ساعتهاي طلايي
ابراهيم رومينا
ساعتهاي طلايي به لحظاتي اشاره دارد كه پديدههاي در حال وقوع در آن مقاطع بر سرنوشت متاثران آن تاثيرات عميقي را خواهد داشت. چنين شرايطي در حوزه سياسي از اهميت برخوردار است، چراكه تصميمات كنشگران سياسي در اين مقاطع تاريخي، مسير ملتها را تعيين خواهد كرد. ساعتهاي بسيار حساسي كه راهبران سياسي، با تصميمات اشتباه، ملتهاي خود را وارد بحرانها، جنگها يا كشتارهاي گسترده كرده يا با تصميمات صحيح، شهروندان خود را از رنج و گرفتاري رهايي ميبخشند.
لحظات حساسي كه هري ترمن فرمان بمباران شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي را صادر كرد، مسير جنگ جهاني دوم را تغيير داد. از چنين ساعات طلايي، شواهد تاريخي بيشمارند. ساعتهاي طلايي مفهومي نسبي براي شرايطي است كه ميتوان حداكثر بهرهبرداري را جهت خروج از بحرانها و فجايع در جريان اتخاذ كرد يا تصميمي آيندهساز را براي وارثان يك فضاي جغرافيايي در پيش گرفت. سرنوشت ملتها در چنين شرايطي رقم ميخورد. در تاريخ 17 تيرماه 1399 يادداشتي از نويسنده اين سطور در روزنامه اعتماد تحت عنوان «درك زمان در حل چالشهاي بين ايران و ايالات متحده» به چاپ رسيد كه در آن مقاله با تكيه بر مستندات حاصل از شرايط داخلي و نيز اوضاع منطقهاي و شرايط جهاني، پيشنهاداتي در قالب سناريوهايي احتمالي ارايه شد كه درك زمان در حل چالشهاي بين ايران و ايالات متحده بر مبناي منافع ملي تا دو ماه قبل از انتخابات رياستجمهوري در امريكا توصيه شد. مجددا چند هفته قبل از انتخابات رياستجمهوري در ايالات متحده يادداشتي كوتاه در سايت شوراي راهبردي روابط خارجي تحت عنوان «ايران و پيروزي احتمالي بايدن» از نويسنده اين سطور منتشر شد كه مسائلي را كه پس از انتخاب كانديداي حزب دموكرات ممكن است پيش روي ايران باشد، يادآوري شد.
هدف از يادآوري موارد فوق كه ديگران هم به گونههاي ديگري نوشته يا گفتهاند، اين است كه «كورسوي گذشته را فرا راه آينده داريم». بايد بپذيريم كه قدرتهاي بزرگ ساير كشورها را آرام نخواهند گذاشت. تنها راهحل، آن است كه كشورها با قدرت كمتر، با هوشياري تمام از خود محافظت كنند. با اين نگاه و در راستاي كاهش چالشهاي و بحرانهاي به وجود آمده براي شهروندان ايران، شرايط زير را ميتوان مدنظر قرار داد. ü زمان در حل مسائل مبتلابه براي بيش از 4 ماه نخواهد بود، يعني قبل از 1400. پس از آن مطالبات سيستمهاي منطقهاي و جهاني از ايران بيش از تحمل آن خواهد بود. اين زمان، ساعتهاي طلايي است كه عقلانيت ژئوپليتيكي ميطلبد. ضروري است حاكميت در ايران چنين دورهاي را فرصتهاي طلايي خود در نظر گيرد تا به نمايندگي از ملت راهكارهاي معقول، كمهزينه، انساني و پايدار با ساير سيستمها را اتخاذ كند. ü پيش از دو ماه از رياستجمهوري ترامپ به عنوان غيرقابل پيشبينيترين رييسجمهور امريكا باقي است. كشورها و گروههاي فشار مخالف ايران در اين مدت از پاي نخواهند نشست تا سياست حداكثري دوران ترامپ با آمدن بايدن باقي بماند و پروندههاي متعددي را براي ايران طراحي كرده باشند تا مجال خلاصي از آنها فراهم نشود. بايد هوشيار بود و راههاي فشار بر ملت را از طريق آنان بست. ü ضروري است دستگاه ديپلماسي ايران تلاشها و كوششهاي خود را در ارتباط با ساير سيستمهاي جهاني بيوقفه ادامه داده و رويكردي تعاملگرايانه و مثبت در پيش گيرد. در ارتباط با كشورهاي منطقهاي، ايران ميتواند از اهرمهاي فشار مثبت بهره گيرد كه نتيجه آن منافع جمعي حاصل از كنشهاي ژئوپليتيكي در جنوب غرب آسياست. ü تاثير هيجانات بازار را قبل، همزمان و بعد از انتخابات امريكا شاهد بوديم. اين شرايط فرصتي براي افزايش ارزش پول ملي است. چنانچه از اين فرصت بهرهبرداري اصولي صورت نگيرد زمينه زائل شدن سرمايه ملي ايرانيان را بيش از پيش فراهم خواهد كرد و دولت در اين زمينه بايد پاسخگو باشد. ü ضروري است كه حوزه انديشه و نخبگاني با تبيين شرايط ويژه كنوني، مخاطرات پس از پايان اين دوره را برآورد كنند تا راهكارها و مسيرهاي صوابي جهت حل چالشهاي تحميل شده بر ملت در نظر گرفته شود. ü شكلگيري شبكههاي اجتماعي و مطالبهگري عمومي به دور از هيجانات، بر مبناي «يافتهها و راهكارهاي علمي خروج از شرايط فشار حداكثري» ميتواند در پيشبرد منافع ملي نقشآفرين باشد. ü در سيستم بسيط و متمركز ايران، نهادهاي متعدد در تصميمگيري دخيلند، ضروري است در اين برهه حساس، اين نهادها كنشهاي رقابتي و تخريبي بين نهادي را وا نهاده و در مسير همافزايي منافع ملي گام بردارند.
استاديار جغرافياي سياسي و ژئوپليتيك دانشگاه تربيت مدرس