه برگزار كرديم و دستگاه‌هاي متفاوتي در آن جلسات حاضر بودند و تعاريف متفاوتي ارايه دادند و حتي مركز ملي فضاي مجازي هم تعريفي ارايه داد اما در نهايت به تعريف كامل و متقن كه در شوراي عالي فضاي مجازي به جمع‌بندي قطعي برسد، نرسيديم.

بعضا به نتايجي رسيديم اما اين تعاريف مخالفاني را در ميانه راه به وجود مي‌آورد تا نهايت بحثي به وجود آمد كه نظارت و انحصار صوت و تصوير و صدور مجوز براي آن و صدور امتيازات براي آن در اختيار صدا و سيما قرار گرفت كه از منظر حقوقي هم مي‌توان به آن اشاره كرد. آن اصل 175 قانون اساسي است كه به اختيارات سازمان صداوسيما اشاره مي‌كند و در عين حال اصل 44 داريم كه آن اصل صداوسيما را كاملا دولتي مي‌داند. دولتي به معناي اينكه از منابع عمومي كشور ارتزاق مي‌كند و در اصل 175 هم اشاره شده به ترتيب انتصاب رييس سازمان صداوسيما همچنين شوراي نظارت بر سازمان صداوسيما و بعد حكم صادر شده كه اين احكام را قانون تعيين مي‌كند. اما وزارت فرهنگ و ارشاد قانون دارد كه متعلق به سال 66 است كه اساسنامه وزارت فرهنگ و ارشاد است. در آن اساسنامه وزارت فرهنگ و ارشاد آمده كه موسسات فرهنگي و هنري و موسسات سمعي و بصري در مورد پخش و توزيع آن تصميم بگيرند اما چون اصلاح قانون اساسي در سال 68 صورت گرفته و بعد راجع به بحث فراگير بودن آن ما حكم داريم و آن نظريه تفسيري شوراي نگهبان است و بعد از آن هم حكم داريم كه در پيوست احكام ابلاغي مقام معظم رهبري به سازمان صداوسيما راجع به بحث صوت و تصوير فراگير است.

اينجا دوستان در وزارت ارشاد به فعاليت‌هاي سمعي و بصري استناد مي‌كنند. . نكته در اين نيست كه وزارت ارشاد در اين مرحله مجوز مي‌دهد، مهم اينجاست كه اين محصولات در بستر فراگير توزيع مي‌شود. اين سريال در بستر وي‌او‌دي‌ها و گسترده عمومي عرضه مي‌شود، چون غالب سريال‌هاي خانگي بستر فراگير دارد، نه بستر صرفا توزيع و پخشي كه جنبه هنري داشته باشد از آن جنبه فراگيري و به تبع آن در بستر عمومي شكل مي‌گيرد از اين منظر تحت نظارت صداوسيما بايد باشد. از جانب دوستان مطرح مي‌شود كه مي‌گويند ما ارشاد را قبول داريم و صداوسيما را قبول نداريم. نظارت كه نظارت است. چه بسا فردا روزي دولتي تشكيل شود آن زمان شما بگوييد ما در حال حاضر دنبال نظارت صداوسيما هستيم و نظارت ارشاد را نمي‌خواهيم. منظور من اين است آن توليد‌كننده يا صنفي كه محصولات را آماده مي‌كند در اصل نظارت كه نبايد كاري داشته باشد، نمي‌تواند بگويد من مقام نظارت آن را دوست دارم يا آن مقام نظارت را دوست ندارم، فردا روزي ممكن است جاي خانم الف با ب عوض شود آن وقتي بيايد بگويد من نظارت ب را مي‌خواهم و نظارت الف را دوست ندارم و دنبال همان هستم. مي‌خواهم بگويم ما نمي‌توانيم با اشخاص يا جريانات يا تابع متغير زماني، دوره‌اي، سياسي يا متغير‌هاي غيرفرهنگي باشيم. آنچه مهم است اينكه اصل و ماهيت حوزه نظارت با تعريف استانداردي كه دارد اين نياز را ضروري مي‌بيند. اينكه نياز هست و اين شرايط بر اين بستر به وجود آمده براي كاري كه جنبه سريالي داشته باشد، مستمر باشد در يك جدول پخش با زمان‌بندي از وي‌او‌دي‌ها هفتگي پخش شود يا دو هفته يك ‌بار پخش شود. يا رايت‌هايي كه بلافاصله در شبكه‌هاي گسترده پخش مي‌شود يا سايت‌هايي ويديويي كه صرفا فيلم و سريال پخش مي‌كنند آن تعريف فراگير است. تعريفي است كه گستره آن افراد از جاهاي مختلف به صورت مستمر چه مشترك و چه غيرمشترك بتوانند آن را انتخاب و دانلود كنند. وقتي در قالب عمومي قرار بگيرد در واقع به عنوان يك مشترك يا غيرمشترك كه حتي پول بپردازند يا پول نپردازند آن تعريف فراگير به خود مي‌گيرد و در اين بستر مي‌نشيند.

مجتبي فرآورده: در ابتداي صحبتم از روزنامه اعتماد تشكر مي‌كنم كه اين بستر را فراهم كرد و تشكر موكد دارم از شما كه به عنوان نماينده مجلس و عضو كميسيون فرهنگي در اين نشست حضور پيدا كرديد، چون معمولا ما از دور با هم صحبت مي‌كنيم، ديالوگ برقرار نمي‌شود. اما در انتهاي بحث‌تان، شما به اين نكته اشاره كرديد كه موضوع مسووليت شبكه نمايش خانگي را دلبخواهي تلقي مي‌كنند كه ما اين نظارت را مي‌خواهيم و ديگري را نمي‌خواهيم، خير كسي با اين نگرش در اين حوزه ورود نكرده است. متاسفانه عادت و اخلاق بدي در كشور ما رواج دارد كه در هر مقوله‌اي سعي مي‌كنند فضاي دو قطبي ايجاد كنند اين هم بيشتر نشات گرفته از عملكرد سياسيون ماست كه با ايجاد فضاي دو قطبي مسير را به سمت دلخواه خود حركت دهند. اصلا بحث بر سر اين نيست كه نظارت خوب است يا بد يا اينكه ما نظارت سازمان صداوسيما را نمي‌پذيريم و نظارت وزارت ارشاد را قبول مي‌كنيم. بحث ما سر اين نيست. صحبت حول اين مساله است كه اساسا فراگير يعني چه؟ با تعريفي كه شما ارايه كرديد، گوشي موبايلم هم ديگر صوت و تصوير فراگير به حساب مي‌آيد به محض اينكه من با همسرم چت يا گفت‌وگوي تصويري داشته باشم قطعا بايد از تلويزيون اجازه بگيرم كه آيا مي‌توانم اين كار را انجام دهم يا خير؟ نمي‌شود گستره فراگير را اينقدر وسيع و گسترده دانست. براي من زياد اهميت ندارد كه نظارت توسط صداوسيما انجام مي‌شود يا وزارت ارشاد اين مسووليت را بر عهده بگيرد. طبعا كشور قوانين و قواعد و مقرراتي دارد و مديران كلان كشورمان هم بر اساس آن قوانين و مقررات كشور را اداره مي‌كنند ما هم در جايگاه قانونگذار نيستيم كه بگوييم اين قانون را ايجاد كنيد يا اين قانون را اجرا نكنيد ما به تعبيري تابع قانون هستيم. مي‌بينيم قانونگذار چه چيزي را تدوين مي‌كند ما هم بر اساس آن قانون روش زيستي و كاري خود را تنظيم مي‌كنيم. پس مساله ما اين نكته نيست.

صداوسيما هم طبق تمام تعاريفي كه چه در نظريه تفسيري شوراي نگهبان آمده، چه در متن حكم مقام معظم رهبري در مورد تشكيل شوراي عالي فضاي مجازي عنوان شده چه در بخشنامه رييس قوه قضاييه در حوزه صوت و تصوير فراگير آمده ما اصلا گردن مي‌نهيم و مشكلي نداريم و تابع هم هستيم اما بحث بر سر اين است، صوت و تصوير فراگير چيست كه اصل مناقشه بر سر همين نكته است. اما آنچه براي من پرسش به وجود آورده، اين است كه وقتي سازمان صداوسيما قانون اجرايي ندارد چرا برايش قواعد مسووليت جديد ايجاد و هر روز آن را فربه‌تر مي‌كنيم. خودش هنوز قانون مدون براي اداره ندارد. سال 97 اتفاقي در كميسيون فرهنگي افتاد در حيطه تنظيم اداره صداوسيما كه شما بهتر از من در جريان هستيد كه در ادامه مبحث صوت و تصوير فراگير پيش آمد؛ طبق يك نظر كه نظريه مقام معظم رهبري است، چون تدوين و سياستگذاري و هماهنگي‌هاي فضاي مجازي و صوت و تصوير فراگير را مقام معظم رهبري در اصل به شوراي عالي فضاي مجازي محول كردند و در همين راستا كميسيون فرهنگي مجلس از شوراي عالي فضاي مجازي استعلام مي‌كند كه اين مقوله را براي ما تعريف كنيد.

پاسخ شوراي عالي فضاي مجازي مورخ 9/ 3/97 نامه 97/10-10-32: توزيع گسترده يا ايجاد قابليت توزيع گسترده محتواي صوتي و تصويري در صورتي كه هر 4 شرط زير را داشته باشد، صوت و تصوير فراگير خواهد بود.

قاضي‌زاده: اين مصوبه شوراي عالي فضاي مجازي است؟

فرآورده: بله، اين نامه‌اي است كه به كميسيون فرهنگي ارايه شده است.

قاضي‌زاده: نكته در همين جاست. دبيرخانه شوراي عالي فضاي مجازي، مركز ملي فضاي مجازي يا مصوبه شوراي عالي فضاي مجازي. مثل اين مي‌ماند كه شما بگوييد اين نظريه كميسيون فرهنگي است. كميسيون فرهنگي يك كميسيون تخصصي است اما نظر كميسيون فرهنگي به عنوان قانون تلقي نمي‌شود. چرا؟ چون بايد تك تك نمايندگان مجلس به آن نظريه راي دهند و بعد به تاييد شوراي نگهبان برسد و در مرحله بعد در روزنامه رسمي كشور چاپ شود در اين مرحله به قانون لازم‌الاجرا تبديل مي‌شود. شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي دارد، كل آنجا از كميسيون‌هاي زيادي تشكيل شده ولي در نهايت مي‌گويم، مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي. در اينجا هم در مجلس به علت تعارض ديدگاه‌ها سر تعريف قانوني، ما نظريه گرفتيم قانون راجع به صوت و تصوير ما تعريف قانوني نداريم. نظريات مشورتي داريم. ديدگاه‌هايي توسط دبيرخانه شوراي عالي فضاي مجازي به ما داده شده يا مجموعه مصوباتي كه در اين زمينه وجود دارد. چرا در مجلس اين مباحث مطرح شد؟ اصلا چرا ما استعلام كرديم؟ ما بيش از 40 جلسه در اين باره صحبت كرديم. براي اينكه ما حكم قانوني وضع كنيم. اين را شما به عنوان نظريه مشورتي مي‌توانيد، طرح كنيد. حكم قطعي قانون نيست.

فرآورده: حرف شما متين و من هم حرف شما را كاملا قبول دارم. تاكيد من اين نيست كه پاسخ شوراي عالي فضاي مجازي قانون است. قطعا قوانين را ما نمي‌نويسيم بلكه به قانون رجوع مي‌كنيم. اصلا بحث من قانون نيست، مي‌خواهم بگويم كميسيون فرهنگي مجلس از شوراي عالي فضاي مجازي استعلام مي‌كند با توجه به اينكه اختياراتي كه داريد و از آنجايي كه سياستگذاري و هماهنگي اين حوزه از جانب مقام معظم رهبري به شما ارايه شده، تعريف شوراي عالي از صوت و تصوير فراگير چيست. اين استعلام شوراي عالي فضاي مجازي است كه براي‌تان مي‌خوانم: 1- به صورت يك‌سويه براي مخاطب عام باشد؛ 2- الزامي به شناسايي كاربر مخاطب نباشد. 3- بيش از پنج هزار كاربر مخاطب همزمان داشته باشد. 4- محتواي توليد شده زنده بوده يا كنداكتور و پخش زماني داشته باشد.

اول اينكه آن چيزي كه درباره آن صحبت مي‌كنم فقط صرفا در حوزه نمايش خانگي فيلم و سريال در قالب مستند يا انيميشن و... صحبت مي‌كنيم وگرنه در مورد شوهاي اينترنتي و از اين دست مسائل به حوزه فعاليت ما مربوط نمي‌شود كه بخواهيم اظهارنظر كنيم. بنابراين محتواي قابل ارايه از سامانه‌هاي موجود در راستاي درخواست مخاطب صورت مي‌گيرد پس يك‌طرفه نيست. كاربر محتوا درخواست مي‌كند و سامانه به او ارايه مي‌دهد پس باز هم يك‌طرفه و يك‌سويه نيست. دو ارايه شناسه براي كاربر الزامي است طبق آماري كه پلتفرم‌ها دارند اينكه راس ساعت مثلا دو بعدازظهر همزمان 5 هزار كاربر از يك محتوا استفاده كنند كه اين اتفاق در پلتفرم‌ها نمي‌افتد.

