• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4780 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۲ آبان

شكل عجيب بستن قرارداد در فوتبال ايران

يه كاغذ، يه خودكار...

سامان سعادت

 

داستان پيوستن محمد نادري از پرسپوليس به استقلال علاوه بر حواشي معمول ترنسفر بايكن بين دو تيم رقيب از لحاظ حقوقي هم حواشي زيادي به همراه داشته. نادري در اصل بازيكن تيم كورتريك بلژيك است كه فصل قبل به صورت قرضي در پرسپوليس توپ زد. او بعد اتمام دوران حضور قرضي‌اش در جمع سرخ‌ها از اين تيم جدا شد و به استقلال پيوست در حالي كه نه خودش و نه استقلال قبل از عقد قرارداد رضايت تيم بلژيكي را جلب نكردند و همين موجب هشدار كورتريك به استقلال و نادري شد. آنها گفتند يا ۲۰۰ هزار دلار مبلغ رضايتنامه نادري را پرداخت كنيد يا آماده شكايت شويد. استقلال گزينه دوم را انتخاب كرد.  در همين زمينه مهدي عبديان يكي از اعضاي هيات مديره استقلال كه گويا مسوول اصلي آوردن نادري به استقلال بود، حسابي تحت فشار قرار گرفت كه چرا بازيكني را بدون اجازه تيم اصلي‌اش جذب كرده است و حالا استقلال علاوه بر پولي كه به نادري بابت دستمزد داده بايد ۶ ميليارد تومان هم به تيم بلژيكي بدهد و اين يعني مدافع چپ جديد براي آنها خيلي گران تمام خواهد شد. 
عبديان نيز در واكنش به اين هجمه‌ها در استوري اينستاگرامش ادعاي عجيبي مطرح كرد. او مدعي شد نادري قبول كرده به عشق استقلال مبلغ رضايتنامه‌اش را از جيب خودش به باشگاه كورتريك پرداخت كند و به اين ترتيب او نه‌تنها از حضور در استقلال سودي نمي‌برد بلكه ضرر مالي هم خواهد كرد!  اين ادعا آن‌ قدر عجيب بود كه صداي برخي پيشكسوتان استقلال را هم درآورد. اين افراد گفتند چنين ادعايي توهين به شعور هواداران استقلال و در كل جامعه فوتبال است. مخاطبان فوتبال نيز تا جايي كه جا داشت، عبديان و نادري را بابت اين ادعا ترول كردند. تمام اين واكنش‌ها هم به يك دليل واضح بود. اينكه همه مي‌دانستند نادري به خاطر عدم توافق مالي با پرسپوليس راهي استقلال شده و حال چطور ممكن است چنين بازيكني در عرض كمتر از يك هفته فردين شود و ضرر استقلال را از جيب خودش جبران كند؟ بعد از اين هجمه‌ها عبديان دست‌نوشته‌اي را در صفحه شخصي‌اش به عنوان سند توافق با نادري منتشر كرد؛ سندي كه مثلا در آن بازيكن جديد استقلال متعهد شده در 4 قسط بدهي استقلال به كورتريك را بدهد. با اين وجود سند عبديان نه تنها نتوانست همه را قانع كند بلكه علاوه بر مساله قبلي يك مساله بزرگ‌تر را نيز به ميان كشيد. حالا همه علاوه بر اينكه همان سوال‌هاي سابق را دارند يك سوال تازه را نيز مطرح مي‌كنند:«اين چه وضع قرارداد بستن است؟» هنوز مدت زيادي از انتشار دست‌نوشته‌اي كه بين محمدحسن انصاري‌فرد، مديرعامل سابق پرسپوليس و عليرضا بيرانوند براي ماندن در نيم‌فصل نخست ليگ نوزدهم منعقد شده بود نگذشته. در آن دست‌نوشته انصاري‌فرد قول داده بود در صورت ماندن بيرو مبلغ مشخصي به او بدهد. بعد همين دست‌نوشته براي نقد شدن حسابي دردسرساز شد و حتي كار را به دعواي بيرانوند و رسول‌پناه كه بعد از انصاري‌فرد آمده بود هم كشاند. رسول‌پناه معتقد بود اين برگه كاغذ چون جايي ثبت نشده فاقد اعتبار است و بيرانوند براي تبديل شدنش به پول بايد شكايت كند. به هر حال فارغ از بحث‌هاي طرفين سوال اصلي اين بود كه چرا باشگاه پرسوليس براي چنين تفاهم و قراردادي از چنين فرمتي استفاده كرده؟ يك كاغذ دست‌نويس و خودكار آبي و چند خط توضيح!  حالا حتي اگر ماجراي فردين‌بازي نادري درست هم باشد باز بايد پرسيد اين چه وضع نوشتن قرارداد با بازيكن آن هم براي چنين مساله مهمي است؟ باز قرارداد بيرانوند روي كاغذي با سربرگ باشگاه پرسپوليس بود. اينكه ديگر رسما يك كاغذ A4 است. تازه هنوز بعد از امضاي بخش‌هاي مهمي از متن كه مربوط به شماره قرارداد و تاريخ است، خالي مانده كه بسيار تعجب‌برانگيز است.  اينها نمونه‌اي از مديريت فله‌اي در فوتبال ايران است. عبديان آدمي است كه چندين كارخانه و مجتمع توليدي زير دستش كار مي‌كنند. صادركننده است و در اتاق بازرگاني بر و بيا دارد. حال بايد پرسيد در آنجا هم قراردادها، حواله‌ها و برداشت‌ها به همين شكل دستي انجام مي‌شود؟يك نفر تكه كاغذي برمي‌دارد و رويش چيزهايي مي‌نويسد و طرفين امضا  مي‌كنند؟ اگر اين‌طور نيست كه قطعا نبايد باشد چرا ايشان در فوتبال چنين رويه‌اي را در پيش گرفته است؟ اين قرارداد بايد خيلي شيك در محيط باشگاه و نه در كارخانه آقاي عبديان و به صورت كلاسه‌بندي شده و‌ تر و تميز آن ‌هم در حضور وكلاي طرفين به امضا مي‌رسيد. بارها و بارها به اهالي فوتبال از مدير گرفته تا مربي و بازيكنان ثابت شده يكي از ركن‌هاي اصلي فوتبال حرفه‌اي نوشتن قرارداد مشخص و محكم است. با اين حال گاهي مشتي نمونه خروار از نحوه ساز وكار فوتبال ايران در بالاترين سطح منتشر مي‌شود كه نشان‌دهنده بي‌نتيجه بودن بازخواني تجربه‌هاي قديمي و توصيه‌هاي كارشناسان است. البته هميشه سويه نگاه بدبينانه به ماجرا هم وجود دارد. اينكه شايد همه اين افراد خيلي هم خوب بلدند قرارداد درست و حسابي بنويسند اما اين كار را نمي‌كنند چون در اين صورت دست خودشان را براي ساير اقدامات خواهند بست. در همين مورد عبديان و نادري عده‌اي معتقدند توافقات اصلي قبل از نوشته شدن آن متن حاصل شده بوده و آن دست‌نوشته صرفا آمده تا سر و صداها را بخواباند و دهان منتقدان را ببندد. 
*تيتر از روي ترانه «يكي هست»  اثر مرحوم «مرتضي پاشايي»  برداشته شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون