آخرين رييس جمهور
نوشته فرهاد والي
بيماري آلزايمر فِرِد از سال 1993 شدت گرفت؛ در اين زمان تخمين زده ميشود كه سهم هر يك از فرزندانش از ارث بايد چيزي حدود 35 ميليون دلار بوده باشد. در سال 1997 او اكثر داراييهاي ملكياش را به فرزنداني كه هنوز در قيد حيات بودند، منتقل كرد. اواسط 1999 به دليل ذاتالريه در بيمارستان لانگ آيلند بستري شد و روز 25 ژوئن همان سال در سن 93 سالگي درگذشت. در آن سال املاك و داراييهاي دونالد ترامپ چيزي حدود 250 تا 300 ميليون دلار برآورد ميشد اگرچه بيش از 1.9 ميليون دلار پول نقد در اختيار نداشت. همسر فِرِد و مادر دونالد ترامپ حدود يك سال بعد در آگوست 2000 در هايد پارك نيويورك درگذشت. مجموع دارايي كه هنگام وفات به نام فِرِد و ماري به طور رسمي بود بيش از 50 ميليون دلار ميشد.
نيويوركتايمز در مقاله افشاگرانه اكتبر 2018 اسنادي منتشر ميكند كه نشان ميدهد، ماري و فِرِد موفق شده بودند بيش از يك ميليارد دلار دارايي خود را از طريق كم جلوه دادن برآوردها و تخمينهاي مالي به فرزندانشان منتقل كنند و از پرداخت كلان ماليات بر ارث خودداري كنند. مالياتهايي كه صدها ميليون دلار برآورد ميشود.
نكته مهم اين است كه دونالد ترامپ هميشه مدعي بوده كه سرمايه اصلياش را خودش به دست آورده و به پدرش وابسته نبوده است اما شواهد و واقعيتها چيز ديگري نشان ميدهند. اسناد مالياتي مربوط به خانواده ترامپ كه توسط نيويوركتايمز منتشر شده، نشان ميدهد كه دونالد بيش از 200 ميليون دلار از پدرش كمك گرفته. دونالد ترامپ در تبليغات انتخاباتي 2016 گفته بود كه من از پدرم يك وام كوچك يك ميليون دلاري گرفته بودم. واقعيت با توجه به تحقيقات تايمز يك كمك بلاعوض 60.7 ميليون دلاري بوده نه يك وام به اصطلاح كوچك. اين مبلغ اگر از همان سالهاي دهه 70 در بورس سهام نزدك NASDAQ يا ديگر شاخصهاي سهام بيهيچ كوششي سرمايهگذاري ميشد اكنون بسيار بيشتر از چند ميليارد و مطمئنا از سرمايه كنوني دونالد ترامپ بيشتر بود. تحقيقات نيويوركتايمز نشان ميدهد كه ترامپ نه تنها به ثروت و ارث رسيده از فِرِد چيزي اضافه نكرده است بلكه بدون كمك فِرِد ديري نميكشيد كه ورشكست ميشد.
فِرِد ترامپ جونيور (فِرِدي)
Fred Trump Jr. Freddy
فِرِد ترامپ جونيور يا «فِرِدي» مردي خوشپوش، خوشقيافه و گرم بود. به رغم اينكه پدرش يك غول ساختمانسازي بود، رويايش خلباني در تيدبليواي (TWA) بزرگترين شركت هواپيمايي آن روز ايالاتمتحده بود. روزهايش صرف خواندن روزنامههاي هوانوردي ميشد. موضوعي كه براي پدر و برادرش دونالد قابل درك نبود. فِرِد پدر بارها به او يادآور شده بود كه خلباني يعني شوفري در آسمان و به شغل خلباني به ديده تحقير مينگريست. عدم تاييد خانواده به خصوص پدر، فشارهاي زيادي روي فِرِدي جوان كه مستعد اعتياد بود، گذاشته بود. به گفته ماري ال ترامپ دختر فِرِدي در كتاب «زيادهخواه سيريناپذير» فشارهاي فِرِد و دونالد بر او و زير سوال بردن جنبههاي مختلف شخصيت او باعث تخريب كامل فِرِدي شده بود. پدرش آرزو داشت كه فِرِدي روزي مديرعامل كمپاني اي ترامپ و پسر بشود و در سال 1966 نام او را به عنوان معاون شركت اعلام كرد. اما او ميلي به كارهاي پدرش نداشت و براي خودش روياهاي ديگري داشت كه در نهايت خاتمهاي تراژيك در پي داشت.
