• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4776 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۷ آبان

چرا نزديك‌ بودن تيم‌ها در انگلستان جذابيت دارد؟

ليگ ايران توزيع عادلانه ضعف است

علي ولي‌اللهي

براي نخستين‌بار در تاريخ پريمير ليگ انگلستان تا هفته ششم هيچ تيم بدون شكستي باقي نمانده. جدول ليگ جزيره در يكي از عجيب‌ترين وضعيت‌هاي خودش به سر مي‌برد و بعد از انجام 6 بازي از بين تاپ سيكس ليگ برتر فقط ليورپول در بالاي جدول به چشم مي‌خورد. ليورپولي كه باخت ۷ بر 2 مقابل استون‌ويلا را تجربه كرده! همه اينها يعني شاهد يكي از رقابتي‌ترين ليگ‌هاي چند سال اخير هستيم و كسي چه مي‌داند؟ شايد اتفاقي كه در سال ۲۰۱۶ رخ داد و لستر ناباورانه يكي از بزرگ‌ترين شگفتي‌هاي تاريخ فوتبال را رقم زد، بار ديگر رخ بدهد و مثلا تيمي نظير اورتون كه تا پايان هفته ششم صدرنشين ليگ است قهرماني را به دست آورد. آنچه در اين ميان جالب توجه به نظر مي‌رسد نگاه مثبت هواداران به اتفاقات ليگ جزيره است. ليگي كه در آن خبري از يكه‌تازي هيچ تيمي نيست، فاصله تيم‌ها با هم كم است و البته ميانگين گل فوق‌العاده بالايي دارد. بيش از 3 گل در هر ديدار.  

واكنش‌هاي مثبت به ليگ برتر انگليس در حالي است كه ما تقريبا هر سال همين داستان را در ليگ خودمان داريم. اما نه تنها از آن تعريف نمي‌شود بلكه مورد مذمت هم قرار مي‌گيرد. اگر قهرماني پرسپوليس در فصل اخير را فاكتور بگيريم يا بهتر بگويم اگر پرسپوليس ليگ‌هاي هجدهم و هفدهم را فاكتور بگيريم در فوتبال باشگاهي ايران هيچ‌وقت شاهد قدرت‌نمايي يك يا 2 تيم نبوده‌ايم. اين جمله بارها بين اهالي فوتبال حين برگزاري ليگ دهان به دهان چرخيده كه «اكثر تيم‌ها تا هفته‌هاي پاياني هم مي‌توانند براي قهرماني بجنگند هم براي فرار از سقوط.» در ليگ قبل استقلال تيم دوم جدول كمتر از نصف بازي‌هايش را برد. فولاد تيم سوم جدول نيز به همين شكل. تراكتور تيم چهارم جدول ۸ مساوي و ۸ باخت در كارنامه‌اش ثبت شد و صنعت نفت آبادان با ۱۱ باخت يعني تقريبا نصف بازي‌هايش ششم شد! جالب اينكه تيم سقوط كرده پارس جنوبي جم هم 11 شكست در كارنامه‌اش ثبت شده بود و تيم سايپا كه با خوش‌شانسي در ليگ ماندگار شد نيز 11 بار باخته بود. در ليگ‌هاي قبلي هم تيم‌هاي بالانشين معمولا نصف بازي‌ها را برنده از زمين خارج شدند و تعداد باخت‌هاي نيمه بالاي جدول دست‌كمي از تعداد باخت‌هاي تيم‌هاي سقوط‌كننده نداشته است. همه اينها يعني ليگ ايران به ‌شدت نزديك است. در ليگ پانزدهم استقلال خوزستان با بردن تنها نصف بازي‌هايش قهرمان شد، آن‌هم با تفاضل گل نسبت به پرسپوليس. 
اما چرا نزديك بودن تيم‌ها در ليگ ايران بد است و در ليگ برتر انگليس خوب؟ آيا خيلي‌ها فكر مي‌كنند مرغ همسايه غاز است يا آن‌طور كه چند ماه پيش عليرضا منصوريان ادعا كرد هواداران فوتبال در ايران «فرنگي پرست» هستند؟ احتمالا بايد پاسخ اين سوال را نه در آمار و ارقام شكست‌ها كه توي زمين بازي و با شاخص‌هاي شهودي و جذابيت مسابقات پيدا كنيم. براي شروع مي‌توانيم اين نكته را در نظر بگيريم كه توزيع عادلانه فقر و توزيع عادلانه ثروت هر دو به هم سطح شدن يك جامعه منجر مي‌شود. نتيجه يكسان‌سازي است اما همه مي‌دانيم ميان اين دو زمين تا آسمان فرق وجود دارد. 
قرار نيست خيلي سريع با يك جرقه فوتبال را به مسائل اجتماعي پيوند بزنيم اما فكر كردن به اينكه آنچه در جامعه رخ مي‌دهد به فوتبال هم سرايت مي‌كند چندان غيرمنطقي نيست. همين حالا در سطح كشور به قول اكثر كارشناسان مسائل اجتماعي و اقتصادي طبقه متوسط در حال از بين رفتن است و اكثريت جامعه در حال سقوط به زير خط فقر هستند. ثروتمندهاي فقير اصطلاحي است كه اين روزها زياد شنيده مي‌شود. اينكه طرف ماشينش چند صد ميليون مي‌ارزد اما در عوض كردن لنت ترمزش مانده يا خانه‌اش متري 30 ميليون است ولي نمي‌تواند شير دستشويي‌اش را تعمير كند. همه مردم از لحاظ اقتصادي در حال نزديك شدن به هم هستند و آنچه به عنوان شكاف طبقاتي مي‌شناختيم كم‌كم در حال از بين رفتن است. اما آيا در اين همسان‌سازي فضيلتي وجود دارد؟ پاسخ قطعا خير است. در فوتبال هم به همين شكل. 
كارشناسان در مورد ليگ ايران روي يك نكته اشتراك نظر دارند. تيم‌هاي مدعي تيم‌هايي هستند كه كمتر از بقيه ضعيف هستند. مثلا گفته مي‌شود فصل پيش استقلال سهميه گرفت چون ساير مدعيان سهميه بي‌نهايت بد عمل كردند. يا بخشي از قهرماني پرسپوليس كه دو فصل پيش رقم خورد به خاطر امتياز از دست دادن‌هاي سايرين بود. در مجموع اكثر تيم‌ها در يك سطح بازي مي‌كنند و آن‌هم سطح نازل است. زمين‌هاي بي‌كيفيت، بازي‌هاي كم‌گل، تكرار زياد نتيجه صفر- صفر يا يك هيچ، همه و همه از دل ليگي خارج مي‌شود كه در آن توزيع عادلانه كيفيت فني پايين يا به عبارتي توزيع عادلانه ضعف رخ داده. در سمت مقابل و در ليگ برتر انگليس دقيقا برعكس است. تمام ۲۰ تيم ليگ جزيره توانايي اين را دارند كه با قدرت به موفقيت برسند. تيم‌هاي بزرگ ليگ برتر مي‌دانند ذره‌اي فرصت دادن به رقباي‌شان چه بهاي سنگيني مي‌تواند داشته باشد. تيم‌ها به هم نزديك هستند ولي دليلش ضعيف بودن همه نيست بلكه قدرتمند بودن همه است. آن چيزي كه مي‌توانيم از آن به عنوان توزيع نسبتا عادلانه كيفيت فني بالا يا به بيان ديگر توزيع عادلانه قدرت نام ببريم. به همين خاطر است كه در فوتبال انگلستان نزديك بودن تيم‌ها جذابيت است و در ليگ ما نه. اين درست كه تيم‌ها در فوتبال انگلستان از لحاظ سطح درآمدي يكسان نيستند اما سرانه درآمد همه باشگاه‌ها آن قدري هست كه بتوانند فضايي رقابتي را ايجاد كنند. 
اينكه چرا در فوتبال باشگاهي ايران توزيع عادلانه ضعف اتفاق مي‌افتد دلايل زيادي دارد كه هر كدام بارها جداگانه مورد بررسي قرار گرفته‌اند. مديريت دولتي، مربيان ناآشنا با فوتبال روز دنيا، نبود امكانات و زمين‌هاي ناهموار، زندگي غيرحرفه‌اي فوتباليست‌ها، عدم توجه به فوتبال پايه و از همه مهم‌تر ندادن حق پخش تلويزيوني به عنوان اصلي‌ترين درآمد باشگاه‌ها از سوي صداوسيما كه باعث شده باشگاه‌ها هميشه با مشكل مالي مواجه باشند از جمله فاكتورهايي است كه همه تيم‌هاي ايراني در آن شريك هستند و حتي اگر تيمي بخواهد خودش را از اين چرخه بيرون بكشد سازوكارهاي نادرست اين اجازه را نمي‌دهد. در سمت مقابل مديريت خصوصي، جدا بودن فوتبال از سياست، امكانات مناسب و زمين‌هاي با كيفيت، مربيان به‌روز و درآمدهاي بالا از حق پخش چيزهايي است كه تمام تيم‌هاي ليگ برتري دارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون