ايستگاه اولِ «معامله جديد»: مونيخ؟
مصطفي مالكي
تنها دقايقي پس از اعلام انتخاب «جو بايدن» به رياستجمهوري ايالاتمتحده امريكا از سوي رسانههاي مطرح امريكايي، پس از سه روز كش و قوس در شمارش آرا، به ترتيب معاون صدراعظم آلمان و وزير دارايي، اُلاف شولتس، وزير امور خارجه، هايكو ماس، سپس صدراعظم آنگلا مركل و نهايتا رييسجمهور، فرانك والتِر اشتاين ماير، در پيامهايي جداگانه پيروزي رييسجمهور منتخب را به او تبريك گفتند. پيش از آنها، ديگر سياستمداران و مديران سياسي آلمان، بهويژه نامزدهاي اصلي رياست حزب دموكرات مسيحي، گوي سبقت را از يكديگر ربوده و در اعلام تبريك و بعضا ثناي بايدن رقابت سختي را پيش گرفتند، گويي كه با اعلام اين خبر «نفس راحتي» كشيده و «بار سنگيني از شانهها» به زمين گذاشته باشند. در روزهاي اخير و در آستانه انتخاب جو بايدن به رياستجمهوري امريكا مقامات آلمان بارها به اين نكته اشاره داشتهاند كه آلمان تنها با وجود امريكا توانست آلمان شود.
ميزان و نحوه خوشحالي و خرسندي از انتخاب جو بايدن از سوي مقامات و سياستمداران آلماني اما همانقدر بيسابقه بود كه حملات ترامپ به آلمان و شخص خانم صدراعظم از بدو در دست گرفتن قدرت و واكنشهاي لفظي مستقيم و غيرمستقيم آلمان به عملكرد ترامپ و شخص او در ماهها و هفتههاي اخير: «تك رو»، «نژادپرست»، «خودشيفه» و «مزاحم.» اينكه اين نوع واكنش در قبال انتخاب بايدن تا چه حد ميتواند نگاه حدود نيمي از امريكاييهاي طرفدار ترامپ را نسبت به آلمان تحت تاثير قرار دهد، سوالي است كه از حوصله اين تحليل خارج است.
وزير خارجه آلمان در پيام تبريك خود به ابراز خرسندي بسنده نكرده و در همان گام اول با اشاره به پيشنهاد آلمان مبني بر «معامله جديد» با امريكا اصولا به دنبال در دست گرفتن ابتكار عمل در شروع دوباره و قوي مناسبات فراآتلانتيك است. برداشتن گام نخست از سوي آلمان دربردارنده اين پيام است كه اين كشور قصد ندارد چگونگي «ايجاد و منظم كردن صفهاي» همكاري را تنها به امريكا واگذار كند. اين مساله نيز بيسابقه است. آلمان اگرچه يكي از اولين كشورها يا اولين كشوري خواهد بود كه به سوي امريكا و رييسجمهور جديد رفته و با او دست دوستي ميدهد، اما اين اقدام، با هدف زمينهسازي براي استقبال از «رييسجمهور دموكرات» در ايستگاه اول «معامله جديد» صورت ميگيرد: مونيخ.
آلمان به خوبي ميداند كه امريكا حداقل در روزها و ماههاي نخستين بهشدت درگير دوقطبي تقويت شده در داخل، مقاومت جبهه ترامپ در نپذيرفتن نتيجه انتخابات و چالشهاي بزرگي همچون همهگيري كرونا خواهد بود و جو بايدن براي حفظ و تقويت محبوبيت داخلي همچنان نيازمند همبستگي كشورهايي نظير آلمان. محتواي «معامله جديد»
هر چه كه باشد در راستاي تقويت و تحقق گفتمان «مسووليت بيشتر» آلمان صورت ميپذيرد. يكي از مهمترين و نزديكترين ايستگاههاي گفتوگو بر سر اين معامله ايستگاه «كنفرانس امنيتي مونيخ» است؛ جايي كه گفتمان «مسووليت بيشتر» آلمان در سياست بينالملل در سال 2014 و در پي مطالبه رياست جمهور وقت، يوآخيم گاوك شكل گرفت، در سالهاي پس از آن جاي خود را در افكار عمومي آلمان و جهان باز كرد و سپس خود را در سياستهاي جديد دفاعي و نظامي آلمان نمايان ساخت. اكنون اين گفتمان نيازمند تاييد و تثبيت و تقويت است، بار ديگر در مونيخ و اينبار با همراهي و همفكري جو بايدن، نه در مقام يك معاون رييسجمهور يا اخيرا اپوزيسيون داخلي در امريكا، بلكه در مقام رييسجمهور جديد ايالاتمتحده. دعوت از بايدن براي شركت در كنفرانس امنيتي مونيخ به سرعت از سوي رييس اين كنفرانس، ولفگانگ ايشينگِر كه خود روزي سفير امريكا در واشنگتن بود، ارسال شد. به نظر ميرسد آلمان به خوبي بر اين نكته واقف است كه امريكا باتوجه به شرايط جديد، حداقل در روزها و ماههاي آتي
به شدت درگير مسائل داخلي است و اين بهترين فرصت براي كسب سهم بيشتر از سياست بينالملل با كمترين هزينه و با همراهي امريكاست.
لذا، كنفرانس امنيتي مونيخ ميتواند اولين فرصت براي جو بايدن پس از مراسم تحليف و ورود به كاخ سفيد، براي تبيين سياست امنيتي و خارجي امريكا باشد. اين مساله خود اهميت كنفرانس و برگزاري بينقض آن را براي دولت آلمان دوچندان كرده است. اما از طرف ديگر، اين كنفرانس براي آنگلا مركل نيز آخرين فرصت براي تبيين سياست خارجي آلمان توسط صدراعظم و تثبيت گفتمان مسووليت بيشتر و برجاي گذاشتن كارنامه پربارتري در آستانه خداحافظي از قدرت است. علاوه بر اين، آلمان تلاش خواهد كرد كه كنفرانس امنيتي مونيخ را بهانهاي براي اولين سفر اروپايي يا شايد اولين ديدار رسمي رييسجمهور جديد امريكا به آلمان قرار گيرد. البته كه همه اينها منوط به وضعيت روزهاي آتي امريكا و شرايط كروناست.
اما شرايط براي شروع مجدد روابط فراآتلانتيك آنگونه كه مطلوب آلمان است، فراهم نيست. تحليلگران سياسي در انديشكدههاي مختلف آلماني قبلا نيز درخصوص عدم امكان بازگشت به دوران قبل از ترامپ و پيچيدگيها و دشواريهاي روابط با امريكا در صورت انتخاب بايدن هشدار داده بودند. ازجمله خود ايشينگِر كه عنوان كرده بود «اشتباهترين كاري كه ما اروپاييها در صورت برندهشدن جو بايدن ميتوانيم بكنيم اين است كه بگوييم اكنون ديگر وحشت تمام شد و ما ميتوانيم دوباره به خواب زمستاني فرو برويم و بنا را براين قرار دهيم كه امريكا همچون شصت سال گذشته دوباره عهدهدار امور مربوط به امنيت اروپا و چالشهاي جهاني خواهد شد. اينگونه اتفاقي نخواهد افتاد و بازگشتي به بهشت روابط فراآتلانتيك در كار نيست.» لذا، كشورهاي اروپايي نظير آلمان خود را براي شروعي دوباره اما پرچالش با ايالاتمتحده امريكا آماده ميكنند. يكي از بزرگترين چالشها شرايط تنشآلود داخلي در امريكا، پسلرزههاي كنارهگيري ترامپ از طريق ايجاد اپوزيسيون قوي و احتمالا سناي جمهورخواه در امريكاست كه از دولت بايدن به گفته برخي تحليلگران تنها «دولتي نصف و نيمه» خواهد ساخت. لذا، اگرچه در مواردي همچون «توافق اقليمي پاريس» يا به صورت كلي گستردگي و عمق ارتباطات ميان دو كشور، ميتوان منتظر اتفاقات مطلوب دو طرف بود، اما اختلافات بر سر مسائلي چون دعواهاي تجاري، خروج نيروهاي امريكا از آلمان، فشار امريكا براي افزايش سهم آلمان در تامين امنيت از طريق ارتقاي بودجه دفاعي يا پروژه تامين گاز از روسيه با عنوان «نورد استريم 2» همچنان به قوت خود باقي خواهند ماند.
با اين حال، به نظر ميرسد كنفرانس امنيتي مونيخِ پيش رو اين ظرفيت را دارد كه به بزنگاهي در عرصه بينالملل و براي بازيگران مختلف تبديل شود. از اين رو، فرصت مغتنمي است كه رييسجمهور ايران نيز در آخرين فرصت حضور در اين كنفرانس در مقام رياستجمهوري، با شركت فعال در اين رويداد (احتمالا به صورت مجازي) به تبيين مواضع جمهوري اسلامي ايران باتوجه به شرايط جديد بپردازد. يكي از مفاد «معامله جديد» يادشده از سوي آلمان، توافق هستهاي با ايران و ايستگاه اول اين معامله، احتمالا مونيخ است.