به بهانه اظهارنظرهاي نااميدانه هنرمندان تئاتر
چه سود كه تدبيري نيست
بابك احمدي
سالنهاي تئاتر در بسياري از كشورهاي جهان همچنان تعطيلند، اما در بعضي نقاط از جمله در آلمان و انگلستان ظرف روزها و هفتههاي گذشته تمهيداتي انديشيده شده كه كمپانيها امكان تمرين و اجرا داشته باشند. البته اين رفع موانع همچنان بيشتر در بخش تمرين و توليد به چشم ميخورد تا اجرا، ولي براي نمونه كمپاني تئاتر «كامرشپيله» چندي پيش با انتشار اطلاعيهاي نسبت به بازگشايي مجدد سالنهايش ابراز خشنودي كرد. «ما خوشحاليم كه ميتوانيم درهاي تئاتر آلمان و كامرشپيله را دوباره به روي مخاطبان باز كنيم. در حال حاضر همه از اصول بهداشت عمومي و فاصله اجتماعي باخبريم و از شما ميخواهيم كه اين اصول را در تئاتر ما رعايت كنيد. علاوه بر اين، اقدامات حفاظتي جامعي در نظر گرفتهايم تا شما از يك ديدار امن و آرام لذت ببريد. با نشان دادن توجه به يكديگر، ما ميخواهيم از سلامتي همه، چه روي صحنه و چه [عوامل] پشت صحنه محافظت كنيم. مشتاق ديدار شما هستيم!» به اين ترتيب برنامه اجراها اعلام شد و كمپانيها بار ديگر بليتفروشي را از سر گرفتند. با مراجعه به سايت جامع نمايشهاي روي صحنه در تئاتر آلمان درمييابيم دستكم بخش قابل توجهي از گروهها امكان فعاليت دارند، ضمن اينكه در دوره اعلام قرنطينه و تعطيلي توسط دولت، واريز حمايتهاي ماهانه به حساب شهروندان و هنرمندان همچون مكملي اميد بخش براي ادامه حيات هنري عمل كرده است. در عين حال پلتفرمهاي جديد ارتباط آنلاين نيز به مدد كارگردانان آمده تا به بخشي از اهداف مورد نظر خود دست يابند.
امكاني كه متاسفانه در كشور ما حداقل در بحث حمايتهاي مستقيم به دلايل گوناگون مهيا نيست و اين عامل در كنار سكوت و انفعال بيسابقه مسوولان وزارت فرهنگ! در قبال حقوق اوليه فعالان تئاتر، موجب شده بخشي از آنها به فردا با ديده ترديد بنگرند. موضوعي كه لابهلاي اظهارنظرهاي گاه و بيگاه هر يك موج ميزند. دولت اما در برابر آن دسته از هنرمندان كه همچنان تلاش دارند از تهديد فرصت بسازند و اميد به آينده را حفظ كنند نيز مانع ميتراشد. در شرايطي كه «يورونيوز» خبر ميدهد اعضاي يك گروه تئاتر آلماني در تلاشند با برپايي اجرا در يك پاركينگ عمومي، خود را با وضعيت جديد وفق دهند، گروههاي نمايشي در كشور ما حتي وقتي در فضاي باز نمايش اجرا ميكنند با ممنوعيت و محدوديت مواجه ميشوند. علاوه بر اين حتي در بحث صدور مجوز نمايشهاي آنلاين نيز دشواري و سردرگمي دستگاههاي دولتي كلافهكننده و يأسآور است.
گرچه كه قدرت اقتصادي هر كشور، فرهنگ عمومي، جديت دولت در مقابله با پاندمي و حمايت و مراقبت دلسوزانهاش از شهروندان دست به دست ميدهد تا تئاتر يك كشور فعال بماند و در مقابل اقدامات كوتاهمدت و فاقد آيندهنگري در كشور ديگر، هنرمندان را به مرز ورشكستگي و اي بسا ورشكستگي قطعي ميكشاند؛ اما شايد همچنان راهي باشد!
روشن به نظر ميرسد كه در پي اين بيتوجهي، حالا بخش مهمي از هنرمندان و گروههاي تئاتر به ورطه مرگ و زندگي افتادهاند. حداقل كاري كه دولتمردان ميتوانند انجام دهند به كارگيري سياستهاي غيرمداخلهاي و كنار كشيدن از سنگاندازي پيش پاي فعاليتهاي خرد و حداقلي است. اگر اميد داشتم كه وزير ارشاد و معاون هنري او ذرهاي دغدغه هنرمند رنج كشيده را در سر دارند، حتما به ايشان توصيه ميكردم دست از اين تفكر اداره امور با استفاده از دلارهاي نفتي (كه خوشبختانه يا بدبختانه امروز به صفر رسيده) بردارند و با همراهي وزارت كار و تعاون مثل دهه شصت در جهت راهاندازي تعاونيها بكوشند. حداقل امكاني كه به واسطه آن ميتوان هنرمندان و خانوادههايشان را زير چتر حمايتي قرار داد و همزمان با خلاص كردنشان از شر مالكان دندانگرد طماع، به خودگردانيشان ياري رساند؛ اما چه سود كه تدبيري نيست.