كبريت لطفن!
تشديد آتشسوزيهاي سريالي اخير نخلستانها و باغات موجود در بلوچستان طي امسال و سالهاي گذشته كه موجب نابودي دهها هزار هكتار از نخلستانها شده و بر اثر همين سهلانگاريها و بيتوجهيها نسبت به محيط زيست و منابع طبيعي خسارات فراوان مالي جبران نشدني براي نخلداران به همراه داشته را ميتوان يكي از مهمترين عوامل بروز پديده نوظهور ريزدگردها در بلوچستان و زوال جنگلها، باغات و نخلستانها دانست. گرچه مردم شمال استان يعني سيستان كه ساليان متمادي است به دليل خشكسالي، از بين رفتن پوشش گياهي، خشك شدن درياچه هامون و عدم توجه به حقابه هيرمند از سوي دولت افغانستان با معضل ريزگردها دست و پنجه نرم ميكنند، اما در جنوب اين استان يعني بلوچستان كمتر چنين پديدهاي مسبوق به سابقه بوده ولي اكنون متاسفانه بيش از پيش مردم اين منطقه نيز با رنج ريزگردها مواجه هستند و دست به گريبان. شايد در گذشته افكار و نگرشهاي عاميانه آدمي را باز ميداشت از استفاده بيچون و چراي منابع محدود طبيعي، اما اكنون با وجود آگاهي از تبعات علمي و زيانبار مصرف بيملاحظه و بيرويه منابع محدود طبيعي، بشر بيتوجهتر به اين هشدارها چون همان مثل مورد اشاره ما بلوچان فقط به فكر «زياد خوردن و مرگ را به آغوش بردن» است گويا. باري؛ ميگويند آتش كه بر جان نخلستان بيفتد بيگمان تر و خشك نميشناسد، اما عدهاي در اين نخلستان هستي بهرغم آگاهي از خطر خطير تبعات زيانبار تخريب منابع طبيعي و محيط زيست، فقط به پيش پاي خويش مينگرند و نيز براي زدودن خار و خاشاكهاي موجود در دل نخلستان هستي بدون جستن راهي بهتر فرياد بر ميآورند «كبريت لطفن»! حال ماداميكه راهبرد جانسوز و جهانسوز «كبريت لطفن» بر فكر وذهن و انديشه و زبانها جاري است، آتش نيز كماكان در دل نخلستان ما ساري است.