• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4783 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۷ آبان

چه خوش بي‌مهرباني هر دو سر بي

نيوشا طبيبي

پيش از اين به عرض رسانده‌ام - و البته كيست كه نداند- در اين سال‌هاي تنگي و سختي و گرفتاري و به وقت وقوع حوادث طبيعي ما ايرانيان به داد يكديگر رسيده‌ايم و گاه بيش و پيش از آنكه دستگاه‌هاي مسوول در صحنه باشند، مردم دست حادثه‌ديدگان را گرفته‌اند. مردمان نيك‌خوي گشاده‌دستي بوده و هستند كه به وقت مضيقه و دست‌تنگي بي‌طمع به ديگران كمك كرده و مي‌كنند. بارها در فروشگاه‌ها، جلوي صندوق بيمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و داروخانه‌ها ديده‌ام كه مردم گره از كار 
يكديگر مي‌گشايند.
مردم ما رحيم و مهربان و رئوف هستند، به ويژه اگر ببينند كسي چنان دچار تنگي معاش شده كه توان پرداخت هزينه‌هاي درماني يا سير كردن شكم خود و خانواده‌اش را ندارد، سر از پا نمي‌شناسند و تا ياري‌اش نكنند از پا نمي‌نشينند. اتفاقا اين قبيل كارها و دستگيري‌ها بيشتر از كساني سر مي‌زند كه خودشان با مشكلات مختلف دست به گريبان هستند. بيشتر كمك‌ها از جانب مردم معمولي است و نه از طرف ثروتمندان. بدون شك متمولان خير هم وجود دارند ولي آنقدر كه مردم عادي دست مردم عادي را مي‌گيرند، چيزي از مرفهان -  به ويژه نوكيسه‌هاي رانتي- به گرفتاران نمي‌رسد. 
مردم عادي لاجرم مراودات عادي هم دارند، در كوچه و خيابان شهر راه مي‌روند، در كلينيك و مطب و داروخانه و بيمارستان رنج گرفتاران را مي‌بينند. در بقالي و قصابي و لباس‌فروشي شاهد مضايق هموطن و همنوع‌شان هستند، پس همان‌جا دست به كار مي‌شوند و گرهي را از ديگري مي‌گشايند. ثروتمندان غالبا در حلقه‌هاي بسته خود نشسته‌اند يا اعتنايي به وضع مردم ندارند يا كمتر با مشكلات واقعي مردم برخورد مي‌كنند. 
البته اين بي‌خبري مختص به ثروتمندان جامعه ما نيست، از صحبت‌هاي بعضي از سياستمداران و مديران درمي‌يابيم كه عزيزان اصلا چيزي از بيماري و نايابي و گرفتاري و گرسنگي نمي‌دانند يا نمي‌خواهند بدانند يا مي‌دانند و به رو نمي‌آورند. بگذريم؛ اينها را همه مي‌دانيم و در تاكسي و اتوبوس و هر جا كه سر صحبت‌مان با هم باز مي‌شود، نجوا مي‌كنيم. 
فقط نتيجه همه اين صغري و كبري چيدن و يادآوري، يك نكته مهم است: ما مردم عادي بايد هواي همديگر را داشته باشيم، چنانكه قرن‌هاست داريم. سنت ما دستگيري و ياري‌رساني است، بي‌آنكه بخواهيم «گرفتار محتاج ياري» را گزينش كنيم. فرمود: «نانش دهيد و از ايمانش نپرسيد...» اين سخن زرين شيخ ابوالحسن خرقاني، چكيده مهرباني 
تاريخي ماست. 
اما «چه خوش بي‌مهرباني از دو سر بي»، همانقدر كه آدم رئوف، رحيم و گشاده‌دست پيدا مي‌شود، آدم‌هايي هم هستند كه با سوءاستفاده از آن مهربانان راه بي‌دردسري براي كسب درآمد پيدا كرده‌اند. سوءاستفاده‌گرها، در گذر خيابان‌ها كمين مي‌كنند و با سناريوي از پيش آماده جلوي كساني را مي‌گيرند كه چهره‌اي گشاده و مهربان دارند، از آنها مي‌خواهند براي‌شان دارو يا غذا بخرند، پول نمي‌گيرند و از اين طريق خود را دست‌پاك نشان مي‌دهند. بعد از موفقيت، به دكان و داروخانه باز مي‌گردند و جنس خريداري شده را پس مي‌دهند و پولش را مي‌گيرند! 
تا اينجا اندك پولي جابه‌جا شده، كار زشتي است ولي چيز غيرقابل بخششي نيست. اما روي ديگر اين فعل تزلزل اعتماد در جامعه است. افرادي كه يك‌بار به دام اين شيادان مي‌افتند، ديگر در دستگيري از افراد جانب احتياط را نگه مي‌دارند و اعتماد نمي‌كنند. 
عده ديگري هم هستند كه نه در گذرگاه‌ها بلكه در هر محفل و هر زمان و جايي با تيزهوشي رد آدم‌هاي گشاده‌دست مهربان را پيدا مي‌كنند و به شيوه‌هاي مختلف و اظهار تنگدستي و بيچارگي پولي از آنها درمي‌آورند، البته كه اينها هم به اعتماد عمومي لطمات جبران‌ناپذيري مي‌زنند و مانع رسيدن كمك به افراد واقعا محتاج و 
گرفتار مي‌شوند.
كاش اين مهرباني از دو سر بي‌ و آن افراد جسور كه به اخاذي از آدم‌هاي رئوف چون شغلي آسان و نان و آبدار نگاه مي‌كنند، مهرباني پيشه كنند و براي اندكي پول، پايه اعتماد و اطمينان بين آدميان را متزلزل نكنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون