نگاهي به عملكرد بيبيسي فارسي در پوشش مرگ مهاجران غيرقانوني
وقتي آب و هوا و قاچاقچيان انسان مهم نبود
سينا قنبرپور
مرگ 5 هموطن ما در مسير مهاجرت غيرقانوني به انگلستان به يك تراژدي تبديل شده و اين در حالي است كه رسانههاي انگليسي با انتشار خردسالترين عضو اين خانواده 5 نفره اين واقعه را در صدر اخبار خود قرار دادهاند. اما در ميان رسانههاي انگليسي رفتار بيبيسي فارسي در پوشش خبري اين تراژدي متفاوت است. اين تفاوت به ويژه وقتي كه رفتار همين رسانه را هنگام مرگ همزبانان افغان ما در مرز هريرود ايران مقايسه كنيم موجب برانگيخته شدن حس عجيبي ميشود. متوفيان در هر دو ماجرا مهاجران غيرقانوني بودند اما انعكاس دو ماجرا نشان ميدهد كه سياستي دوگانه در مواجهه با آن صورت گرفته است.
رسول ايراننژاد ۳۵ ساله، همسرش شيوا محمدپناهي ۳۵ ساله، آنيتا ايراننژاد ۹ ساله و آرمين ايراننژاد ۶ ساله به همراه فرزند 15 ماهه آنها از سردشت در آذربايجانغربي راهي تركيه و سپس ايتاليا شده بودند تا بتوانند از طريق فرانسه به انگليس رفته و آنجا تقاضاي اقامت كنند. اما دريا در مسير كانال مانش در ميانه راه «دانكرك» به سمت يكي از مناطق ساحلي انگلستان متلاطم و توفاني بود و قايق آنها واژگون شد. تاكنون اجساد اين خانواده به جز كودك 15ماهه آنها كشف و شناسايي شده است. «آرتين» هنوز مفقود است. آخر هفته گذشته در حالي سپري شد كه رسانههاي مكتوب انگليس عكس اين خانواده و بهويژه عكس كودك 15 ماهه را در صفحه اول خود منتشر كردند.
ماجرايي كه شبيه مرگ همزبانان افغان ما در نيمه شب 12 ارديبهشت 1399 هنگام ورود غيرقانوني به ايران و هنگام عبور از رودخانه هريرود در منطقه مرزي «دهانه ذوالفقار» بود. رفتار بيبيسي فارسي در پوشش خبري ماجراي مرگ همزبانان افغان ما از انتشار نخستين خبر تا يك ماه بعد از آن را ميتوان با رفتار بيبيسي فارسي در پوشش خبري مرگ اين خانواده ايراني مقايسه كرد. براي آنكه موضوع ملموستر شود اخباري كه در مورد مرگ مهاجران غيرقانوني افغان در مسير افغانستان به ايران توسط بيبيسي فارسي منتشر شده است را ميتوان با اخباري كه اين رسانه در پي مرگ خانواده ايراني در كانال مانش منتشر كرده مقايسه كرد.
مفهومي كه بيبيسي ميسازد
براي بررسي اخباري كه در مورد اين رويدادها منتشر شده وبسايت بيبيسي فارسي مدنظر قرار گرفت در حالي كه تلويزيون فارسي بيبيسي در مورد مرگ مهاجران افغان مجموعه برنامههاي متنوعي را تدارك ديد. از سوي ديگر باتوجه به وقوع حادثهاي در خرداد 99 براي مهاجران غيرقانوني افغان در استان يزد كه منجر به تعقيب و گريز ماموران و قاچاقچيان انسان كه افغانها را به داخل ايران منتقل ميكنند و درنهايت مرگ 3 همزبان افغانستاني ما شد اين رويداد نيز مورد توجه قرار گرفت. جستوجو در وبسايت اين رسانه با 8 مطلب در مورد ماجراي مرگ افغانها در رودخانه هريرود، 3 مطلب در ماجراي آتش گرفتن خودروي حامل مهاجران غيرقانوني افغان در استان يزد و 4 مطلب تا لحظه تهيه اين مطلب در مورد مرگ خانواده ايراني در كانال مانش انجام شد. تيتر نخستين مطلبي كه بيبيسي فارسي در مورد مرگ مهاجران افغان در مرز هريرود منتشر كرده اين جمله بود: «ايران ادعاي »انداختن مهاجران افغان به رودخانه» را تكذيب كرد.» اين رسانه موضوع مرگ خانواده ايراني را با اين تيتر پوشش داد: «چهار پناهجو، از جمله دو كودك در كانال مانش غرق شدند» جالب اينجاست كه در ماجراي قرباني شدن افغانها در هريرود اين رسانه از همان ابتدا و در همان تيتر موضوع عمدي بودن مرگ همزبانان افغانستاني ما را القا كرد و در نخستين خبري كه از ماجراي مرگ 4 خانواده منتشر كرده با استفاده از اظهارنظر يك نماينده وقوع اين حادثه را به «قاچاق انسان» مرتبط دانسته است. چيزي كه در تمام مسير پيگيري مرگ افغانها و با وجود اشاره مقامات ايراني اين رسانه از پرداختن به آن خودداري كرده بود. باتوجه به همين موضوع كليدواژه «قاچاق» و به طور خاص «قاچاق انسان» را در اخبار استخراج شده جستوجو كرديم. نتيجه را ميتوانيد در جدولهايي كه در ادامه آمده است مرور كنيد.
