• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4767 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۳ مهر

زيستن در برزخ

فرهاد توانانيا

به راستي ايران دهه‌ها بود كه نظاره‌گر چنين تجليل شكوهمندي براي يك شخصيت هنرمند نبود،  زيرا شجريان در اين عرصه خاص و عام را كم شگفت‌زده نمي‌كرد و به شور بر نمي‌انگيخت.
اما آنچه در عين حال نظرم را به خود جلب كرد و پرسش‌هايي را در ذهنم برانگيخت، جنبه روانشناسي- اجتماعي اين رخداد بود (گذشته از جنبه اعتراضي قضيه نسبت به ناديده انگاشتن جايگاه هنري و شخصيتي بايسته ايشان و به سكوت برگزار كردن اين ضايعه از سوي برخي محافل رسمي). اينكه چه عواملي سبب مي‌شوند تا در اين عصر به «بركت» انفجار اطلاعات و گسترش غول‌آساي رسانه‌ها، جهاني‌شدن و مدرنيته يا تجددخواهي پا در هواي ما، اين‌گونه حركتي شكل گيرد و چنين بانگي برخيزد كه به نظر از اعماق و دوردست‌هاي تاريخي كهن و هزار تو به گوش مي‌رسد؟ نمي‌شود به سادگي از اين پرسش گذشت.
بي‌شك درگذشت شجريان را مي‌توان تجليلي نمادين از فرهنگ، سنت و ارزش‌هاي يك ملت به معناي عام در مجموعه به هم پيوسته‌اي از تاريخ چند تكه و چند وجهي اين سرزمين دانست. بودند و هستند كساني كه ذائقه‌شان با سبك موسيقي سنتي و دستگاهي سازگار نبوده و نيست و اين سبك را متعلق به گذشته و برخاسته از سنت مي‌دانند؛ ديدگاه‌هايي كه پهلو به نوگرايي افراطي و به نوعي «نقد» سنت مي‌زنند.
در ادبيات و هنر و زيبايي‌شناسي و انسان‌شناسي، سليقه يك چيز است و مساله شناخت سبك كه با ميزان عمق دريافت‌ها و دانش هر شخص پيوند دارد چيز ديگر: هنوز در كنسرواتوار‌ كشور‌هاي گوناگون آثار باخ و به خصوص «فوگ» او و «ركوييم» موتزارت توسط اركستر فيلارمونيك‌ها نواخته مي‌شوند؛  ژانر‌هاي تاريخي و اسطوره‌اي مانند «تروي» و «گلادياتور» در ساخت‌هاي نو به روي پرده سينما مي‌روند و آثار شكسپير، گوته، شيلر و شعرا و نويسندگان پيشين بازخواني مي‌شوند. در واقع اگر مردمي، حتي در كوتاه‌مدت بنا بر ديدگاه‌هاي افراطي نوگرا، به آثار كلاسيك‌ها، اعم از شعرا و نويسندگان و هنرمندان كه نمايانگر اسطوره‌ها و روح جمعي يك ملت به معناي عام هستند مراجعه نكنند، برآيند آن حضور كالبدي بدون روح است. بدون ترديد جهان مدرن بيش از هر وقت انسان را از جهالت و جباريت مي‌رهاند و دانش و اومانيسم را جايگزين مي‌كند. در عين حال، مدرنيت و دنياي صنعتي عوارضي براي طبيعت و انسان دارند كه از سرشت آنها نشات مي‌گيرد. به ياد داشته باشيم ما در عصري زندگي مي‌كنيم كه به بيان انديشمند سرشناس تئودور آدورنو، «تكنولوژي از فرهنگ پيشي گرفته است» و به نظر زنده‌ياد داريوش شايگان، فيلسوف برجسته شرق معاصر، انسان شرقي از «حضور در برزخ نيهيليسم موجود و ازخودبيگانگي» پر دردمند است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون