ناصر محمدخاني در گفت و گو با «اعتماد» :
وزارت ورزش ميخواهد آدم خودش بالاي سر پرسپوليس باشد
به شجاع حق ميدهم برود
علي ولياللهي
پنجشنبه جعفر سميعي، مديركل حراست وزارت ورزش و جوانان به عنوان مديرعامل جديد پرسپوليس جانشين مهدي رسولپناه شد. ناشناس بودن سميعي براي اهالي ورزش باعث شد اكثرا به شكلي محافظهكارانه به آمدن او واكنش نشان بدهند و برايش آرزوي موفقيت داشته باشند تا بتواند حواشي وحشتناك دو هفته گذشته پرسپوليس را جمعوجور و تيم را براي فينال آسيا و فصل بعد آماده كند. يكي از اين پيشكسوتان ناصر محمدخاني است كه البته با وجود آرزوي موفقيت براي مديرعامل جديد پرسپوليس همچنان معتقد است در خانواده پرسپوليس كساني بودند كه ميتوانستند به سمت مديرعاملي منصوب شوند. با مهاجم سالهاي دور پرسپوليس همچنين در مورد شروع ليگ برتر و جدايي چند ستاره تيم حرف زديم كه ماحصلش را در ادامه ميخوانيد.
نظرتان در مورد انتخاب جعفر سميعي براي مديرعاملي پرسپوليس چيست؟
حقيقتش من شناختي ندارم كه بخواهم در موردش حرف بزنم. اطلاعاتي كه دارم همين خبرهايي است كه شما در رسانهها و جرايد منتشر كرديد. يعني از رسانهها متوجه شدم ايشان مدير حراست وزارت ورزش بوده است. از حراستيها شناخت دارم البته. همانهايي كه وقتي بازي ميكردم همراه ما به اردوهاي خارجي ميآمدند ولي ايشان كه جوان هم هستند را نميشناسم. با اين حال اميدوارم برنامههايي را كه دارد، بتواند پياده كند و فقط در حد حرف نباشد.
اينكه نه شما و نه ساير پيشكسوتان پرسپوليس از ايشان شناختي نداريد خيلي جالب به نظر نميرسد.
پرپسپوليس تيم بزرگي است و آدم بزرگ ميخواهد. كسي كه به هر حال خاك خورده باشد. نميخواهم آقاي سميعي را زير سوال ببرم. شايد ايشان انسان خوب و مدير لايقي باشد و خيلي برنامهها هم داشته باشد اما معمولا در تيمهاي بزرگ يا مربي بزرگ ميآورند يا مدير بزرگ. كسي كه شناخته شده باشد و خاك خورده آن باشگاه به حساب بيايد. تيم ملي رفته باشد. ما در پرسپوليس آدمهاي بزرگي داريم. به هر حال كساني را داريم كه تحصيلات عاليه دارند و سابقه مديريت هم در كارنامهشان ديده ميشود. ولي خب وزارت ورزش ورزش آدمهاي خودش را ميگذارد. هيچ وقت نميآيد دكتر دادكان يا دكتر ذوالفقارنسب را مديرعامل كند. همه اينها سابقه مديريتي دارند. يا محمد مايليكهن كه سابقه مديريتي در سازمان دارد. مهندس كلاني را هم داريم. يا اصلا خود آقاي پروين. به خدا باورتان نميشود خود ايشان 10 تا مدير را درس ميدهد. علي پروين تجربه مديريتي دارد. بيخود نبود كه ايشان در دهه ۶۰ آن همه قهرماني آورد. چون درست مديريت ميكرد. خيليها هستند ولي به هر حال متولي تيم، وزارت ورزش است و آنها هم ميخواهند آدمهاي خودشان بالاي سر تيم باشند. هيچ وقت نميآيند كس ديگري را بگذارند.
چرا وزارت ورزش اصرار دارد آدمهاي خودش بالاي سر پرسپوليس باشند؟
من نميدانم؛ دليلش را بايد از وزارت ورزش بپرسيد كه چرا مدير فوتبالي نميگذارند. چرا كساني كه براي اين تيم زحمت كشيدند را نميآورند. سوال ما هم همين است كه چرا آنهايي كه در تيم بازي كردند و تحصيلات عاليه هم دارند و مهمتر از همه درد تيم را ميدانند، نميگذارند بالاي سر تيم؟ كساني كه با اين تيم زندگي كردند و راههاي پولسازي براي تيم را ميدانند. جدا از اسپانسرها، درآمدزايي از طريق خود برند پرسپوليس را هم بلدند. آقاي دكتر دادكان همين را ميگفت كه اين تيم را به من بدهيد و من يك ريال از وزارت ورزش يا جاي ديگري كمك نميگيرم. تازه به تيمهاي ديگر وام هم ميدهم. به هر حال من براي آقاي سميعي با اينكه ايشان را نميشناسم هم آرزوي موفقيت دارم. اميدوارم آن ۵ موردي كه جزو برنامههايش اعلام كرد را پيگيري كند و به آنها برسد.
با شما به عنوان پيشكسوت پرسپوليس در اين زمينه مشورتي نشد؟
نه! با من كه كسي حرف نزد. شايد با بزرگترهايي نظير آقاي پروين يا كلاني مشورت كرده باشند. پرسپوليس آنقدر بزرگتر دارد كه ما بايد ته صف بايستيم.
اولويتهاي سميعي چه چيزهايي بايد باشد؟
همين مشكلاتي كه ميبينيم؛ حاشيههايي كه گريبان تيم را گرفته بايد برطرف شود. از بزرگترين دغدغههاي باشگاه پرسپوليس هميشه دغدغه مالي بوده است. هميشه ما در اين زمينه مشكل داشتيم. چه از نظر مربي و بازيكن خارجي چه مربي و بازيكن داخلي. گاهي وقتها پول قراردادشان ميماند و گاهي پول آپشنهايشان را نگرفتهاند. مشكل مالي اگر حل شود بقيه مشكلات و حاشيهها هم به تدريج كم ميشود. هميشه همه چيز از همين مشكل مالي شروع ميشود. وقتي پول نيست بازيكن يا مربي ميرود مصاحبه ميكند، ميگويد فلان قدر بايد به من ميدادند و ندادند. مشكل مالي حل شود، مربي هم دغدغه ندارد. بازيكنان معمولا وقتي مشكل مالي دارند، ميروند پيش مربي و درد و دل ميكنند چون نه رويشان ميشود بروند پيش مديرعامل و نه مديرعامل وقتش را دارد. اما مربي كه نبايد وقتش را صرف اين چيزها كند. مربي بايد فقط به مسائل فني فكر كند. مربي كه نبايد درد بازيكن را ببرد به باشگاه انتقال بدهد. براي همين ميگويم مشكل مالي اگر حل شود حاشيهها هم تمام ميشود. سميعي بايد درآمدزايي داشته باشد براي باشگاه. الان خيلي از تيمهاي بزرگ مثل بايرن، بارسا و رئال هستند كه سالي چند صد ميليون دلار فقط از فروش لباس، اقلام، تبليغات و استفاده از برند باشگاه درآمد دارند. انحصار خودشان را هم دارند و كسي حق كپي ندارد. اما اينجا به آن شكل نيست.گرچه تا حدي درست شده ولي هنوز كامل نشده. به هر حال ميتوان از اين چيزها استفاده كرد.
نظرتان در مورد رسولپناه و حواشياي كه روزهاي آخر مديريتش ايجاد شد، چيست؟
رسولپناه خودش حاشيه درست كرد براي تيم. من اين را ميگويم كه اگر ايشان يك ورزشكار يا يك مدير ورزشي بود اصلا اين حرفها را نميزد. اين چيزها دردهاي يك خانواده است. عين همان كاري كه مديرعامل استقلال هم انجام داد و ديديم چه بحراني در باشگاه درست كرد. اصلا مدير بايد رازدار باشد نه اينكه وسط 4 نفر كه ناشناس هستند بيايد حرف بزند و ديگران را ببرد زير سوال. ايشان اگر ورزشي بود اين اتفاقات نميافتاد. اما چون ورزشي نبود، نميدانست تبعات صحبتهايش چيست. يعني تجربه اين را نداشت. مثلا ما اگر بوديم چون قبلا خيلي از اين چيزها به چشممان آمده بود، ميدانستيم كه بايد چه كار كنيم و نبايد هر حرفي را هر جايي بزنيم. حالا من نميدانم ايشان چه سابقهاي داشته. گويا دنداپزشك بودند. بهتر ميبود ايشان در همان شغل خودش به كار ادامه ميداد. اما خب شهرت را دوست دارند و خودتان تا تهش را بخوانيد.
بخشي از حواشي به خاطر جدا شدن بازيكناني مثل شجاع خليلزاده بود.
مثال ميزنم؛ مثلا چند سال پيش كه وحيد اميري ميخواست از پرسپوليس برود از او زياد انتقاد ميشد اما من گفتم بايد برود. چرا؟ چون 30، 31 سال سن داشت و كمكم به اواخر دوران فوتبالش نزديك ميشد. گفتم برود دو زار پول گيرش بيايد كه فردا وقتي خواست زندگي تشكيل دهد، مشكلي نداشته باشد. برود تا مثل برخي از بازيكنان دهه ۶۰ نشود كه نصفشان با مشكلات بزرگ اقتصادي مواجهند و برخي بيخانمان هستند. به هر حال مبالغي هم كه خارج ميدادند چند برابر اينجا بود. گفتم حق دارد برود بايد به فكر آيندهاش باشد. اما اگر جوان بود به او حق نميدادم و ميگفتم بايد دينش را به پرسپوليس ادا كند و حداقل ۴ يا ۵ سال بماند. اما اميري فرصتي نداشت بخواهد مدت زيادي بماند. اين در مورد بازيكنان با سن بالا صدق ميكند. نه مثل ترابي كه يك فصل آمد به پرسپوليس و بازي كرد و رفت. از دست ترابي خيلي ناراحت شدم. او پرسپوليس را سكوي پرتاب خودش كرد. اينها وقتي در تيمهاي خودشان هستند كسي نميشناسدشان. ترابي وقتي در سايپا بود كسي نميشناختش. بازيكني كه ميآيد پرسپوليس مشهور ميشود بايد دين خود را ادا كند. بازيكن قراردادش فصل قبل يك ميليارد بوده يهو امسال ميگويد ۱۳، ۱۴ ميليارد ميخواهم. چطور ميشود در يك سال 10 برابر شود؟ وضعيت شجاع ولي مثل اميري بود. او ۴، ۵ سال بازي كرده بود. سنش هم بالاست. او هم بايد ميرفت چون اينجا مگر چقدر ميخواست بگيرد؟ ۵، ۶ ميليارد ولي آنجا براي دو فصل مثلا ۵۰ ميليارد ميگيرد. او هم بايد ميرفت دنبال زندگياش چون دينش را ادا كرد. او واقعا زحمت كشيد و با غيرت بازي كرد. ايرادي به شجاع نميگيرم چون زحمتش را كشيد. اما جوانهايي مثل ترابي يا يك نفر ديگر كه نميخواهم اسم ببرم كه يك نيمفصل در پرسپوليس بود و بعد بلند شد رفت قطر را نميتوانم بپذيرم. بازيكني كه ميتوانست در تيم ملي هم بازي كند و بعد با رقم قرارداد بيشتر برود. اما آن بازيكن بعد از يك نيمفصل گفت من مشكل مالي دارم و رفت.
سروش رفيعي را ميگوييد؟
بله خودش است. از تبريز آمد و يك نيمفصل در پرسپوليس بود و رفت. سروش بازيكن سطح بالايي بود و اگر ميماند راحت به تيم ملي هم ميرسيد. بعد اگر ميرفت قطر 3، 4 برابر پول ميگرفت. چون من خودم رفتهام و ميدانم قطريها به بازيكن مليپوش پول بيشتري ميدهند. سروش اما نماند و رفت و فوتبالش هم خراب شد. وقتي برگشت سنگين شد و ديگر آن بازيكن سابق نشد.
وضعيت پرسپوليس در آستانه شروع ليگ برتر چطور است؟
با توجه به نمايشهاي پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا فكر ميكنم اين تيم باز هم مدعي اول كسب عنوان قهرماني است. اگر پرسپوليس همان نمايشهاي آسيا را اينجا تكرار كند با اختلاف 10 امتياز قهرمان ميشود. فقط پرسپوليس بايد آرامش داشته باشد و نيمكتش را قوي كند. بايد به جاي شجاع يك مدافع جوان و سختكوش و سر زن بياورند كه دست يحيي هم باز باشد. ۵ يا ۶ بازيكن جدا شدهاند و بايد جانشين پيدا كنند. اول از همه تيمي كه ميخواهد قهرمان شود بايد دفاع مستحكم داشته باشد. نيمكت قوي كمك زيادي به تيم ميكند. در تمام سالهايي كه خودم بازي كردم و بعد فوتبال را دنبال كردم، تيمي موفق بوده كه نيمكت قوي داشته. پرسپوليس هم در چند سال گذشته نيمكت خوبي داشته به جز آن سالي كه پنجره بسته شد و برانكو با ۱۲، ۱۳ بازيكن، قهرمان ايران و نايب قهرمان آسيا شد. نيمكت قوي بين بازيكنان هم رقابت ايجاد ميكند و هم انگيزهشان را بالا ميبرد.