آنچه در 8 مطلب مربوط به مرگ افغانها در رودخانه هريرود ديده ميشود فقط يك بار استفاده از عبارت «ورود قاچاقي» است؛ «ديروز (۱۳ ثور/ارديبهشت) يك شهروند افغان كه مدعي است به تازگي توسط نيروهاي مرزي ايران، رد مرز شده است، به بيبيسي گفت كه حدود 50 تن از اتباع افغانستان كه به صورت قاچاقي وارد خاك ايران شده بودند، توسط مرزبانان ايراني بازداشت و به رودخانه انداخته شدند.» (14ارديبهشت99)
همچنين اين رسانه در انعكاس سخنان «محسن بهاروند» معاون حقوقي وزارت امور خارجه ايران به سادگي از كنار مساله قاچاق انسان عبور كرده و در مطلبي با تيتر «تهران: مدركي پيدا نكرديم كه عامل اتفاق هريرود مرزبانان ايران باشند» صرفا به پوشش سخنان اين مقام ايراني پرداخته است: «آقاي بهاروند، اتفاق هريرود را نتيجه ترددهاي غيرقانوني در مرزهاي مشترك دو كشور دانسته است. او افزوده كه به دليل مبارزه نيروهاي مسلح افغانستان با تروريسم، افغانستان پاسگاههاي مرزي خود را برچيده و همين مساله موجب شده كنترلي بر مرزها از سوي افغانستان وجود نداشته باشد. همين امر باعث ميشود افراد گرفتار قاچاقچيان شوند و مشكلات زيادي ايجاد شود.» (18خرداد99)
در ماجراي تعقيب و گريز منجر به حريق خودروي حامل مهاجران غيرقانوني افغان نيز به هيچ عنوان به موضوع قاچاقچيان انسان اشارهاي نشده است و تاكيد بر شليك گلوله از سوي پليس ايران شده بود.
وقتي قاچاقچيان انسان و هواشناسي
پررنگتر ميشوند
بررسي 4 مطلبي كه بيبيسي فارسي در مورد مرگ خانواده ايراني در كانال مانش منتشر كرده موضوع هدايت حادثه به سمت عاملي به نام «قاچاق انسان» و «قاچاقچيان» را ملموس ميكند. بيبيسي فارسي در همان نخستين خبري كه از مرگ اين خانواده ايراني منتشر كرده است موضوع اين مرگ را به «قاچاق انسان» ربط داده است. در خبري كه وبسايت بيبيسي با تيتر «چهار پناهجو، از جمله دو كودك در كانال مانش غرق شدند» منتشر كرده و تنها 562 كلمه است پس از انعكاس رويداد با ميان ديگر «يك فاجعه ديگر» آورده است: «ناتالي الپيك، نماينده منطقه دوور در پارلمان بريتانيا ميگويد: وحشتناك است كه بار ديگر فاجعهاي در كانال اتفاق افتاده است. قاچاقچيان انسان هيچ ارزشي براي جان انسانها قائل نيستد.»
موضوع به همين اطلاعات محدود نميشود و در گزارشي تصويري كه وبسايت بيبيسي فارسي آن را بازنشر داد در گزارشي از «سياوش اردلان» كه
3 دقيقه و 35 ثانيه زمان دارد او به پيشينه مهاجرت خانواده خليلنژاد از سردشت تا فرانسه اشاره كرده و دريايي كه هنگام عبور اين خانواده و ساير مهاجران غيرقانوني متلاطم است.
