لزوم تجديدنظر ايران در رابطه با گازپروم
عرفان رحيمي
گازپروم كه به عنوان شركتي عظيم و چند رشتهاي در صنعت نفت و گاز شناخته ميشود، نقش مهم و پررنگي در شكوفايي اقتصادي فدراسيون روسيه دارد. شروع كار اين شركت به سال ۱۹۸۹ميلادي و در رژيم كمونيستي شوروي بازميگردد. در اين سال بنا بر تصميمات وزارت صنايع نفت و گاز شوروي، دولت اين كشور تصميم به تاسيس شركتي فعال در صنعت نفت و گاز گرفت و نام آن را گازپروم نهاد. دو سال بعد از تاسيس اين شركت و در سال ۱۹۹۱ ميلادي كه مصادف با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي است، سرنوشت اين شركت نيز دستخوش تغييراتي اساسي شد. فدراسيون روسيه بعد از وقايع سال ۱۹۹۱ ميلادي، سياست ورود به بازار جهاني و همچنين رقابت در بازار آزاد را برگزيد. انتخاب سياست فوق نيازمند وجود زيرساختهايي است كه يكي از مهمترين اصلهاي آن وجود و گسترش مبحث خصوصيسازي است. از همينرو، مقامات فدراسيون روسيه پس از فروپاشي رژيم كمونيستي سابق، شروع به اجراي سياستهاي خصوصيسازي در ابعاد وسيع كردند كه يكي از بهترين مصداقهاي اين سياست، تبديل گازپروم از يك شركت دولتي به شركتي سهامي در سال ۱۹۹۳ ميلادي است.
همانطوركه از نام اين شركت برميآيد، عمده فعاليتهاي اين شركت در زمينه استخراج گاز است. گاز براي كشور روسيه و رهبران آن و همچنين قاره اروپا يك مساله استراتژيك در زمينه سياستگذاري تلقي ميشود. در همين زمينه، تهديد به عدم صادرات گاز از جانب روسيه به ديگر كشورهاي اروپايي همواره به عنوان سياست قديمي از ديرباز ميان رهبران مسكو مطرح بوده است. كشورهاي غربي از جمله آلمان، فرانسه و بريتانيا كه بزرگترين شركاي گازي گازپروم و در نتيجه روسيه به حساب ميآيند، همواره در پي يافتن جايگزيني مناسب براي گاز روسيه بودهاند تا در مواقع اضطراري دچار بحران كمبود گاز نشوند؛ اگرچه موقعيت ژئوپليتيك روسيه، هنوز موقعيت اين كشور را به عنوان صادركننده نخست گاز به اروپا تثبيت كرده است. از ديگر چالشهاي گازپروم ميتوان به مشكلات ناشي از عرضه گاز در كشور روسيه اشاره كرد. اكثر ميادين گازي گازپروم در كشور روسيه و در مكانهاي سرد و پوشيده از برف قرار دارند كه اين موضوع از مشكلات جدي اين شركت در فرآيند استخراج گاز است. به عنوان مثال، بسياري از زيرساختهاي گازپروم در مناطق غربي سيبري قرار دارد. كار در چنين شرايطي نيازمند فناوريهاي بسيار پيشرفته بوده و در نتيجه منابع مالي زيادي را ميطلبد. در همين راستا، بسياري از صاحبنظران و مديران اين شركت بر لزوم سرمايهگذاري در اين زمينه تاكيد فراوان دارند. گازپروم بزرگترين كارفرماي فدراسيون روسيه بوده و نقش مهمي در مساله اشتغالزايي در اين كشور دارد. همچنين حدود ۲۰ درصد از درآمدهاي مالياتي روسيه از طريق اين شركت تامين ميشود. مهمترين ميادين گازي فدراسيون روسيه نيز در اختيار گازپروم است. در كنار همه اين مسائل، حمايتهاي مستقيم و غيرمستقيم دولت روسيه و همچنين شخص پوتين باعث تثبيت موقعيت اين شركت در بازار داخل روسيه و همچنين صادرات گاز به ديگر كشورها شده است. در همين راستا، ذكر اين نكته كه مدودف، نخستوزير و رييسجمهور سابق روسيه، مديرعامل سابق گازپروم بوده است خود گوياي اهميت جايگاه اين شركت در اقتصاد و سياستگذاري فدراسيون روسيه است. همچنين خطوط لوله انتقال انرژي اين شركت با حدود ۱۵۷ هزار كيلومتر، بزرگترين خطوط لوله انتقال انرژي در جهان به شمار ميآيد.
رابطه گازپروم با ايران همواره داراي ركود و سردي خاصي بوده است كه دلايل گوناگوني را در اين راستا ميتوان ذكر كرد. نخست اينكه روسيه و ايران هر دو به عنوان كشورهايي با ذخاير عظيم گازي به حساب ميآيند و از همينرو به ديد رقيب به يكديگر مينگرند. نكته بعدي نگاه نه چندان مثبت مسوولان و سياستگذاران حوزه انرژي در ايران به روسيه به عنوان شريكي قابل اطمينان در زمينه سرمايهگذاري در حوزه انرژي است. اگرچه در سالهاي اخير و در مورد خط لوله انتقال گاز ميان ايران و عمان مذاكراتي ميان مديران گازپروم و وزارت نفت جمهوري اسلامي ايران انجام شد، اما تحريمهاي اعمالي ايالات متحده امريكا عليه ايران مانع از همكاريهاي گسترده ميان شركت ملي نفت ايران و گازپروم شده است.
از انگيزههاي موجود در ايران جهت روي آوردن و همكاريهاي گسترده با گازپروم ميتوان به بدعهديهاي مكرر شركتهاي غربي در طول ساليان گذشته در زمينه عمل به تعهدات خود در رابطه با پروژههاي نفتي و گازي در ايران اشاره كرد. ايران ميتواند با استقبال از حضور شركتهاي روسي و چيني در پروژههاي نفتي خود، ضمن ايجاد رقابت ميان شركتهاي نفتي براي حضور در بازار ايران، انحصار و نگاه به غرب در زمينه فناوريهاي نفتي و گازي را به چالش كشيده و امتيازات بيشتري را در اين راستا كسب كند. همچنين موقعيت مناسب ايران از منظر ژئوپليتيك ميتواند زمينهساز مناسبي جهت افزايش همكاريها در حوزه انرژي ميان ايران و روسيه شود. يكي از بهترين مصداقها در اين زمينه توانايي ايران جهت حضور فعال در خطوط انتقال انرژي به ويژه در منطقه آسياي مركزي و قفقاز است. تجربه ارزشمند ايران در زمينه صنايع نفتي و گازي به ويژه پس از انقلاب اسلامي ميتواند عاملي مهم در زمينه افزايش همكاريها ميان ايران و گازپروم باشد. اگرچه رفع موانعي همچون تحريمهاي بينالمللي عليه ايران در تسريع روند اين همكاريها نقش بسزايي خواهد داشت. بهطور كلي و با مروري در رابطه ميان گازپروم و ديگر شركاي اروپايي اين ابرشركت ميتوان به قابل اطمينان بودن گازپروم به عنوان جايگزيني مناسب براي شركتهاي غربي در زمينه سرمايهگذاري در ميادين نفتي و گازي ايران پي برد. بهبود روابط ميان جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه در سالهاي اخير و همچنين حمايتهاي اين كشور از ايران در برابر تحريمهاي اعمالي ايالات متحده امريكا ميتواند به عنوان عاملي مهم در بهبود همكاريهاي دو كشور در زمينه انرژي شناخته شود.