قاضي‌زاده: اين تفاوت برداشت و تفسير است كه همه بايد در يك ساعت از محصولي استفاده كنيم. شايد پلتفرمي 50 هزار مشترك دارد. مگر اينكه پخش زنده فوتبال باشد در برنامه زنده و لايو باشد كه اين اتفاق بيفتد.

فرآورده: بحث ديگر محتواي زنده بودن است كه مي‌دانيم برنامه‌هاي وي‌اودي‌ها زنده نيست. همچنين توزيع اين محصولات شامل كنداكتور و جدول پخش متعارف تلويزيون نمي‌شود در مورد همزماني استفاده هم مثال مي‌زنم. مثل اينكه بگوييم همزمان حسن آقا و حسين آقا راس ساعت فلان در يك نقطه قرار گرفتند. اما آمار پلتفرم‌ها مي‌گويد همزمان يك برنامه يا فيلم 5 هزار كاربر نخواهد داشت. حداقل آن هم كاملا معلوم است تازه با فضايي كه در شرايط كرونا به وجود آمده و با تمام شلوغي‌ها و استقبالي كه از شبكه وي‌اودي‌ها مي‌شود، مي‌بينيم كه اين‌گونه نيست همزمان 5 هزار كاربر مخاطب با هم در يك ساعت به تماشاي سريال يا فيلم در وي‌اودي‌ها بنشينند. بر اساس اين تعريف كه شوراي عالي فضاي مجازي ارايه داده هيچ‌گاه اين 4 شرط براي فيلم و سريال همزمان شكل نمي‌گيرد.

قاضي‌زاده: براي هيچ برنامه و سريالي شكل نمي‌گيرد؟

فرآورده: خير.

قاضي‌زاده: اگر اين‌گونه باشد نظارت از كل مقوله‌اي وي‌اودي‌ها خارج مي‌شود كه به نظرم اين‌گونه نيست. دوباره تكرار مي‌كنم اين مصوبه شوراي عالي فضاي مجازي حكم قانون ندارد ضمن اينكه اين نظر اعضاي اصلي شورا هم نيست. اين تفسير شماست از فراگيري مبني بر استفاده از كاربراني كه همزمان با هم از اين برنامه‌ها استفاده مي‌كنند يا تعريف شما از كنداكتور و جدول پخش با اين مضمون كه برنامه‌اي روي پلتفرمي قرار مي‌گيرد و مخاطب در ساعت مشخص مي‌تواند از طريق فيبر نوري و از دستگاه سيستم خانگي خود اين برنامه را دريافت كند يا اينكه بگوييم اين برنامه از روي شبكه انتخابي من روي سايتي قرار گرفته و شما مي‌توانيد آن را دانلود كنيد كه طبيعتا مخاطب همان لحظه نمي‌بيند پس در اين صورت بگوييم تمام برنامه‌ها و سريال‌هايي كه دانلود مي‌شوند جزو شبكه فراگير قلمداد نمي‌شوند ولي ما چنين تعريفي را از فراگيري براي يك زمان واحد و كنداكتور پخش نداريم. كنداكتور از نظر ما يعني اينكه برنامه‌ها جدول پخش داشته باشد. تعريفي هم درباره كانال‌هاي تلگرامي كه بيشتر از يك تعداد مجوز مي‌خواهد و كمتر از يك تعدادي مجوز نمي‌خواهد.در تعريف كنداكتور آمده كه مثلا در يك لحظه و زمان با يك جدول پخش فيلم يا سريال پخش مي‌شود مثلا پلتفرمي گفته ساعت 5 بعدازظهر فيلمي را روي سامانه ما مي‌توانيد ببينيد و ديگري اعلام كرده فلان سريال ساعت 10 شب پخش مي‌شود.

اينكه هر شب كنتور بزنيم، ببينيم كه آيا اين فيلم 5 هزار تا كاربر داشت يا آن سريال 5 هزار تا مخاطب نداشت پس حالا كه سريالي توسط 5 هزار كاربر ملاحظه شد، نظارتش با صداوسيما باشد اما اين 10 قسمت زير 5 هزار كاربر دارد، سازمان سينمايي مسووليتش را بر عهده بگيرد. اينكه هرج و مرج و بلبشو است. ما در تعريف حوزه پخش مي‌گوييم، پلتفرم‌ها يكسري كاربر و مشتركاني دارند مثلا پنجاه هزار تا، صد هزارتا، پانصد هزارتا، يك ميليون، ده ميليون يا هر تعداد كه اين افراد ماهيانه يا ساليانه وجه پرداخت مي‌كنند به واسطه اين مشتركان شما شبكه فراگير به شمار مي‌رويد و پخش فرد به فرد نمي‌شود.

فرآورده: شما در مورد شبكه فراگير داريد صحبت مي‌كنيد پس شبكه را تابع آن قانون قرار دهيد نه سريال‌ها و فيلم‌ها را. تفاوت اين موضوع در اين است(نه در مورد صحبت‌هاي شما به‌ طور كلي مي‌گويم) به نظرم مي‌آيد با لغات بازي مي‌شود. ببينيد اين چيزي كه شما مي‌گوييد يعني شبكه فراگير است فيلم يا سريال كه ديگر فراگير نيست. ضمن اينكه شما اصلا يك ‌بار صوت و تصوير فراگير را براي ما تعريف كنيد تا در مورد آن اظهارنظر كنيم. اينكه مي‌گوييد پلتفرمي يك ميليون يا بيشتر كمتر كاربر دارد من هم با شما هم عقيده هستم اما اين يعني آن پلتفرم شبكه فراگير است، محصول جزو صوت و تصوير فراگير نخواهد بود.

قاضي‌زاده: منظور ما اصلا فيلم و سريال نيست. دقت كنيد شبكه‌اي مي‌خواهد فوتبال ليگ ايتاليا را پخش كند، راديو و تلويزيون ما اين برنامه را پخش نمي‌كند چون شبكه حق رايت و حق پخشش را بايد گرفته باشد. اين شبكه بايد از شرايط حقوقي برخوردار باشد چون فردا روزي ممكن است شاكي داشته باشد پس تحت نظارت است. وقتي مي‌گوييم صوت و تصوير فراگير يعني بر بستر فراگير پخش مي‌شود حالا مي‌خواهد اين برنامه مستند فيلم و سريال يا برنامه اجتماعي و كارتون پخش كند، نمي‌توانيم بگوييم اين تكه برنامه صوت و تصوير فراگير هست و اين برنامه نيست اينجا بگويم ما به زنده و ضبطي بودن برنامه هم اشاره نداريم. اما وقتي برنامه‌اي در اين شبكه پخش مي‌شود، تابع نظارت اين سيستم است. نكته ديگر در مورد سازمان صداوسيما شما به عنوان تهيه‌كننده به من بگوييد چند درصد كارگردانان و تهيه‌كنندگاني كه محصول‌شان از تلويزيون پخش مي‌شود جزو كارمندان صداوسيما هستند. اين افراد توليدي دارند كه صداوسيما يا به آنها سفارش كار داده يا محتواي آنها را خريده اين برنامه آنها از تلويزيون پخش مي‌شود اما تابع نظارت سازمان صداوسيما و آنتن پخش است.

فرآورده: بحث را از فضاي دوقطبي خارج كنيم بحث اصلا اين نيست. من با صداوسيما هم كار مي‌كنم، در اوج و فارابي هم كار مي‌كنم، شخصي هم كار مي‌كنم بحث لوكيشن و سازمان نيست. اين نكات را وارد ماجرا نكنيم. هر چه من توضيح مي‌دهم شما مي‌گوييد قانون نيست. من هم بارها گفتم از قانون صحبت نمي‌كنم. در واقع استناد من به تعريفي است كه شوراي عالي فضاي مجازي ارايه داده است. ولي اگر با اين نگاه و ديدگاه باشيم آن چيزي كه روبه‌روي فرداي ماست، مشخص مي‌كند. من به عنوان دفاع از وزارت ارشاد نمي‌گويم. براي اين مي‌گويم كه تكليف توليدكننده‌ها مشخص شود. با اين صحبت‌ها به نظر من حداقل بخش سينمايي وزارت ارشاد را كلا منحل كنيد و كل اختياراتش را در اختيار سازمان صداوسيما قرار دهيد.

قاضي‌زاده: چرا؟

فرآورده: چون همين الان كه ما فيلم سينمايي را به واسطه كرونا و بسته بودن سينماها در شبكه‌هاي مجازي پخش مي‌كنيم اگر اين مساله تبديل به قانون شود، مسووليت تمام اين فيلم‌ها همه تحت لواي صوت و تصوير فراگير تلقي مي‌شود و طبيعي است كه ما نمي‌توانيم ديگر فيلم سينمايي در سازمان سينمايي توليد كنيم بايد حتما مجوز را از صداوسيما بگيريم. اين ديگر خيلي بديهي است.

ضمن اينكه آن چيزي كه در حال حاضر در صنعت سينما و فيلمسازي و صوت و تصوير دنيا رخ مي‌دهد عملا سينما آن هويت مكاني خود را از دست مي‌دهد در اين 6 ماه كه فعلا گذشته و در ماه‌هاي آينده هم ادامه دارد كم كم عادت مردم از سينما رفتن كمتر مي‌شود و در خانه به فيلم ديدن عادت مي‌كنند. بنابراين با نگاه شما پيش برويم عملا هر فيلم سينمايي هم توليد شود براي نمايش در پلتفرم‌ها جزو صوت و تصوير فراگير به شمار مي‌رود.

قاضي‌زاده: اولا وزارت ارشاد بخشي دارد به نام سازمان سينمايي كه از توليدات سينمايي خود حمايت مي‌كند. همچنين دو شوراي مجزاي پروانه ساخت و نمايش دارد. اين سازمان اكران‌هاي سينمايي، جشنواره‌هاي سينمايي دارد و بنياد سينمايي فارابي هم براي توليدات سينمايي در كنار سازمان سينمايي قرار دارد. طبق قانون هر كسي هم بخواهد فيلم سينمايي توليد كند از وزارت ارشاد مجوز مي‌گيرد.

فرآورده: سوال من اين است اگر بخواهيم اين فيلم‌هاي سينمايي را در پلتفرم‌هاي وي‌اودي نمايش دهيم چه بايد كنيم؟

قاضي‌زاده: مگر صداوسيما اين همه فيلم سينمايي تاكنون پخش مي‌كرده و مي‌كند از وزارت ارشاد مجوز مي‌گيرد؟ روي صحبت من اين است كه اگر سريال‌ها به قصد توليد در پلتفرم ساخته شوند بايد از مجراي صداوسيما عبور كنند والا فيلم‌هايي سينمايي تابع اين موضوع نيست. آن چيزي كه شما مي‌گوييد به تله فيلم مربوط مي‌شود. اما وقتي شما فيلم را به نيت پرده سينما مي‌سازي قضيه‌اش كاملا فرق مي‌كند. وگرنه صدها فيلم خارجي و ايراني سينمايي در تلويزيون پخش مي‌شود كه مسووليتش با آن شبكه و كانالي است كه فيلم را پخش مي‌كند. همچنين اگر اين فيلم سينمايي به نيت پخش فراگير ساخته مي‌شود طبعا نظارتش به صداوسيما مربوط مي‌شود. اينكه شما بگوييد سازمان سينمايي منحل شود خير اين‌گونه نيست، چون قانون اختيارات وزارت ارشاد در حوزه سينما مستقيما بر حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد و سمعي وبصري است.

اجازه بدهيد اين نكته را اينجا اضافه كنم همين يكي، دو ماه پيش از طرف شوراي صنفي نمايش سازمان سينمايي اعلام شد كه سازندگان فيلم‌هايي كه پروانه ساخت و نمايش سينمايي دارند براي اكران آنلاين بايد درخواست خود را به شوراي صنفي در سازمان سينمايي ارايه كنند.

فرآورده: به نظرم تمام مشكلات‌مان از اينجا نشات مي‌گيرد. مي‌خواهم به شما در مقام نماينده منتخب مردم كه با قانون و استدلالات قانوني و ادله قانونگذاري آشنا هستيد، بگويم ما كه وجه شهروندي و حرفه‌اي داريم هنوز نمي‌دانيم تكليف‌مان با مقوله فرهنگ در جمهوري اسلامي چيست. شوراي عالي انقلاب فرهنگي، شوراي فرهنگ عمومي، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، شوراي عالي فضاي مجازي، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي و... عملا ششصد سازمان فرهنگي داريم آن وقت درباره يك موضوعي كه تجربه چهل ساله من مي‌گويد زمان تكليف آن را روشن خواهد كرد و قاعدتا قانوني برايش تنظيم خواهند كرد مثل قانون ماهواره كه مي‌نويسيم و بعد در عمل تمام پشت‌بام‌ها از ماهواره پر شده و جرات نمي‌كنيم يكي از آن را برداريم. اينجا بگويم وارد عرصه‌اي مي‌شويم كه عرصه متفاوتي است؛ فرق مي‌كند و با بخشنامه و آيين‌نامه هم جوابگو نيست. امروز هر آدم با گوشي كه در خانه نشسته دوستاني از قاره‌هاي مختلف دارد. قبلا دوستان‌مان را از كوچه‌هاي اطراف خانه پيدا مي‌كرديم در حال حاضر از قاره‌هاي ديگر دوست انتخاب مي‌كنند. به همين جهت بايد قواعد و قوانيني وضع كرد كه در چارچوب اين فرهنگ گسترده فضاي مجازي همجنس باشد. بحثم دفاع از وزارت ارشاد يا مذمت از تلويزيون نيست. بحث ما اين است كه به عنوان توليدكنندگان فرهنگي در اين كشور با قوانين فرهنگي كه وجود ندارد بلاتكليف هستيم. براي شما مثال زدم كه تلويزيون خودش قانون اداره ندارد بعد آن را مدام فربه‌تر مي‌كنند و ماده واحده به قانوني كه ندارد مي‌چسبانند.

قاضي‌زاده: اين‌جور كه شما مي‌گوييد نيست. صداوسيما قانوني دارد متعلق به سال 61‌.

فرآورده: اجازه بدهيد. خداوكيلي قانون سال 61 صداوسيما با دو كانال با صداوسيماي امروز با پنجاه كانال تلويزيون و صد كانال راديويي جوابگوست؟

قاضي‌زاده: اينكه ما احتياج به قانون به‌روز داريم در اين شكي نيست.

فرآورده: قانون يعني همين ديگر.

قاضي‌زاده: همين الان هم در مجلس طرح به‌روزرساني قانون داريم. اينكه شما بگوييد ما اصلا قانون نداريم كه خير قانون دارد. اما اينكه ما احتياج به قانون به‌روز و با اقتضائات زمانه و نياز امروز داريم كاملا حرف درستي است.

فرآورده: بحث من همين است كه مي‌گويم وقتي خود صداوسيما قانونش به‌روز نشده تعريفش به‌روز نيست؛ آن وقت چطور يك موجود عجيب‌الخلقه مثل فضاي مجازي را به آن وصل مي‌كنيم به نظرتان چه اتفاقي مي‌افتد؟

قاضي‌زاده: به نظر شما با يك كلمه سمعي و بصري سال 66 مي‌توان كل فضاي مجازي را تعريف كرد؟

فرآورده: به هيچ‌وجه.

قاضي‌زاده: همين. اما من به عنوان كسي اين حرف را مي‌زنم كه در حوزه حقوق ارتباطات به لحاظ تكنولوژي نوين ارتباطي دنيا مطالعه داشتم مي‌گويم دنيا به سمتي مي‌رود كه همه افراد در دل اقيانوس‌ها تا دل كوير مي‌توانند يك توليدكننده پيام و محتوا باشند و محتواي خود را هزار جا توزيع كنند و براي هزاران نفر بفرستند. اما ما بحث‌مان راجع به يك شبكه به عنوان صوت و تصوير فراگير است. اينكه قوانين فضاي مجازي ما ضعيف است را از من سوال كنيد. معتقدم در كشور ما فقط 6 قانون درباره فضاي مجازي داريم، در حالي كه اگر قوانين كشورهاي اروپايي يا كشورهاي شرق دور حتي كشورهاي منطقه را مطالعه كنيد شصت و هفت يا هشت قانون درباره فضاي مجازي دارند. خيلي از جرايم كه در فضاي مجازي رخ مي‌دهد مثل كلاهبرداري يا پولشويي يا تمام مشكلات مالي و اقتصادي رخ مي‌دهد به قوانين مجازات اسلامي يا ديگر قوانين حقيقي تطبيق مي‌دهيم. در صورتي كه ادله اثباتي آن در فضاي مجازي كاملا فرق مي‌كند. نكته مهم ديگر آن چيزي است كه هنوز در فضاي مجازي ايران قانون ندارد ولي در هفتاد يا هشتاد كشور دنيا قانونش وجود دارد احراز هويت است. در دنيا اين‌طور نيست كه با هزار عنوان و صد اسم بتوانيم بر بستر فضاي مجازي توليد محتوا كنيم يا عملياتي انجام دهيد. وقتي احراز هويتت در فضاي مجازي در كشور ايران دچار مشكل است يعني وقتي با كسي در اينترنت معامله‌اي انجام مي‌دهي يا خريدي مي‌كني اما نمي‌داني طرفت اسمش چيست؟ هويتش چيست و چه كاره است؟ منظور من اين است فقدان قانون در عرصه فضاي مجازي داريم. اما در حال حاضر بحث ما راجع به آن چيزي است كه مصداق صوت و تصوير در بستر پخش فراگير و عمومي است. 

 

فرآورده: من مي‌گويم وقتي ما قانون مدون به‌روز براي فضاي مجازي نداريم شما هم بهتر مي‌دانيد كه قوانين را از كل به جز مي‌نويسند؛ از جز به كل كه نمي‌نويسند چرا اينجا مي‌خواهيد قانون را از جز به كل بنويسيد؟ وقتي قوانين اداره كلان سازمان، اداره فضاي مجازي يا قوانين بالاسري وجود ندارد چرا به يك‌باره به صوت و تصوير فراگير
گير داديم؟ تعريفي هم به صوت و تصوير فراگير اطلاق كرديم كه به قول آقاي عسگرپور اگر ماشين در خيابان بوق بزند بايد مجوز بگيرد.

قاضي‌زاده: جهت اطلاع شما بگويم راجع به اين موضوع توليدات مختلف اصلاحيه در قالب طرح آماده كرديم و اين‌گونه نيست كه شما فكر مي‌كنيد ما به دنبال روش‌ها و مباني قانوني نيستيم. قطعا هستيم. قطعا به دنبال به‌روز كردن قوانين صداوسيما هستيم. قطعا به دنبال اين هستيم كه با شرايط زمان و مكان امروز پيش رويم. چه‌بسا 20 سال ديگر تكنولوژي‌هاي نوين ارتباطي شرايط ديگري را براي كشور رقم بزند و 20 سال بعد اين قوانين نياز به اصلاح و بازنگري داشته باشد. در حال حاضر هم بگويم راجع به صوت و تصوير فراگير سكوت كرديم چون با پديده اجتماعي فرهنگي مواجه هستيم كه نمي‌توانيم به اين پديده بي‌تفاوت باشيم و بگوييم خودش كار خودش را مي‌كند، كسي هم كار به كارش نداشته باشد.

فرآورده: من استعلام شوراي فضاي مجازي را براي شما كه خواندم.

قاضي‌زاده: تفسير شما راجع به آن تعريف شاذ است.

فرآورده: نظر من اين است كه قانون به ‌طور طبيعي آن‌قدر مستدل باشد كه قاضي يا خواننده از موضوع يك دريافت كند، من از قانون يك دريافت داشته باشم و دوست من در فلان شهر استان هم همان دريافت را داشته باشد. متاسفانه قوانين ما گرد است. جوري است كه از هر طرف به آن نگاه كنيم، برداشت متفاوت مي‌توانيم داشته باشيم. به جاي اينكه اساسا ورود كنيم يك ‌بار همه عقلاي قوم در حوزه فرهنگ و اصلا به هر كسي كه مربوط مي‌شود يك ‌بار براي ما تعريف كنيد، صوت و تصوير فراگير چيست. بالاخره يك نفر بايد اين موضوع را تعريف دقيق كند شايد اصلا با يك تعريف درست ما در جبهه شما قرار بگيريم و با راي و نظر شما موافق باشيم.

قاضي‌زاده: شما مي‌گويي 5 هزار كاربر همزمان بنشينند، سريال ببينند كنتور بيندازد.

فرآورده: وقتي مي‌گوييد همزمان؛ اين همزمان تعريف مشخص دارد.

قاضي‌زاده: وقتي مي‌گوييد همزمان يعني اين همزمان يك كنتورانداز داشته باشيم. ببينيم آنلاين همين الان اين فراگير است. برنامه ديگر كاربرانش 4999 شد پس فراگير نيست. اگر اين‌گونه باشد كه چه كسي بايد تشخيص دهد؟

فرآورده: من مي‌گويم شما تشخيص دهيد.

قاضي‌زاده: آيا متوسط عقل اجتماعي مي‌گويد كه براي هر برنامه كنتورانداز داشته باشيم؟ منظور اصلي از فراگير اين است كه از يك شبكه اجتماعي همه بتوانند استفاده كنند و تعداد افرادي كه به آن پلتفرم رجوع مي‌كنند بيش از 5 هزار نفر باشد.

به هر حال با تمام اين صحبت‌هاي شما نتيجه مي‌گيريم كه بايد يك‌بار براي هميشه تعريف متقن و دقيق و مشخصي از صوت و تصوير فراگير ارايه شود. اما آن چيزي كه در هفته‌هاي اخير محل مناقشه بوده اينكه وقتي شبكه نمايش خانگي در شرايط بحراني فعلي با نظارت وزارت ارشاد توانسته مخاطب ايراني را از پاي سريال‌هاي شبكه‌هاي سخيف ماهواره‌اي دور كند و به سمت محصولات داخلي جذب كند آن هم در حالي كه پشت بام همه خانه‌ها ماهواره است چرا بايد در اين زمان كه چنين منفعت ملي نصيب كشورمان شده، جابه‌جايي صورت بگيرد و نظارت به تلويزيون سپرده شود؟

قاضي‌زاده: حالا چه كسي گفته اين مخاطبان با واسپاري مسووليت به تلويزيون كاهش پيدا مي‌كند؟

بايد بپذيريم تلويزيون ما در جذب مخاطب داخلي ضعيف عمل كرده كه اگر عملكردش درست بود كه مخاطبان به سمت شبكه‌هاي ماهواره‌اي كشيده نمي‌شدند.

قاضي‌زاده: اين به اين معني نيست كه قرار است تلويزيون سفارش كار دهد كسي چنين چيزي نگفته، آيا كسي چنين چيزي گفته؟

در سريال‌سازي قرار است نظارت داشته باشد.

قاضي‌زاده: مگر قبلا بدون نظارت بوده؟ قرار است تلويزيون مرجع نظارتي باشد. قبلا هم محصولات مورد نظارت قرار مي‌گرفتند و الان هم نظارت دارد. آنچه اهميت دارد اينكه آن جايگاهي كه به اين محصولات مجوز مي‌دهد از يك دستگاه به دستگاه ديگر منتقل مي‌شود. اين به اين معني نيست كه اين شبكه‌ها قرار است سريال‌هاي سفارش شبكه‌هاي يك، دو سه، چهار و... تلويزيون باشد. اين با سريال‌هاي تلويزيوني فرق مي‌كند.

جناب قاضي‌زاده توجه كنيد هم آمارها و هم كارشناسان مي‌گويند تلويزيون در سال‌هاي اخير نتوانسته در جذب مخاطب موفق باشد و در نتيجه ضعيف عمل مي‌كند. نگراني اهالي سينما هم همين نكته است كه وقتي رسانه‌اي در جذب مخاطب نتوانسته موفق باشد و مخاطب را پاي‌ گيرنده‌هاي خود بنشاند چرا بايد مسووليت نظارت آن را به سازماني ديگر جابه‌جا كرد؟

قاضي‌زاده: اگر بخواهيم راجع به درصد مخاطبين صحبت كنيم آن بحث ديگري را مي‌طلبد كه آيا اين سريال تلويزيوني مخاطبش بيشتر بوده يا اين سريال شبكه خانگي. شما الان مي‌دانيد متوسط فروش روزانه كل سينماي ايران به 25 ميليون نمي‌رسد.

اين ارقام كه شما از آن نام مي‌بريد مربوط به شرايط فعلي كرونازده سينماست كه اين فروش حاصل شده وگرنه فيلمي هم در سال‌هاي اخير در سينما نمايش داده شده كه بالاي 20 ميليارد تومان گردش مالي داشته است.

قاضي‌زاده: بله در شرايط فعلي است. اما سوال من اين است آيا بايد باز كنتورانداز براي ميزان مخاطب فلان سريال شبكه خانگي و فلان سريال شبكه تلويزيون داشته باشيم؟ ما سريالي در تلويزيون داشتيم فوق‌العاده پرمخاطب.

نام مي‌بريد؟

قاضي‌زاده: سريال تلويزيوني هم داريم فوق‌العاده كم‌مخاطب؛ سريالي داريم 80‌درصد مخاطب داشته است.

اين سريالي كه مي‌گوييد را نام ببريد؟

قاضي‌زاده: مرور بخواهيم بكنيم بعضي سريال‌هاي تلويزيوني در بازپخش هم پرمخاطب هستند. سريال كم‌مخاطب داشته باشيم. اين به كيفيت كار و نوع كار و جايگاه خودش را حفظ كند، برمي‌گردد. اينكه اسم سريال ببرم همه بينندگان و مخاطبان خودشان تشخيص مي‌دهند. در ميان فيلم‌هاي سينمايي هم وضع بر همين منوال است، بعضي فيلم‌ها گيشه‌هاي خوبي دارند بعضي هم گيشه خوبي ندارند. حرف فرهنگي من در عرصه فرهنگ اين است كه بعضي دوستان دنبال بروكراسي و شكل و فرم هستند.

فرآورده: چه كسي؟

قاضي‌زاده: منظورم جنابعالي نيستيد. خيلي‌ها صاحب چنين نگرشي هستند. به نظر من عرصه فرهنگ عرصه محتواست. به اين معني كه شما محتواي خوب ارايه بده حالا بستر توزيع آن چه سينما، چه تلويزيون چه فضاي مجازي باشد معتقدم آن محتوا مخاطب خود را پيدا مي‌كند.

فرآورده: ببينيد من تابع قوانين كشوري هستم كه در آن زندگي مي‌كنم ولي طبعا نگاه انتقادي به آن قوانين دارم. اينكه شما مي‌فرماييد نظارت از نقطه آ به نقطه ب انتقال داده مي‌شود هيچ اتفاقي نمي‌افتد به نظر من اين‌گونه نيست و خيلي اتفاق بزرگي هم با اين جابه‌جايي مي‌افتد. شما بهتر از من مي‌دانيد كه وقتي طرح‌هايي تنظيم مي‌شود، يك پيوست فرهنگي هم برايش ايجاد مي‌كنند چون آن طرح‌ها تبعاتي دارد. پيوست فرهنگي ايجاد مي‌كنند تا براي اينكه تبعات آن طرح را كم كنند يا به تبعات آن بپردارند. اما اتفاقي كه اينجا مي‌افتد شما عملا از تعدد شريان‌هاي فرهنگي كشور جلوگيري مي‌كنيد و يك سليقه و فكر را حاكم مي‌كنيد. معتقدم اگر نظارت را به ارشاد بدهيد هم همين‌گونه مي‌شود هيچ فرقي نمي‌كند. به نظر من حوزه فرهنگ حوزه تمركز نيست.

قاضي‌زاده: شما معتقديد در كشور ما وزارت ارشاد و صداوسيما دو فكر متفاوت از هم هستند؟

فرآورده: دو سليقه متفاوت هستند.

قاضي‌زاده: اعتقاد شما اين است؟

فرآورده: بله بله. دو سليقه متفاوت هستند. الان براي شما توضيح مي‌دهم. فيلم آدم برفي يك زماني توقيف بود. در حال حاضر فكر مي‌كنم 500 بار از تلويزيون پخش شد. اين يك نوع سليقه است وگرنه در فيلم كه هيچ تغييري به وجود نيامده است و كسي با فيلم كاري كه نكرده است.

قاضي‌زاده: منظور شما اين است سليقه هم تابع اشخاص است.

فرآورده: در مورد اشخاص نيست.

قاضي‌زاده: چرا در دوره‌اي، شوراي ارشاد با دوره ديگر آن متفاوت است؟ چون نظرات شخصي آدم‌ها با هم متفاوت است.

فرآورده: همه ماجرا اين نيست. اتمسفر و فضايي در آن بالا وجود دارد كه براي شما مثال مي‌زنم. ببينيد، تلويزيون با مديريت آقاي لاريجاني، با مديريت آقاي ضرغامي، با مديريت آقاي سرافراز و با مديريت آقاي علي عسگري خيلي باهم فرق دارند. اساسا در پاره‌اي از اوقات فكر مي‌كنيد با تلويزيون ديگري مواجه هستيد. طبعا ارشاد با مديريت آقاي عطاءالله مهاجراني، با مديريت آقاي ميرسليم، آقاي جنتي، آقاي صالح اميري و عباس صالحي فرق مي‌كند. فضايي حاكم مي‌شود آن آدم‌ها را مي‌آورد. در دولت آقاي احمدي‌نژاد كه آقاي صفار هرندي و جعفري‌جلوه مديريت را بر عهده داشتند فضاي متناسب با همان زمان در كشور وجود داشت. در مورد مجلس هم وضع اين‌گونه است. چرا مي‌گوييم مجلس خط امامي يا حزب‌اللهي و از اين دست واژه‌ها استفاده مي‌كنيم؟ منظور اين نيست آن آدم‌ها حزب‌اللهي هستند و آدم‌هايي كه قبلا بودند ضد انقلاب بودند.

اتمسفر حاكم بر انتخابات اين فضا را براي مجلس ايجاد كرده و براي مجلس اسم انتخاب كرده است. من با تجربه‌اي كه در حوزه فعاليت خودم دارم و صرفا در حوزه فرهنگ كار كردم مي‌دانم متمركز كردن فرهنگ در يك مجموعه و يك تفكر و يك سليقه بزرگ‌ترين ضربه را به فرهنگ مي‌زند. فرهنگ اساسا بايد متكثر باشد. انقلاب ما چرا وارد اين حيطه شد؟ بابت توسعه انديشه و تفكر بود. كلام امام است كه در جمهوري اسلامي ماركسيست‌ها هم براي اظهارنظر آزاد هستند. چند وقت پيش در حوزه فرهنگي نامه‌اي را پيدا كردم؛ مربوط به سال هشتادويك است. تعدادي از فضلاي حوزه علميه قم آن نامه را براي مقام معظم رهبري نوشتند در مورد فضاي بسته تفكر و انديشه. توصيه مي‌كنم آن نامه را شما يك‌بار مطالعه كنيد يا اصلا روزنامه چاپ كند تا معلوم شود رهبري چه نگرشي دارد و مديران فرهنگ چه نگرشي دارند. خدا شاهد است اگر به 20درصد آن نگرش و تدويني كه رهبري به عنوان سياستگذار در آن نامه بيان كرده عمل مي‌كرديم در حوزه فرهنگ بسيار جلوتر بوديم. حوزه فرهنگ به قول مرحوم شريعتي اگر در را به روي واقعيت‌هاي اجتماعي ببنديم از پنجره به داخل مي‌آيد ولي مي‌توانيد در را باز كنيد و به داخل هدايتش كنيد به او بگويي اينجا بنشين. به نظر من اين بزرگ‌ترين اشتباه استراتژيك است حتي اگر در طرح جديد خود بتوانيد تلويزيون را چند پاره كنيد سه شبكه را با يك تفكر و چهار شبكه ديگر را با تفكري ديگر اداره كنيد بسيار مثمر ثمر خواهد بود. باور كنيد اين تمركز فرهنگي هيچ سودي براي فرهنگ كشور نخواهد داشت.

قاضي‌زاده: اين بحث محتوايي است كه سليقه‌ها در هر جايي متنوع و متفاوت است در اين شكي نيست.

فرآورده: آخر مي‌دانيد چيست ما وقتي رييس جمهوري در كشورمان عوض مي‌شود فكر مي‌كنيم انقلاب شده است.

قاضي‌‌زاده: بله. بعد از مدتي هم مي‌فهمند كه از آن رييس‌جمهور هيچ آبي گرم نمي‌شود. خود اهالي هنر اول مي‌گفتند ما به دنبال اين فرديم و بعد در همين دولت سرهنگي را بر فرهنگ حاكم كردند. معتقدم ما نگاه‌مان توسعه و تضاد است، يعني حرف‌هاي متضادي مي‌زنيم در عين قيافه توسعه‌گرايانه‌اي كه مي‌خواهيم بگيريم.

فرآورده: منظورتان كيست؟

قاضي‌زاده: آنهايي كه داعيه فرهنگ دارند.

فرآورده: اگر منظورتان با من است راحت بگوييد تا من هم راحت شما را جواب بدهم.

قاضي‌زاده: نه جنابعالي را نمي‌گويم. منظورم نوع تفكري است كه اين‌چنين به عرصه فرهنگ و هنر نگاه مي‌كند.

فرآورده: من شايد با بخشي از تفكر شما هم‌راي و هم‌عقيده باشم ولي من نگرش خودم را عرض كردم.

قاضي‌زاده: اين نگاه مي‌گويد كه اين امر قطعا به انسداد مي‌انجامد.

فرآورده: من باور ندارم.

قاضي‌زاده: من معتقدم به انسداد نمي‌انجامد و از هرج و مرج و بلبشو كم مي‌كند. ما در عرصه فرهنگ تكثر گفتمان نداريم. كاش گفتماني وجود داشته باشد، كاش ديدگاه در پاره‌اي نكات وجود داشته باشد. كاش در توليدات فرهنگي جايي، محتوايي وجود داشته باشد. بدانيد ما ضربه‌اي كه مي‌خوريم از بي‌محتوايي است، از نداشتن تفكر و پيام در توليدات است. يكسري توليدات فرهنگي آنچنان سطح نازلي دارد كه هيچ‌كس جرات دفاع ندارد.

فرآورده: ولي اين راهش نيست.

قاضي‌زاده: اما به‌رغم همه اين نقدها باز بگوييم اين جنسي است كه آن را همه مي‌طلبند، هرچه نازل‌تر و از نظر كيفيت پايين‌تر يا گيشه‌اي‌تر الا ماشاءالله بريزيم در بازار و بعد بگوييم من ديدگاهم اين است. معتقدم در خيلي از نكاتي كه مطرح مي‌شود اصلا فرهنگي وجود ندارد. نبايد خيلي از بي‌فرهنگي را به فرهنگ نام بگذاريم. يا بي‌فرهنگي را به عنوان ديدگاه بناميم.

فرآورده: من با بخشي از صحبت‌هاي شما موافقم اما اگر اين صحبت‌ها را به عنوان استدلال مي‌گيريد كه حوزه نظارتي را در شبكه نمايش خانگي تغيير دهيد اين را قبول ندارم.

قاضي‌زاده: خير، خير. اين دو موضوع مجزاي از هم هست و خلط نشود.

فرآورده: چون آن بحث ديگري است و در حوزه نظارتي فرهنگ رهبري روشن نظرات‌شان را عنوان كردند.

قاضي‌زاده: عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ديدگاه‌هاي متفاوتي دارد.

فرآورده: آخر من كه مدافع سياست‌هاي وزارت ارشاد نيستم .

قاضي‌زاده: من خودم وزارت ارشادي بودم جنس وزارت ارشاد و ماهيتش را كامل مي‌دانم. درباره نوع توليدات و سليقه‌هايي كه شما به آن اشاره مي‌كنيد به يك‌باره مي‌بينيم وقتي با آقاي وزيري درباره پروانه نمايش صحبت مي‌كنيد بلافاصله دو عضو شوراي پروانه ساخت را عوض مي‌كرد و دو نفر ديگر را مي‌آورد.

فرآورده: بحث را عوض نكنيد ما كه اينجا در حوزه انتقاد عملكرد وزارت ارشاد نيستيم.

قاضي‌زاده: همين سليقه‌هايي كه شما مي‌گوييد از اين سليقه‌ها صحبت كنيم. بعضي فيلم‌هايي در وزارت ارشاد توقيف مي‌شوند كه هيچ دليلي براي توقيف آن در ارشاد وجود ندارد. شما از منويات رهبري صحبت مي‌كنيد به من بگوييد كه اين فيلم آقاي درويش چرا چند سال است كه توقيف است؟

فرآورده: براي اينكه شما هم جرات نمي‌كنيد پخشش كنيد .

قاضي‌زاده: چرا اين فيلم توقيف شد؟

فرآورده: شما جرات مي‌كنيد جلوي مراجع بايستيد؟ خير بحث دارد به انحراف مي‌رود.

قاضي‌زاده: پرسش من اين است كه مگر شما در جمهوري اسلامي زندگي نمي‌كنيد؟ جمهوري اسلامي يك ولي‌فقيه دارد؟

فرآورده: بله همين‌طور است.

قاضي‌زاده: آيا وزارت ارشاد در يك جايي كه حكم ولي‌فقيه در يك حوزه‌اي كه وجود دارد خودش دنبال استنادات در ديگري بدود.

فرآورده: جمهوري اسلامي مگر سه قوا بيشتر دارد؟

قاضي‌زاده: آيا اين اقدام وزارت ارشاد را غير از اعمال سليقه يك دولت مي‌دانيد؟ من كه مي‌دانم يك رييس‌جمهور دستور داده فيلم توقيف شود تازه پولش را هم نداده است.

فرآورده: ما كه مدافع اكران فيلم آقاي درويش هستيم. نه اين فيلم ده فيلم ديگر مثل اين فيلم بايد ساخته شود. شما در فرمايشات‌تان مي‌فرماييد كه منظورتان اين نيست. اما استنادات و استدلال‌هاي شما مخاطب را به سمتي سوق مي‌دهد كه چون وزارت ارشاد در حوزه نظارت و لنگاري فرهنگي پايش لنگيده، عقلاي قوم به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه نظارت شبكه خانگي تحت سرپرستي صدا وسيما قرار بگيرد حداقل فهواي كلام جنابعالي اين را نتيجه مي‌دهد. اما به شما بگوييم رهبري حدود سه سال پيش در يك سخنراني گفتند ما الحمدلله در همه حوزه‌ها پيشرفت كرديم اما در حوزه فرهنگ متاسفانه عقبگرد داشتيم. نمي‌خواهم بگويم منويات رهبري را مطلق ولي در حد اعلا اشراف دارم و نگاه‌شان را مي‌شناسم. ايشان همان‌قدر به حوزه سينما ايراد دارد كه از سازمان صداوسيما هم انتقاد كرده است. چند بار تا به حال به عملكرد صداوسيما منتقد بوده است. حالا چون رهبري به سازمان و فعاليت‌هايش و برنامه‌هايش منتقد است، معني اين نيست كه مسووليت‌هاي سازمان صداوسيما را از آن منفك كني به كس ديگري بدهيد خير. صداوسيما را بايد اصلاح كنيد. اگر به‌زعم شما ولنگاري فرهنگي در وزارت ارشاد است (كه من معتقدم در همه حوزه‌ها حتي در تلويزيون بيشتر هم حاكميت دارد) اگر به اين ايراد داريم براي اين نظارت تدوين و قانون انجام دهيم نه اينكه مسووليت‌ها را از وزارت ارشاد بگيريم.

قاضي‌زاده: خير من درباره حوزه صوت و تصوير فراگير به حرف اول‌مان برمي‌گردم و مي‌گويم ما اصلا متولي نداشتيم. چه كسي چنين صحبتي را كرده با چه استنادي كه اول متولي شبكه نمايش خانگي ارشاد بوده حالا مي‌خواهيم به صداوسيما بدهيم؟ براي من متن قانون بياوريد.

فرآورده: روال بوده.

قاضي‌زاده: روال خود‌خواندگي بوده. اگر هم روالي بوده متعلق به زماني بوده كه عرصه پلتفرمي وجود نداشته است.

فرآورده: ما تا 6 ماه گذشته هر وقت مي‌خواستيم فيلم يا سريال براي وي‌او‌دي توليد كنيم از بخش وزارت ارشاد مجوز مي‌گرفتيم و اين تا به حال روال بوده است. شما خودتان در قوانيني كه در مجلس مي‌نويسيد هم به اين نكته اشاره مي‌كنيد و روال گذشته را مبنا قرار مي‌دهيد. خب ما هم بر اين اساس داشتيم زندگي مي‌كرديم. يك‌دفعه در اين ميان چيزي به وجود آمد به نام ساترا كه من با وجودش مشكل ندارم اما به يك‌باره به ما گفتند از وزارت ارشاد براي مجوز به اينجا برويد. مي‌پرسيم چرا؟ مي‌گوييد چون صوت و تصوير فراگير است از اينجا مجوز بگيريد چون كه صوت و تصوير فراگير زيرنظر صدا وسيما است. به اذعان فرمايش جنابعالي مي‌گويم وقتي صوت و تصوير فراگير هنوز تعريف دقيقي ندارد از كجا تشخيص داديد نظارت از وزارت ارشاد به صداوسيما يا ساترا برود؟

قاضي‌زاده: ببينيد باز دوباره به نقطه اول برمي‌گرديم.

فرآورده: چون قصه مرغ و تخم است و اساسا فرهنگ ما قصه مرغ و تخم‌مرغ است.

قاضي‌زاده: درباره اصل صوت و تصوير فراگير ما هم نظريه استفساريه داريم حكم داريم، احكام حاكميتي داريم براي سازمان صداوسيما. اينكه در تعريف صوت و تصوير تفاوت ديدگاه وجود دارد نكته‌اي است كه حتي براساس نظريه شوراي عالي فضاي مجازي تفسير شما يك تفسير نادر است.

فرآورده: نادر نيست. همزمان تعريف دارد.

قاضي‌زاده: خير نادر است و به قول حقوقي شاذ است.

فرآورده: وقتي مي‌گوييم فلان برنامه همزمان از شبكه يك، دو، سه و چهار پخش مي‌شود يعني راس ساعت هشت شب اين برنامه را همه شبكه‌ها پخش مي‌كنند. وقتي اعلام مي‌شود كه سخنراني رييس‌جمهور يا شخص ديگري همزمان از تمام شبكه‌هاي تلويزيوني و راديويي پخش مي‌شود اين همزمان تعريف دارد، يعني راس ساعت همه شبكه‌ها برنامه‌هاي خود را قطع مي‌كنند اين برنامه را پخش مي‌كنند. همزمان در حوزه تصوير يعني راس ساعت دو همه باهم تلويزيون را روشن كنند. اين يعني همزمان است پس بنابراين اين تعريف نه تعريف نادر است و نه شاذ.

قاضي‌زاده: اين وي‌اودي‌ها تعداد مخاطبان‌شان چقدر است؟

فرآورده: متفاوت است.

قاضي‌زاده: همه مدعي زير پنج هزار تا يا بالاي پنج هزار تا هستند؟

فرآورده: بسيار ساده است. آمار همين فيلم‌هاي پرفروش شبكه آنلاين را درنظر بگيريد. اگر اشتباه نكنم «خوب بد جلف 2» بود. شما ببينيد اين فيلم‌ها همزمان در محدوده‌اي كه سينما هم تعطيل بود و تنها يك نقطه ورودي ارايه تصوير بيشتر نبود كه آن هم نمايش خانگي بود آمارشان چقدر بوده است؟

قاضي‌زاده: همه اين فيلم‌ها مدعي هستند بالاي پنج هزار تا مخاطب داشته‌اند و از نظر شما موضوع حل است؟

فرآورده: چه چيزي حل است؟

قاضي‌زاده: يعني شما با ارايه اين آمار نظارت را پذيرفتيد؟

فرآورده: به من ربطي ندارد. من مي‌گويم شما اسمي نوشتيد من اين اسم را مي‌خوانم؛ شما اسم گذاشتيد من اين اسم را صدا مي‌كنم. شوراي عالي فضاي مجازي گفته پنج هزار تا مخاطب، من مي‌گويم پنج هزار تا مخاطب محقق نمي‌شود.

قاضي‌زاده: شما مي‌گوييد محقق نمي‌شود؟

فرآورده: نه نمي‌شود؟

قاضي‌زاده: منظورتان اين است پنج هزار تا همزمان به اين صورت محقق نمي‌شود؟

فرآورده: منظور من نيست، همزمان تعريفش اين است.

قاضي‌زاده: اين مي‌شود تفاوت تعريف.

فرآورده: ببينيد وقتي مي‌گويند همزمان يعني وقتي من و شما با هم گفت‌وگو مي‌كنيم، مي‌گويند اين گفت‌وگو همزمان از پنج شبكه پخش مي‌شود معني‌اش اين نيست كه يكي از شبكه‌ها ساعت شش پخش مي‌كند، يكي ديگر ساعت شش و نيم و ديگري ساعت هفت. يعني همان لحظه كه من و شما شروع مي‌كنيم به گفت‌وگو شبكه‌ها همزمان اين برنامه را پخش مي‌كنند.

قاضي‌زاده: يعني اگر تعداد كاربران پنج هزار تا بيشتر شد نظارت را پذيرفتيد؟

فرآورده: من روي نظارت اصلا بحث ندارم.

قاضي‌زاده: منظورم اين است نظارت صداوسيما را پذيرفتيد؟

فرآورده: من الان برايم فرقي نمي‌كند چه كسي نظارت مي‌كند.

قاضي‌زاده: اجازه بدهيد منظور من اين است شما اگر موضوع پنج هزار تا كاربر را كمي بالاتر يا پايين‌تر كه تعريف شماست و همين چيزي كه خودتان مي‌گوييد باشد اين نكته را مي‌پذيريد؟

فرآورده: بله مي‌پذيريم.

قاضي‌زاده: كامل مي‌پذيريد؟

فرآورده: اجازه بدهيد اين يك مورد است و نكته بعدي هم دارد. بعدي اينكه لزومي به شناسايي كاربر نداشته باشد. پلتفرم‌ها لزوم به شناسايي كاربر دارند بعد به آنها مجوز ورود به وي‌اودي‌ها را مي‌دهند. اوليش كه مهم‌تر از طرف سامانه موجود به صورت يكسويه براي مخاطب عام باشد در حالي كه پلتفرم‌ها براي مخاطب اصلا به صورت يكسويه نيست، درخواستي است، پلتفرم اجبار نمي‌كند كسي را كه حتما برو اين فيلم را ببين.

قاضي‌زاده: پس شما با اين نگاه وي‌او‌دي‌ها را شامل نظارت صداوسيما نمي‌بينيد؟

فرآورده: من چه كاره هستم؟ من دارم به فرمايش شوراي عالي فضاي مجازي استناد مي‌كنم. من تصميم مي‌گيرم فيلم «خروج» را ببينم، شما تصميم مي‌گيريد مثلا خوب بد جلف را ببينيد (البته ممكن است شما خروج را ببينيد) دوست ديگر فيلم ديگري را مي‌بيند. اين معني‌اش اين است كه درخواست‌هاي ما متفاوت است. اجبار نداريم همه ما همزمان يك فيلم را ببينيم.

قاضي‌زاده: اين نظر هيچ مبناي قابل قبولي ندارد و فقط يك نظر است.

فرآورده: اظهارنظر است. اين‌طور نگوييد فقط يك نظر است. آقاي قاضي‌زاده شما به عنوان كميسيون فرهنگي مجلس از شوراي عالي فضاي مجازي استعلام كرديد كه آنها نظرشان را درباره صوت و تصوير فراگير به شما بگويند.

قاضي‌زاده: ما فقط از شوراي عالي فضاي مجازي استعلام نكرديم.

فرآورده: از من كه استعلام نكرديد كه بگوييد حالا يك نظر است. اين اظهارنظر رسمي و مهمي است.

قاضي‌زاده: خير، باز هم مي‌گويم اين يك نظر است.

فرآورده: آقا... بقيه نظرات را هم بگوييد ما بدانيم.

قاضي‌زاده: جهت اطلاع شما بگويم در جلساتي كه ما داشتيم اين نظر، نظر شوراي عالي فضاي مجازي است كه با دبيرخانه آن تعاريف جداگانه‌اي است. اين جوابي بوده كه دبير شوراي عالي فضاي مجازي به ما داده. حالا بگويم ما از وزارت ارشاد در جلسات‌مان نماينده داريم؛ از دبيرخانه و از مركز ملي فضاي مجازي نماينده در جلسات داريم. از وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات نماينده داريم، از سازمان صدا و سيما هم نماينده داريم، بيش از چهل جلسه برگزار كرديم راجع به اين موضوع نظر استفساري از شوراي نگهبان داريم كه اين استفساريه حكم قانوني دارد.

فرآورده: حالا نظر شوراي نگهبان چيست؟ من توضيح مي‌دهم. اين نظريه مال سال 79 است كه نظريه درستي هم هست. بر‌اساس نص صريح اصل 44 صلاحيت راه‌اندازي راديو و تلويزيون منحصرا در اختيار دولت و صداوسيماي جمهوري اسلامي است. اين در مورد راه‌اندازي راديو و تلويزيون خصوصي است و منحصرا در اختيار دولت و صداوسيماست. شما با اين كارتان داريد آن را از دولت منفك مي‌كنيد.

قاضي‌زاده: خير.

فرآورده: مگر تلويزيون دولتي است؟

قاضي‌زاده: در قانون اساسي اصل 175 كل انحصار راديو و تلويزيون به دولت داده شده.

فرآورده: اشكال ندارد من براي اينكه به نتيجه برسيم پذيرفتم حرف شما را.

قاضي‌زاده: اينجا دولت به معني دولت نيست. دولت به معناي حاكميت و بودجه عمومي است. شما تفكيك قائل مي‌شويد.

فرآورده: من اشتباه كردم بپذيريد.

قاضي‌زاده: اصل 175 بياريد والا من به شما قول مي‌دهم دولت يعني همين وزارت ارشاد تا به حال پنجاه تا شبكه راه‌اندازي كرده بود.

فرآورده: اشتباه كردم.

قاضي‌زاده: چرا چيزي مي‌گوييد كه بعد بگوييد اشتباه كردم.

فرآورده: براي اينكه عقل دارم وقتي مي‌فهمم اشتباه كردم، عذرخواهي مي‌كنم.

قاضي‌زاده: نگوييد تفسير شوراي نگهبان چيز ديگري است.

فرآورده: عذرخواهي مي‌كنم براي اينكه مي‌خواهم مطلب دومم را بگويم، اينكه صلاحيت راه‌اندازي راديو و تلويزيون منحصرا در اختيار دولت است، شما هم بهتر از من مي‌دانيد و من هم يادم است. دوستاني قرار بود راديو و تلويزيون خصوصي راه‌اندازي كنند، نظام سياسي كشور هم ملتهب بود. اين استفساريه از شوراي نگهبان گرفته شد، اين استفساريه براي جلوگيري از راه‌اندازي راديو و تلويزيون خصوصي است. الان مگر مي‌خواهد كسي راديو و تلويزيون خصوصي راه‌اندازي كند؟ اصلا بحث راديو و تلويزيون نيست چرا مصادره به مطلوب مي‌كنيد .

قاضي‌زاده: آن تفسير درباره وي‌او‌دي‌هاست.

فرآورده: راديو و تلويزيون كه وي‌او‌دي نيست و با آن فرق دارد.