اين در حالي است كه در ماجراي مرگ افغانهايي كه قصد داشتند به طور غيرقانوني از عرض رودخانه هريرود عبور كرده و وارد ايران شوند هيچگاه به آب و هواي شب حادثه اشارهاي نشده است. در حالي كه بررسيهاي روزنامه اعتماد در همان زمان نشان داد در تاريخ 25 ارديبهشت 99 در گزارشي تحت عنوان قصه غمبار «دهانه ذوالفقار» كه حادثه در نيمهشب آن روي داد آب و هوا باراني و داراي رگبار گزارش شده بود و امكان خروشان بودن رودخانهها نيز تصريح شده بود: براساس هشدار شماره 10 مركز پيشبيني اداره كل هواشناسي خراسانرضوي، هشدار با سطح نارنجي اعلام شده است كه در آن تصريح شده از عصر پنجشنبه 11 ارديبهشت 99 «وقوع بارشهاي رگباري توام با رعد و برق در نواحي مستعد وقوع صاعقه و بارش تگرگ همراه با وزش باد شديد لحظهاي، آبگرفتگي معابر و بالا آمدن آب رودخانهها و سيلابي شدن مسيلها» پيش روست. در اين گزارش منطقه «تربتجام» هم مورد تاكيد قرار گرفته است و همچنين به طور كلي اين توصيه آمده است: «در نظر گرفتن تمهيدات لازم جهت جلوگيري از بروز خسارات احتمالي به ويژه عدم تردد و توقف در حاشيه رودخانهها، خودداري از صعود به ارتفاعات و مناطق كوهستاني و...» در تمام 8 مطلبي كه بيبيسي در مورد ماجراي هريرود منتشر كرده بود هيچ اشارهاي به آب و هوا و نامناسب بودن اين وضعيت نشده بود. اين در حالي است كه در همين نخستين خبري كه از ماجراي مرگ خانواده ايراني منتشر شد پس از انعكاس اصل رويداد آمده است: «اين حادثه در حالي روي داده است كه اداره هواشناسي بريتانيا درباره وضعيت بد هوا و بادهاي شديد در منطقه كانال مانش هشدار داده بود.» (6 آبان 99 بيبيسي فارسي)
نكته ديگر انعكاس واكنش توييتري «بوريس جانسون» نخستوزير انگليس در مورد اين ماجرا در گزارش سياوش اردلان است كه گفته ابراز همدردي ميكند و افزوده: «مشكل و مقصر اصلي قاچاقچيان انسان هستند. كساني كه براي دريافت پول پناهجويان را به دام خطر يا به كام مرگ ميفرستند.» همين شرايط ميتوانست براي مهاجران افغانستاني كه ميخواستند به طور غيرقانوني از عرض رودخانه هريرود عبور كنند و وارد ايران شوند ولي غرق شدند، روي داده باشد. چيزي كه دستكم «محسن بهاروند» به آن اشاره كرده است ولي گويا تهيهكنندگان مطالب اين ماجرا در بيبيسي علاقهاي به انعكاس و توجه به آن نداشتند كما اينكه به گزارش هواشناسي در شب حادثه هريرود هم علاقه نداشتند.
انگيزه مهاجرت و پوشش خبري
در گزارشهايي كه بيبيسي فارسي از مرگ خانواده ايراني در پي ورود غيرقانوني به انگليس منتشر كرده با تمركز براين موضوع تهيه شده است كه انگيزه اين خانواده سردشتي از مهاجرت چه بوده است. آنها حتي براين موضوع تاكيد كردهاند كه اين خانواده بهازاي هر عضو خود 200ميليون تومان به قاچاقچي انسان پرداخت كردهاند تا آنها را به انگليس برساند. اما در ماجراي مرگ افغانهايي كه در ارديبهشت گذشته قصد ورود غيرقانوني به ايران را داشتند كمتر به مساله انگيزهها توجه شد و با وجود آنكه اين رسانه در افغانستان خبرنگار مقيم دارد هيچگاه گزارشي از بهايي كه هر افغانستاني به قاچاقچيان انسان ميپردازد تا او را غيرقانوني وارد ايران كند تهيه و منعكس نكرد. كاري كه تلاش كرديم در روزنامه اعتماد و در مجموعه گزارش منتشر شده در 20 خرداد 99 تحت عنوان «پديده شوم افغانكِشي» به آن اشاره كنيم.