فِرِدريك كرايست ترامپ جونيور (فِرِدي) روز 14 اكتبر 1938 در كويينز متولد شد. او اولين پسر ماري مكلويد و فِرِد ترامپ بود. در سال 1956 از مدرسه سنپال فارغالتحصيل شد. در همان سال پدرش هزينه بازسازي زمين فوتبال آن مدرسه را پرداخت و زمين فوتبال آنجا به نام زمين ترامپ تغيير كرد.
سپــس به دانــشگاه ليهاي
(Lihigh University) رفت و از آنجا ليسانس گرفت. همزمان آموزش نيروي ذخيره هوايي ويژه دانشجويان را به اتمام رساند و به عنوان سروان دوم عضو گارد ملي هوايي شد.
او در سال 1962 با ليندا كلپ ازدواج كرد. اين دو در سال 1958 در باهاما با هم آشنا شده بودند. ليندا مهماندار هواپيما بود و از فِرِدي كمك گرفته بود كه محلي براي سكونت نزديك فرودگاه پيدا كند. ليندا مجبور شد از شغلش استعفا بدهد، چراكه در آن زمان در خطوط هوايي فقط مهمانداران مجرد اجازه كار داشتند. ليندا و فِرِدي به آپارتمان شوهرش در كويينز نقل مكان كردند. در آن دوره فِرِدي در دستگاه پدرش مشغول به كار بود. جيسون هورويتز در مقاله دوم ژانويه 2016 در نيويوركتايمز مينويسد. فِرِدي از آغاز تفاوت زيادي با پدر خودكامه و سختگير و بيش از اندازه پركارش داشت. فِرِدي از ديدگاههاي نژادپرستانه والدينش راضي نبود. وقتي خانواده شيفانوي ايتاليايي به محله آنها نقل مكان كرد، فِرِدي به خانم شيفانو گفت پدر و مادرش از آمدن آنها ناخشنود هستند.
به گفته هورويتز، او دوستان مختلفي از قوميتها و مذاهب مختلف داشت و در دانشگاه به عضويت كلوبي درآمد كه اكثر اعضاي آن كليمي بودند. در آن دوران كلنها دشمن اصلي يهوديان بودند. اين رفتار براي فِرِد پدر قابل تحمل نبود. براي فِرِد جونيور عدم تاييد پدر او را از خانواده دورتر و دورتر ميكرد. تمام اين مسائل راه را براي مديرعامل شدن دونالد فراهم كرد. او به يكي از همكلاسيهايش گفته بود كه رفتن فِرِدي راه را براي من باز كرده است. دونالد هم به پيروي از پدرش فِرِدي را تحقير ميكرد. يك روز هنگام شام جلوي فِرِدي به او گفته بود كي ميخواهي بزرگ شوي؟ فِرِدي اما قهرمان دوران كودكي دونالد بود. عكس فِرِدي را در اتاق خواب نگه ميداشت و به خلبان بودن او افتخار ميكرد. اما اين موضوع ديري نپاييد و دونالد ترامپ فِرِدي را براي دست برداشتن از روياهايش و همكاري با پدر زير فشار ميگذاشت.
حاصل ازدواج فِرِدي با ليندا يك پسر به نام فِرِد سوم و دختري به نام ماري لي ملقب به ماري ال است. ماري اليزابت و فِرِد سوم بعدها عمويشان را متهم كردند كه اموال فِرِد، پدرشان را دزديده و آنها را بيرحمانه از ارث محروم كرده و از مجريان وصيت فِرِد ترامپ به دادگاه نيويورك شكايت بردند. ماري ال كتابي به نام «زيادهخواه سيري ناپذير» در جولاي 2020 منتشر كرد كه اسرار زندگي خانوادگي ترامپ را از جمله دعواهاي خانوادگي و تقلبهاي مالياتي و... را برملا ميكند. ماري ال كه متخصص روانشناسي است در اين كتاب به تحليل رييسجمهور امريكا ميپردازد و او را خطرناكترين مرد جهان ميخواند.
درنهايت فِرِدي از مجموعه ترامپ خارج شد و بلافاصله به عنوان خلبان تيدبليواي استخدام شد. اما ديگر كاملا به الكل معتاد شده بود و ديري نكشيد كه ديگر نميتوانست پرواز كند. دعواهاي مستي و مشكلات خانگي باعث شد كه همسرش از فِرِد پدر ترامپ بخواهد كه فِرِدي را بيرون كند و كليدها را عوض كند. ليندا در سال 1970 از فِرِدي جدا شد. فِرِد جونيور تنها و شكسته و ويران مدتي را زير شيرواني خانه پدرش گذراند. همكلاسي و دوست فِرِدي، شخصي به نام ميلر به واشنگتنپست گفت، بارها سعي كردم كه او را قانع كنم براي حل مشكل الكل كمك بگيرد. حتي ميلر او را مجبور ميكند كه با يك روانپزشك ملاقات كند. ميلر موضوع ملاقات فِرِدي با روانپزشك را چنين تشريح ميكند، فِرِدي به روانپزشك گفت من از مي خوردن لذت ميبرم و در جواب شنيده بود كه من نميتوانم به كسي كه نميخواهد ترك كند، كمك كنم.
در آن سالها فِرِدي لاغر، زردروي و مريض بود. بخشي از معدهاش را به خاطر صدمات الكل برداشته بودند. دونالد ترامپ براي ملاقات فِرِدي به بيمارستان رفت و همان جا از او پرسيده بود كه چرا الكل را دوست داري؟ مزهاش را دوست داري، موضوع چيست؟ فِرِد جونيور جوابي براي اين سوال دونالد نداشت. دونالد از ديدن چهره فِرِدي وحشتزده شده بود. فِرِدي هم بارها به او مضرات الكل را گوشزد ميكرد. اما معلوم نيست كه دونالد براي درمان فِرِدي كمكي كرده باشد. دونالد ميگويد با توجه به دانش آن زمان كار زيادي از ما برنميآمد، صادقانه بگويم فِرِدي بيشتر از آنكه ما فكرش را ميكرديم، عمر كرد. فِرِد ترامپ جونيور روز 26 سپتامبر 1981 در 18 روز قبل از 43 سالگي بر اثر سكته قلبي ناشي از مشكلات الكل در بيمارستان كويينز درگذشت. خبر درگذشت او دوستان نزديك فِرِدي را بسيار اندوهگين كرد و بسياري معتقد بودند كه او حمايت كافي از خانوادهاش دريافت نكرده است.
جِيك اودانالد يكي از مديران ارشد كازينوي ترامپ به واشنگتنپست گفت، ترامپ هنوز نتوانسته آنچه بر سر فِرِدي آمده را قبول كند. او گفت كه هميشه احساس ميشد اين يك راز تاريك خانوادگي است، موضوعي كه ترامپ نميخواست در مورد آن صحبت كند. اودانالد گفت كه اصولا مردم نسبت به اعتياد احساس شرم ميكنند و به طور كلي درد از دست دادن فِرِدي هنوز براي همه خانواده ترامپ توام با احساس شرم است. فِرِدي كه پسر اول بود و به طور سنتي همنام پدرش بود كاملا نقطه مقابل دونالد ترامپ بود، با نرمي سخن ميگفت، بازيگوش بود و هميشه شوخي ميكرد. همكلاسيهايش از او به عنوان مرد دوست داشتني و شوخ طبعي ياد ميكنند كه از زندگي لذت ميبرد.
آناماريا فورسير كه از نوجواني با خانواده ترامپ همسايه بود به مايكل كرانيش نويسنده واشنگتنپست ميگويد، من فكر ميكنم فِرِدي به خاطر فشار خانواده از شغل خلباني دست كشيد كه براي شركت پدرش كار كند. فورسير ميگويد كه مساله فقط بين پيرمرد و فِرِدي نبود بلكه بين او و دونالد هم تنشهاي زيادي بود. آنها نميخواستند كه او خلبان باشد. فورسير كه دو برادر را بارها با هم ديده بود، ميگويد كه يك بار شاهد بوده كه دونالد در دعوا با فِرِدي فرياد ميزد و با انگشت به صورت فِرِدي اشاره ميكرد و در نهايت ميز شام را با عصبانيت ترك ميكند و در را پشت سرش ميكوبد.
در آن مكالمه دونالد به فِرِدي گفته تو بايد اين شركت را دوست داشته باشي، ما داريم كارهاي بزرگي انجام ميدهيم. درنهايت نحوه برخورد فِرِد ترامپ پدر با فِرِد جونيور تاثير زيادي بر شكلگيري شخصيت دونالد گذاشت. دونالد كه ميخواست به هر قيمتي تاييد پدرش را بگيرد، تبديل به آن مردي شد كه دقيقا پدرش لازم داشت؛ بيادب، يكدنده، پرخاشگر، سرسخت و ستيزهجو. شايد يك دليل امتناع از مشروب خوردنش هم تاييدطلبي بوده باشد. مردي كه تحمل انتقاد را ندارد و به هر كسي كه از رفتار او انتقاد كند، جواب دندانشكن ميدهد. دونالد ترامپ در زندگينامهاش در مورد فِرِدي نوشته كه جلوي او ميايستادم ولي برايش احترام هم قائل بودم.