قاضي‌زاده: آن بحث‌هاي برودكست و برودبند به بحث‌هاي فني مربوط مي‌شود، اين بحث به صورت پخش و انتشار
به صورت گسترده است.

فرآورده: نظر شوراي نگهبان اين را نمي‌گويد. شما استناد به شوراي نگهبان كرديد.

قاضي‌زاده: آن بحث انحصار براي نظارت و كنترل را دارد.

فرآورده: شما به قانون استناد كرديد كه قانون آن چيزي است كه شوراي نگهبان مي‌گويد.

قاضي‌زاده: نگاه كنيد ما چند تركيب داريم. يك تركيب مربوط به سال 79 و با آن شرايط است ولي ما الان در سال 99 هستيم، 20 سال گذشته است. ما 20 سال پيش وي‌او‌دي داشتيم؟

فرآورده: به خاطر همين است كه مي‌گويم آن قانون را نمي‌توانيد تسري دهيد به امروز.

قاضي‌زاده: ولي در اين تركيب مي‌بينيم روح حاكم در قانون چه مي‌گويد.

فرآورده: اذيت نكنيد آقاي قاضي‌زاده.

قاضي‌زاده: شما به قانون سمعي بصري سال 66 استناد مي‌كنيد، مي‌گوييد طبق قانون سمعي بصري 66 وي‌او‌دي را هم گسترش مي‌دهيم.

فرآورده: من كي چنين حرفي زدم؟

قاضي‌زاده: منظورم شما نيستيد، وزارت فرهنگ و ارشاد است.

فرآورده: باور كنيد من شخصيت حقيقي هستم و نماينده هيچ كس نيستم.

قاضي‌زاده: منظور من اين است روح قانون شامل تركيب قانون، اصول قانون اساسي و قانون عادي و نظريه تفسيري است و تركيب تمام اينها .

فرآورده: يك سوال بپرسم طبق تفسير قانوني راديو و تلويزيون در انحصار دولت و صداوسيما بايد باشد چرا جلوي پخش ماهواره را نمي‌گيريد؟

قاضي‌زاده: آن بحث و موضوع ديگري است. شما مي‌گوييد قانوني اوايل دهه 70 راجع به ماهواره وضع شده اما همه پاي ماهواره هستند و كسي به آن قانون توجه نمي‌كند؟

فرآورده: كار خوبي مي‌كنند البته.

قاضي‌زاده: آن بحث ديگري است.

فرآورده: آقاي قاضي‌زاده مي‌گويم دو سال ديگر تمام آنتن‌ها جمع مي‌شود و اصلا نياز به‌ گيرنده هم نيست همان‌طور كه من جام‌جم را با يك دكمه مي‌گيرم و مي‌بينم بقيه كشورها را هم مي‌گيرم.

قاضي‌زاده: منظور من اين است شما توليد‌كننده محتوا هستيد، درست است؟

فرآورده: ان‌شاءالله.

قاضي‌زاده: شما مي‌گوييد نظارت را قبول داريد اما مي‌گوييد ناظرم را خودم مي‌خواهم انتخاب كنم.

فرآورده: عمرا اين را نمي‌گويم چرا اين حرف را مي‌زنيد.

قاضي‌زاده: من اين آقا را دوست ندارم، مي‌خواهم آن آقا براي من نظارت كند.

فرآورده: خوشبختانه تمام صحبت‌هاي ما با سه، چهار دوربين ضبط شده؛ من شهروند كشوري هستم به نام جمهوري اسلامي منهاي علايقم؛ تابع قوانين اين كشور هستم نه قوه مقننه و نه قوه مجريه و نه قوه قضاييه. يك شهروند هستم داراي يك حرفه. طبعا همه حِرف با نظارتي مواجه هستند، چلوكبابي هم كه بزنيد يا آهنگري هم كه كار كنيد نظارت روي آنها وجود دارد. اينجا اصلا بحث نظارت و شانه خالي كردن از نظارت نيست. نه كشته مرده اين ارشاد هستم و نه كشته مرده ارشاد قبلي و قبل‌تر و نه كشته مرده تلويزيون امروزي، نه تلويزيون ديروزي و نه پريروزي. چون همه داراي يك‌سري نقاط مثبت هستند و يك‌سري نقاط منفي. ماحصل عرض من اين است وقتي شما در حوزه فرهنگ نظارت را از وزارت ارشاد گرفته و به سازمان صداوسيما مي‌دهيد عملا شريان‌هاي فرهنگي را مسدود مي‌كنيد، عملا يك انديشه و تفكر و سليقه و ديدگاه بر توليد محصولات تصويري كشور حاكم خواهيد كرد.

قاضي‌زاده: اين يك نوع نگاه است.

فرآورده: من نگاه همسايه‌ام را كه نمي‌گويم نگاه خودم را مي‌گويم. من مي‌گويم تنوع نگاه.

قاضي‌زاده: من مثال نقيض اين را براي‌تان آوردم كه بعضا در وزارت ارشاد بسيار منسددتر و يقه‌گير‌تر، اقدامات انسدادي شديدي رخ داده است.

فرآورده: در مورد؟

قاضي‌زاده: در مورد بسياري از توليدات سينمايي شما چرا مي‌گوييد انسداد اين‌ور است ولي ارشاد نگاهش باز است. اتفاقا خيلي مواقع ارشاد نگاه انسدادي بيشتري دارد.

آقاي قاضي‌زاده بحثي كه اينجا وجود دارد، اين است كه در وزارت ارشاد نظارت از جانب مجلس وجود دارد اما در صداوسيما نظارت نيست.

قاضي‌زاده: چه كسي گفته ما در صداوسيما هم نظارت نداريم؟ چون عضو شوراي نظارت بر صداوسيما هستم جهت اطلاع‌تان بگويم اين نيست كه مجلس هيچ نظارتي بر تلويزيون ندارد. نمي‌خواهم مثال بزنم. نظارتي داشتيم سريالي كه همين دو سال پيش كه به بحث‌هاي قوميتي ورود داشت بعد از پخش يكي، دو قسمت وقتي در استان دچار چالش شد، خودم به عنوان عضو شوراي نظارت ورود كردم و نگذاشتيم آن كاراكتر و شخصيت در قسمت‌هاي بعد تبعات قوميتي داشته باشد.

سرزمين كهن كمال تبريزي بود.

قاضي‌زاده: آن سريال در جاي خودش يك سريال عروسكي هم بود. ما ملاحظات ملي را قطعا مي‌بينيم. ضمن اينكه خيلي ملاحظات ديگر نظارت بر عملكرد صداوسيما در بسياري مواقع جدي‌تر است.

فرآورده: نيست.

قاضي‌زاده: چرا هست.

فرآورده: ما نمي‌بينيم. من بالاخره دارم در اين حوزه زندگي مي‌كنم و نفس مي‌كشم.

قاضي‌زاده: خيلي از جاها نظارت بر صداوسيما جدي‌تر است و اتفاقا اعمال سليقه‌هاي شخصي در جاهاي ديگر هم هست.

فرآورده: من وقتي در مورد انسداد فرهنگي صحبت مي‌كنم، معني‌اش اين نيست كه اگر نظارت را از ارشاد بگيريد به تلويزيون بدهيد انسداد پيش مي‌آيد. من مي‌گويم از تلويزيون بگيريد و به ارشاد بدهيد يا از اين دو سازمان هم بگيريد به شخص من بدهيد باز هم انسداد پيش مي‌آيد. عرض من اين است ما در دنيايي، در فضايي و در جهاني زندگي مي‌كنيم كه نيازمند به تنوع فرهنگي و انديشه و تفكر هستيم. نه اينكه همه توليدات تصويري فرهنگي خودمان را يكجا متمركز كنيم.

قاضي‌زاده: اين يعني ما نظارتي نداشته باشيم؟

فرآورده: من اصلا اين حرف را نزدم. چرا دوست داريد من را مخالف نظارت معرفي كنيد؟

قاضي‌زاده: آخر شما از طرفي مي‌گوييد تنوع فكر داشته باشيم و از طرفي مي‌گوييد انسداد به وجود مي‌آيد. معناي صحبت شما اين است. من اين را مي‌خواهم بگويم حتي شما كه تهيه‌كننده هستيد و توليد مي‌كنيد هم نظارت نداريد.

فرآورده: چه كسي اين را مي‌گويد؟

قاضي‌زاده: سرمايه‌گذار پول مي‌دهد اعمال سليقه نمي‌كند؟

آقاي قاضي‌زاده بحث سليقه با نظارت دو مقوله جداي از هم هستند.

قاضي‌زاده: در تمام اينها تفاوت نگاه وجود دارد و نظارت هم وجود دارد. شما مثال سرزمين كهن را آورديد. سرزمين كهن با يك پخش عمومي همراه است كه حرف زياد به وجود مي‌آورد و ديدگاه زياد است. نظر كارگردان مواردي را خودش اعمال كرده من مي‌خواهم بگويم بد است يا خوب نمي‌خواهم راجع به سريال اظهارنظر بكنم. چون بخشي از قسمت‌هاي سريال را ديدم با اينكه پخش نشد سريال خوش‌ساختي هم هست. ولي بپذيريم يك‌سري هنجارهاي عمومي وجود دارد يك‌سري حساسيت‌هاي عمومي وجود دارد يك‌سري حساسيت‌هاي استاني قوميتي وجود دارد اينها صرفه و مصلحت عام جامعه است. شايد بنده خوشم بيايد ولي ده نفر ديگر خوش‌شان نيايد. شايد هزار نفر، يك ميليون نفر ديگر خوش‌شان نيايد. در عرصه راديو تلويزيون استاندارد با استاندارد وي‌او دي‌ها كاملا فرق مي‌كند. شما مي‌گوييد يكي است من مي‌گويم كاملا فرق مي‌كند.

فرآورده: من كي گفتم فرق نمي‌كند؟

قاضي‌زاده: چرا شما معتقديد اين دو با يك نظارت مثل هم مي‌شوند ولي من مي‌گويم فرق مي‌كند.

فرآورده: من نمي‌گويم اين دو مثل هم مي‌شوند معتقدم شما با انتقال نظارت يك تفكر و انديشه را حاكم مي‌كنيد.

قاضي‌زاده: اين سريال‌هايي كه از تلويزيون پخش شده اسم نمي‌آورم بعضي از آنها را ممكن است اصلا قبول نداشته باشم ولي آيا اين محصول يك تفكر است؟ يك نوع انديشه است؟

فرآورده: بله. ما در مورد داستانش كه صحبت نمي‌كنيم درمورد مفاهيم حرف مي‌زنيم.

قاضي‌زاده: اصلا سريال‌هايي به لحاظ اجتماعي در تلويزيون پخش مي‌شود كه تاريك و سياه هستند و من موافق با آنها نيستم. حتي طنزهاي صدا و سيما باهم فرق مي‌كند بعضي طنزها را مردم ادامه نمي‌دهند و بعضي طنزها را دوست داشتند. اين يعني تفكر سازنده‌ها با هم فرق دارد.

ولي نكته مهم اينجاست كه غالب مردم سريال‌هاي تلويزيون را دوست ندارند.

قاضي‌زاده: چرا مي‌گوييد اكثر مردم سريال‌هاي تلويزيون را دوست ندارند آخر چه جور مي‌شود يك سريال 80درصد مخاطب دارد؟ چه جور مي‌شود كه يك سريال را دوست ندارد ولي تا قسمت هجده قسمت آن را مي‌بيند. ما كه نمي‌توانيم نگاه شخصي خودمان را بگوييم نگاه كل جامعه است. ما سريال‌هايي در صداوسيما داريم كه خيابان‌هاي كل شهرها و جاده‌هاي كشور را در زمان پخش خلوت كرده است.

فرآورده: آن سريال احتمالا «مراد برقي» بوده.

قاضي‌زاده: نه شما احتمالا در مراد برقي مانده‌ايد، اين‌جور نبايد نگاه كنيم كه نبينيم. همين اخيرا هم سريالي داشتيم كه مخاطبان زيادي داشته است، ما از دوره مراد برقي‌ها پنجاه سال است كه عبور كرديم.

فرآورده: براي مزاح گفتم.

آقاي قاضي‌زاده پرسشي كه به وجود مي‌آيد اينكه اكثر توليدات شبكه نمايش خانگي توسط دست‌‌اندركاران سينما ساخته مي‌شود اهالي سينما كه صنف دارند و عضو صنوف هستند و آنها متفق‌القول هستند كه سريال‌هاي شبكه نمايش خانگي به كسب و كار آنها رونق داده. طي دو هفته اخير 28 صنف از صنوف كارگردانان سينما گرفته تا صدابرداران و... در بيانيه‌اي با تاكيد اعلام كردند كه نمي‌خواهند مسووليت نظارت بر شبكه نمايش خانگي به صدا وسيما انتقال داده شود. وقتي خود دست‌اندركاران سينما نمي‌خواهند تكليف چيست؟ حتي به صراحت گفته‌اند اگر صدا و سيما نماينده خودشان را قبول ندارد نمايندگان جايگزين بفرستد. آنها نمي‌خواهند زير چتر صدا و سيما قرار بگيرند.

قاضي‌زاده: ببينيد، باز برگشتيم به اين بحث كه ما ناظر را انتخاب كنيم و اين را مي‌خواهيم و آن را نمي‌خواهيم.

در نظر بگيريد صدا وسيما سازمان است شخص نيست.

قاضي‌زاده: ما درباره احكام حقوقي و قانوني صحبت مي‌كنيم. اينكه مي‌گويند مي‌خواهند يا نمي‌خواهند نمي‌توانيم بگوييم الان حكمي صادر شده كه يك عده مي‌گويند ما دوست نداريم. گفتند ما كار نمي‌كنيم؟

نگفتند كار نمي‌كنيم. گفتند نظارت و مسووليت شبكه نمايش خانگي به صدا وسيما انتقال داده نشود.

قاضي‌زاده: پس كار مي‌كنند.

بله كار مي‌كنند.

قاضي‌زاده: اينكه زماني حكمي صادر مي‌شود جنبه قانوني پيدا مي‌كند يا جنبه رسمي يك بخشنامه‌هايي در سيستم‌هاي قضايي شنيدم يا جاهاي ديگري كه صادر شده فضا، فضاي قانوني، حقوقي و رسمي است. عده‌اي بگويند ما اين را قبول نداريم. اين نيست كه بگوييم اجرا نمي‌كنيم. نظرات‌شان را مي‌توانند منعكس كنند بگويند آقاي مجلس ملاحظات ما را در‌نظر بگيريد. آقاي دستگاه قضايي شما ملاحظات ما را در‌نظر بگير ديدگاه‌شان را بيان كنند.

پاسخ به آنها چه مي‌تواند باشد؟

قاضي‌زاده: آن ديگر در ديدگاه قانونگذاري قرار مي‌گيرد. اما حكمي كه صادر شود مثل اين مي‌ماند كه حكمي قانوني در كشور وجود دارد و شما بگوييد كه من نمي‌خواهم قانون را اجرا كنم. من نمي‌خواهم. من اين قانون را دوست دارم. اين قانون را دوست ندارم. مثلا من اين سيستم را دوست دارم آن سيستم را دوست ندارم. آن ديگري لازم‌الاجراست كسي نمي‌تواند تخطي كند همان وزارت ارشاد هم اين قانون را براي خود لازم‌الاجرا مي‌بيند. آن عزيزان يا آن شركت‌ها توليد‌كنندگان سرمايه‌گذاران مي‌گويند مسير حقوقي و قانوني من اين است. اينكه بگويند ديدگاه من را كسي بشنود بله ديدگاه آنها را مي‌شنويم. اما اينكه بگويند من اين قانون را نمي‌خواهم اجرا كنم.

نگفتند اجرا نمي‌كنيم. از بعد انساني و شهروندي در طرح خواسته‌شان نگاه كنيد.

قاضي‌زاده: بعد انساني چه چيزي دارد؟ بعد انساني اين است كه ما در يك نظام دموكراتيك زندگي مي‌كنيم. شما در يك سيستمي راي مي‌دهيد قانونگذاري مشخص مي‌كنيد قانونگذاري براي شما قانوني وضع مي‌كند. آن چيزي كه دوستان از قانون برداشت كردند تفسيري است كه اصلا پايه حقوقي و قانوني ندارد.

براي تلويزيون هم ندارد.

قاضي‌زاده: براي تلويزيون در يك نظريه استفساريه ديگري دارد راجع به بستر جديدي كه به وجود آمده.

هنوز راي نهايي صادر نشده.

قاضي‌زاده: اما اينكه بگويد در اين فضا من آن را قبول ندارم آن را هم قبول ندارم. براي خودم كاري انجام مي‌دهم اين پذيرفتني نيست. تعريف مجموعه حقوقدانان و الزاماتي كه ايجاد شده و مجموعه دستورالعمل‌ها و نظريات استفساري، احكام حاكميتي نظريات و بخشنامه‌هاي سيستم‌هاي حقوق قضايي اين جمع‌بندي را اجرا كرده است. من حرفم چيز ديگري است. من مي‌گويم دوستان فكر مي‌كنند قرار است فضاي آنچناني حاكم شود. در حالي كه به راحتي مي‌توانند توليد را انجام دهند گويا درباره نظارت‌هاي شديدتر صحبت كردند؟

اين نكته را از طرف سيدجمال ساداتيان نقل مي‌كنم كه در روزنامه اعتماد چاپ شده؛ ايشان معتقد بودند حتي اگر مميزي‌هاي شديد‌تر ي در وزارت ارشاد با افرادي كه از صدا وسيما مي‌آيند باشد نظارت ارشاد را به صدا و سيما ترجيح مي‌دهند.

قاضي‌زاده: اين عكس حرف ايشان مي‌شود. اينكه بگويند ما مي‌رويم يا ما نمي‌رويم مرجع تشخيص ما ايشان نيست.

ببينيد، اين نكات اعتراضاتي كه هر كسي به عنوان شهروند مي‌تواند داشته باشد و آن را لحاظ كند.

قاضي‌زاده: مي‌تواند ديدگاه خود را بيان كند. آقاي ساداتيان از قديم با بنده در ارتباط هستند اما ايشان تا به حال نشده دو جلسه با خود ما بگذارد اصلا بيايد با همين مجموعه صنوف مختلف بگويند آقايان كميسيون فرهنگي ما مي‌خواهيم ديدگاه خودمان را به شما بيان كنيم. ما در برهه اخير بيشتر صحبت‌هاي آنها را در رسانه ديديم. وگرنه در دوره‌هايي با خود آقاي ساداتيان جلساتي داشتيم سر برخي از پروژه‌ها كه مربوط به دو، سه سال پيش است. ما با جامعه سينمايي و هنري ارتباطات نزديك داريم. همين صحبتي كه من راجع به آقاي درويش كردم چند جامعه سينمايي آمد اين صحبت را با آقاي روحاني انجام داد.

خيلي‌ها بيانيه امضا كردند.

قاضي‌زاده: چقدر آمدند موضوع‌گيري رسمي از هم صنف خود داشته باشند؟

موضع‌گيري هم كردند.

قاضي‌زاده: خب اين موضوع‌گيري آنها پژواك نداشته است. من در مخالفت وزير ارشاد اين دولت نطق كردم غير از آقاي ساداتيان كه به من زنگ زد و خداقوتي گفت وخود آقاي درويش و دو، سه كارگردان. من يك پژواك نديدم كه مثلا صد كارگردان بگويند ما پاي آقاي درويش هستيم، منظورم اين است كه ما نمي‌توانيم استاندارد دوگانه داشته باشيم. در بعضي موضوعات تناقضاتي داريم كه استانداردهاي دوگانه وجود دارد. حالا دوگانه خوب است بعضي وقت‌ها اين استاندارد ها چند گانه مي‌شود.

شما مي‌گوييد نيستند حالا من مي‌گويم 28 صنف در يك اقدام بي‌سابقه همه با هم درخواستي دارند. آيا نبايد به اين گروه عظيم سينما پاسخ داده شود؟ يا در قبال خواسته آنها فرهنگسازي شود؟ يا اساسا به خواسته آنها توجه شود؟

قاضي‌زاده: من اين را ناشي از ضعف تبيين مي‌دانم. اگر درخواست آنها خوب بيان شود و جلساتي برگزار شود جلساتي را خود مجموعه ساترا با مجموعه صنوف مختلف برگزار كند. من نمي‌خواهم قياس كنم ولي در جامعه فرهنگ و هنر خيلي از اين افراد در سريال‌هاي تلويزيون كار مي‌كنند. در حال حاضر 39 سريال تلويزيوني در حال ساخت است. اين دوستان صبح در اين پروژه شب در پروژه ديگر هستند. خيلي‌ها هم فعاليت مشترك دارند.

ما نگفتيم آنها با تلويزيون كار نمي‌كنند درخواست‌شان اين بود كه نظارت شبكه نمايش خانگي از سازمان سينمايي منتقل نشود.

فرآورده: بله جنگ كه باهم نداريم.

صحبت ما اين است آيا نبايد براي نگراني‌هاي آنها پاسخگويي وجود داشته باشد؟

قاضي‌زاده: حتما و اصلا پاسخگويي حق‌شان است. من اين را ضعف تبيين مي‌دانم ولي من در مقام تبيين نيستم يا اعضاي مجلس هم نيستند ما مي‌توانيم شنونده باشيم و پاي صحبت‌هاي‌شان بنشينيم. ضمن اينكه يكي از اين عزيزان مثل خود آقاي ساداتيان مشكلي داشتند حتي در موضوعات غيرسينمايي در حوزه موسيقي مطلبي داشتند با خود بنده تماس مي‌گرفتند. ما مي‌توانيم صحبت‌هاي‌شان را بشنويم، حرف‌هاي‌شان را بشنويم. اما به لحاظ الزام اجرايي.

هنوز تصويب نشده است.

قاضي‌زاده: خير اينكه ضوابط اجراي حال حاضر چه هست اين است. ضوابط لازم‌الاجرا يعني مجموعه بين اين موضوع ساترا پاسخگو است و ساترا بايد جلسات تعاملي و تبييني با صنوف داشته باشد. اينكه دوستان ديدگاه‌هايي دارند. ما كه نمي‌توانيم بگوييم بي‌قانون هستيم.

فرآورده: همه بحث من اين است وقتي هنوز صوت و تصوير فراگير طبق فرمايش شما هنوز تعريف و تبيين نشده از كجا ملتفت شديد كه آنچه در شبكه نمايش خانگي اتفاق مي‌افتد به آن صوت و تصوير فراگير گفته مي‌شود و بايد آن را به ساترا تحويل دهيد؟ از كجا دريافت كرديد.

قاضي‌زاده: ما كه الان كلي نشستيم بحث كرديم.

فرآورده: شما گفتيد تعريفي وجود ندارد.

قاضي‌زاده: گفتم آن چيزي كه شما ارايه داديد براي ما تعريف نيست.

فرآورده: اشكال ندارد آن تعريفي كه موجود است به ما بگوييد. اين تعريف مال ما كه نيست متعلق است به شوراي عالي فضاي مجازي. صوت و تصوير فراگير چيست؟ آن را تعريف كنيد؟

قاضي‌زاده: باز بايد دوباره وارد تعريفش شويم.

فرآورده: شما كه مي‌گوييد اصلا تعريفي وجود ندارد.

قاضي‌زاده: خير تعريفي كه با اجزايي كه شما مي‌گوييد براي ما تعريف نيست.

فرآورده: اجزا كه مال من نيست.

قاضي‌زاده: اصلا تعريف شما كه مصوبه شوراي عالي نيست.

فرآورده: آقا اصلا آن تعريف ملغي، شما بفرماييد آن چيست؟

قاضي‌زاده: آن چيزي كه الان وجود دارد ساترا متولي حوزه صوت و تصوير فراگير است حالا تعريف صوت و تصوير فراگير چه هست؟ كل پلتفرم‌ها يا برنامه‌هايي كه چه در بستر فضاي مجازي يا وي‌اودي‌ها انتشار‌دهنده صوت و تصوير (فقط فيلم و سريال نيست) برنامه هست، زنده هست ضبطي هست، چه برخط چه آنلاين چه به صورت مستقيم چه به صورت قسمت به قسمت به قسمت ترك به ترك بخش به بخش انتشار عمومي پيدا مي‌كند، اين انتشار چه به لحاظ اينكه شما استفاده‌كنندگان خود را مورد شناسايي قرار بدهي چه در يك بستر گسترده‌اي منتشر شود با شناسايي بهره‌بردارانت كه اين بشود فراگير بودن آن قابليت اثبات داشته باشد كه اينجا گفته پنج هزار نفر كه از نگاه من اين است آن پلتفرمي كه بيش از پنج هزار عضو دارد شامل بحث فراگير مي‌شود. مثل كانال‌هايي كه به آن خبري مي‌گويند. شما نگاه كنيد الان كانال‌هايي كه در حوزه خبري از وزارت ارشاد مجوز مي‌گيرند آنجا هم مصداق پنج هزار تا بودن كاربر طبق آيين‌نامه‌هاي خودشان براي خودشان گذاشته‌اند آيا بايد بگوييم عين اين پنج هزار نفر آنلاين در يك زمان در يك لحظه يك خبر را با هم ببينند؟

فرآورده: اگر بگوييد همزمان بله.

قاضي‌زاده: اين نوع نگاه است.

فرآورده: نه فقط يك نگاه نيست، همزمان تعريفش اين است.

قاضي‌زاده: آن چيزي كه مي‌گوييم پخشش فراگير است. پخش فراگير با اينكه من بروم سر كوچه از سوپرماركتي يك دانه دي‌وي‌دي بخرم كاملا فرق دارد. اين مال زماني است كه شما انحصارا خريد جز درباره يك موضوغ داريد. وقتي اين پخش در شبكه فراگير پخش مي‌شود بايد استانداردهاي شبكه فراگير را داشته باشد.

فرآورده: اين يعني ما بخواهيم فيلم و سريال بسازيم و به پلتفرم‌ها ندهيم و به صورت سي‌دي بفروشيم. اين ديگر به ساترا مربوط نمي‌شود؟ من مي‌خواهم سريال بسازم مثل قبل مي‌خواهم دي‌وي‌دي كنم و در سوپرماركت‌ها توزيع كنم پس ربطي به ساترا ندارد؟

قاضي‌زاده: در پخش فراگير براي ساترا است ضمن اينكه در حال حاضر غالب وي‌او‌دي‌ها با شبكه‌هاي مختلف قرارداد دارند.

فرآورده: من مي‌گويم شما همه اين صحبت‌ها را فراموش كنيد اگر مثل قبل من سريال بسازم و بدهم شركت گلرنگ كه پخش‌كننده است دي‌وي‌دي را براي من پخش كند پس ديگر به ساترا ربطي پيدا نمي‌كند؟ چون از گردونه فراگير خارج مي‌شود.

قاضي‌زاده: ما حكم قانوني براي اين شرايط نداريم. اما راجع به وي‌اودي‌ها اگر سريالي با رايت اينكه در وي‌اودي پخش شود به ساترا مربوط مي‌شود.

فرآورده: عرض من همين است مي‌گويم وقتي تمام جوانب يك حيطه فعاليت فرهنگي تصويري بررسي نشده چرا درباره آن اقدام مي‌كنيد؟

قاضي‌زاده: مگر پروانه فيلم سينمايي آن را صداوسيما مجوز دهد؟ وزارت ارشاد در حوزه سينما مجوز مي‌دهد. راجع به صوت و تصوير فراگير هم در حوزه پخش اگر سريالي نمايش خانگي به قصد قرارداد رايت يا توزيع در وي‌اودي شود قطعا شامل ساترا مي‌شود.

فرآورده: من نمي‌خواهم به وي‌اودي بدهم.

قاضي‌زاده: راجع به اين سكوت داريم.

درنهايت يك نتيجه مي‌گيريم و آن اينكه قانون مشخصي درباره صوت و تصوير فراگير به صورت قطعي و شفاف وجود ندارد.

قاضي‌زاده: اينكه ما در مرحله تقنين هستيم درست است. مرحله تقنين داريم براي قانون اداره صداوسيما و ما در مرحله تقنين جديد هستيم اما اين به معني اين نيست كه صداوسيما قانون ندارد. قانون دارد. وقتي مي‌گوييم در اين باره سكوت داريم در حال حاضر طرحي در مجلس اعلام وصول شده راجع به اصلاح بند 29 ماده دو اختيارات و وظايف وزارت ارشاد كه اخيرا در مجلس جمعي نمايندگان امضا كردند.

اين جمع‌آوري امضا براي چه بود؟

اين جهت شفافيت راجع به همين نقطه است. راجع به همين سريال‌هاي خانگي كه هيچ قراري براي پخش از شبكه وي‌اودي نيست. اين يك اصلاحيه است روي اصلاح وظايف وزارت ارشاد مي‌نشيند.

فرآورده: همين طرح جديد نمايندگان؟

اين بحث با صوت و تصوير فراگير فرق دارد. جمعي از نمايندگان اين را تهيه كردند.

اين يعني يك جاي كار مي‌لنگد.

قاضي‌زاده: گفتم اين بحثش با وي‌اودي‌ها فرق مي‌كند. ما بحث وي‌اودي‌ها را قطعي مي‌دانيم. طي دو حكم غير از احكام مختلفي كه وجود دارد اين نكته را قطعي مي‌دانيم.

آقاي قاضي‌زاده اين همه بحث كرديم چطور قطعي مي‌دانيد وقتي هنوز تعريف مشخصي ارايه نشده؟

قاضي‌زاده: شما درباره اختيارات وظايف صداوسيما صحبت كرديد بگويم كه ما يك تقنين جديد داريم. مرحله قانونگذاري طرح در حال آماده‌سازي است. مشورت‌هاي مختلف را مي‌گيريم قطعا فصلي درباره صوت و تصوير فراگير در دل آن خواهم گذاشت.

فرآورده: عرضم را تمام كنم. واقعيت امر اين است كه خيلي خوشحالم از حضورتان و تشكر مي‌كنم از سعه صدرتان به خاطر اينكه ما طبعا بي‌‌پروا و بي‌تعارف صحبت كرديم.

قاضي‌زاده: خيلي هم بي پروا نبود (مي‌خندد) من البته ملاحظات را داشتم.

فرآورده: اميدوارم اين روند ادامه پيدا كند كه بتوانيم با هم گفت‌وگو كنيم. اين گفت‌وگو نتيجه سومي حاصل مي‌كند هم شما مي‌فهميد آن چيزي كه پايش ايستاده‌ايد قابل اتكا نيست و هم ما اين را مي‌فهميم كه نظرات ديگري هم وجود دارد كه بايد به آن بپردازيم.

قاضي‌زاده: اصلا مهم‌ترين مولفه در عرصه فرهنگ گفت‌وگو است. اين گفت‌وگو البته بايد عزيزان در راديو و تلويزيون با شما بيشتر انجام دهند. اين را هم بگويم اين حوزه نظارتي شما نه به معاونت سيما كه در بستر فضاي مجازي رفته است. من مطئنم در مقام تبيين و گفت‌وگو هم شما با آنها و هم آنها با شما و ما هم حاضريم اين وسط كمك‌كننده باشيم. هميشه گفته‌ام در عرصه فرهنگ نبايد دشمن فرضي تصور كنيم كه يك عده دشمن فرضي مي‌خواهند به ما حمله كنند. چرا بايد چنين چيزي فكر كنيم. چرا بايد چنين چيزي وجود داشته باشد.

فرآورده: من با اين نگاه و ديدگاه نيستم و چنين فكري ندارم.

قاضي‌زاده: اين صنوفي كه شما از آنها نام برديد بايد ديالوگ بين ما و آنها برقرار شود كه هم آرامش‌بخش و هم اتفاقا كار فرهنگي است. معتقدم بيانيه‌‌نويسي‌ها كار سياستمدار است و كار مردان در عرصه فرهنگ گفت‌وگو است. من اصلا با بيانيه صنف فلان يا اعلام مواضع و... مخالفم. معتقدم اعلام موضع مال سياسيون است. اگر عزيزان دعوت به گفت‌وگو مي‌داشتند با هم گفت‌وگو كنند.

فرآورده: اكنون كه بحث به پايان رسيده از اين فرصت استفاده مي‌كنم و در پرانتز به عنوان نايب‌رييس و سخنگوي اتحاديه تهيه‌كنندگان سينماي ايران كه به تازگي تشكل يكپارچه شده درخواست مي‌كنم كميسيون فرهنگي وقتي براي ما بگذارد تا با هم گفت‌وگو كنيم.

قاضي‌زاده: هستيم در خدمت شما.

فرآورده: من خيلي از صحبت با شما بهره بردم. به عنوان كنايه مطرح نمي‌كنم ولي نقاط تاريكي در ذهنم داشتم در اداره عمومي كشور در گفت‌وگو با شما كه در حوزه نمايندگي فعاليت مي‌كنيد برايم روشن شد آن هم اين است كه اساسا در نگرش تفكري كشور ما سرنا از سر گشادش زده مي‌شود قوانين از جز به كل نوشته مي‌شود. قوانين براساس مصاديق نوشته مي‌شود، يعني مجموعه مصداق وجود دارد مي‌گوييم براي اين مصاديق قانون بنويسم. از جز به كل مي‌رويم. از كل به جز نمي‌رويم تازه من ملتفت شدم چرا ما آن‌قدر گستردگي سازمان و مراكز و شوراي ريز و درشت فرهنگي داريم.

قاضي‌زاده: متاسفانه بايد بگويم كه ما به جاي ديالوگ، مونولوگ دوست داريم. از دور موضوعي را منعكس كنيم و پروپاگاندا كنيم. جواب بدهيم و پيش‌تحليل به وجود بياوريم.

فرآورده: چون گفت‌وگو نمي‌كنيم.

قاضي‌زاده: البته اين را هم بگويم كه بخشي از صحبت‌هاي ما آن گفت‌وگويي است كه با راديو تلويزيون بايد شكل بگيرد من كمك مي‌كنم گفت‌وگويي با صنوف و راديو تلويزيون شكل بگيرد و بدانيم كه همه در اين كشور در كنار هم هستيم.

فرآورده: بايد به ايجاد دو قطبي پايان داد.

آنچه اهميت دارد اينكه منفعت ملي درنظر گرفته شود.

قاضي‌زاده: بدانيم بعضي‌ها نان‌شان در اختلافات است.

 


قاضي‌زاده: اينكه هر شب كنتور بزنيم، ببينيم كه آيا اين فيلم 5 هزار تا كاربر داشت يا آن سريال 5 هزار تا مخاطب نداشت پس حالا كه سريالي توسط 5 هزار كاربر ملاحظه شد، نظارتش با صداوسيما باشد اما اين 10 قسمت زير 5 هزار كاربر دارد، سازمان سينمايي مسووليتش را بر عهده بگيرد، اينكه هرج و مرج و بلبشو است.

فرآورده: صحبت حول اين مساله است كه اساسا فراگير يعني چه؟ با تعريفي كه شما ارايه كرديد، گوشي موبايلم هم ديگر صوت و تصوير فراگير به حساب مي‌آيد به محض اينكه من با همسرم چت يا گفت‌وگوي تصويري داشته باشم قطعا بايد از تلويزيون اجازه بگيرم كه آيا مي‌توانم اين كار را انجام دهم يا خير؟ نمي‌شود گستره فراگير را اينقدر وسيع و گسترده دانست.

فرآورده: آخر مي‌دانيد چيست ما وقتي رييس جمهوري در كشورمان عوض مي‌شود فكر مي‌كنيم انقلاب شده است.

قاضي‌‌زاده: بله. بعد از مدتي هم مي‌فهمند كه از آن رييس‌جمهور هيچ آبي گرم نمي‌شود. خود اهالي هنر اول مي‌گفتند ما به دنبال اين فرديم و بعد در همين دولت سرهنگي را بر فرهنگ حاكم كردند. معتقدم ما نگاه‌مان توسعه و تضاد است، يعني حرف‌هاي متضادي مي‌زنيم در عين قيافه توسعه‌گرايانه‌اي كه مي‌خواهيم بگيريم.

فرآورده: منظورتان كيست؟

قاضي‌زاده: آنهايي كه داعيه فرهنگ دارند.

فرآورده: اگر منظورتان با من است راحت بگوييد تا من هم راحت شما را جواب بدهم.

قاضي‌زاده: نه منظورم نوع تفكري است كه اين‌چنين به عرصه فرهنگ و هنر نگاه مي‌كند.

 

قاضي‌زاده: بعضي فيلم‌هايي در وزارت ارشاد توقيف مي‌شوند كه هيچ دليلي براي توقيف آن در ارشاد وجود ندارد. شما از منويات رهبري صحبت مي‌كنيد به من بگوييد كه اين فيلم آقاي درويش چرا چند سال است كه توقيف است؟

فرآورده: براي اينكه شما هم جرات نمي‌كنيد پخشش كنيد.

قاضي‌زاده: چرا اين فيلم توقيف شد؟

فرآورده: شما جرات مي‌كنيد جلوي مراجع بايستيد؟ خير بحث دارد به انحراف مي‌رود.

قاضي‌زاده: پرسش من اين است كه مگر شما در جمهوري اسلامي زندگي نمي‌كنيد؟ جمهوري اسلامي يك ولي فقيه دارد؟ آيا وزارت ارشاد در يك جايي كه حكم ولي فقيه در يك حوزه‌اي كه وجود دارد خودش دنبال استنادات در ديگري بدود. آيا اين اقدام وزارت ارشاد را غير از اعمال سليقه يك دولت مي‌دانيد؟ من كه مي‌دانم يك رييس‌جمهور دستور داده فيلم توقيف شود تازه پولش را هم نداده است.

 

ولي نكته مهم اينجاست كه غالب مردم سريال‌هاي تلويزيون را دوست ندارند.

قاضي‌زاده: چرا مي‌گوييد اكثر مردم سريال‌هاي تلويزيون را دوست ندارند آخر چه جور مي‌شود يك سريال 80 درصد مخاطب دارد؟ چه جور مي‌شود كه يك سريال را دوست ندارد ولي تا قسمت هجده قسمت آن را مي‌بيند. ما كه نمي‌توانيم نگاه شخصي خودمان را بگوييم نگاه كل جامعه است. ما سريال‌هايي در صداوسيما داريم كه خيابان‌هاي كل شهرها و جاده‌هاي كشور را در زمان پخش خلوت كرده است.

فرآورده: آن سريال احتمالا «مراد برقي» بوده.

قاضي‌زاده: نه شما احتمالا در مراد برقي مانده‌ايد، اين‌جور نبايد نگاه كنيم كه نبينيم. همين اخيرا هم سريالي داشتيم كه مخاطبان زيادي داشته است، ما از دوره مراد برقي‌ها پنجاه سال است كه عبور كرديم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون