گزارش ميداني خبرنگاران « اعتماد» از بلاتكليفي كسبه در اولين شب شروع محدوديتهاي جديد كرونايي در تهران
شبهاي قرنطينگي
ديروز وقتي بسياري از كاسباني كه كركره محل كار خود را پايين نكشيده بودند مخاطب اين پرسش «اعتماد» بودند كه چرا دستورالعمل را اجرا نميكنيد باز هم نكاتي كه پيشتر شنيده بوديم را مرور كردند: تعطيل كنيم كي ميخواد اجاره ما را بدهد؟ تعطيل كنيم قسطامونو چطور بديم؟
آنها حق داشتند. اما در همين 8 ماه چه تعداد از هموطنانمان چه از مردم عادي و چه از ميان متخصصان جان خود را براثر آلوده شدن به كرونا از دست دادند؟ شايد تاوان تعطيل شدن كسب و كار به اجبار را كه امروز به بسياري از كاسبان تحميل ميكنيم ناشي از آن باشد كه نه رعايت فاصلهگذاري اجتماعي را جدي گرفتيم و نه استفاده از ماسك. بپذيريم كه در شرايط اقتصادي موجود كشور امكان تعطيلي و قبول ضرر تعطيلي از سوي دولت نبود. به هر حال همه آنچه شما هم ميدانيد دست به دست هم داد تا ساعت 18 روز بيستم آبان رقم بخورد.
دفتر روزنامه اعتماد در خيابان ستارخان واقع شده است. بنابراين نخستين ايستگاههاي خبرنگاران ما براي آنچه قرار بود روي دهد همين خيابان جايي كه بسياري از فستفودها، آبميوهفروشيها و رستورانها واقع شدهاند بود. آنها سردرگم بودند. نميدانستند واقعا ساعت از 18 كه بگذرد چه اتفاقي روي ميدهد. ترجيح دادهبودند بايستند و صبر كنند ببينند چه اتفاقي روي ميدهد. دستكم اين توجيه را داشتند كه بگويند شايد مشتري غذايبيرونبر بخواهد.
از دوستان و همكاران ديگرمان هم خواستيم تا آنچه در مسير بازگشت به خانه خود ميبينند را به ما گزارش دهند. يكي از آنها كه در خيابان شريعتي تقاطع عباسآباد حضور داشت برايمان اين پيام را به همراه عكس فرستاد: عباسآباد. لوازم خانگي، نمايشگاه اتومبيل، طباخي و از اين قبيل ساعت6:10 هنوز باز بودند. كمي كه گذشت حالا يا به اين خاطر كه متوجه عكس گرفتن با موبايل شدند يا به دليل رعايت دستور شروع كردند به تعطيل كردن.
از مشهد به عنوان بزرگترين كلانشهر و پايتخت معنوي ايران هم اين پيامك ميرسد كه«دو تاخيابون اصلي، مغازهها تقريبا بازن، از پرندهفروشي تا اگزوزسازي و آرايشگاه ...»
ابوالفضل سبز كه تازه وارد دانشگاه شده و با روزنامه«اعتماد» همكاري ميكند از مشاهداتش در فاصله ميدان فلسطين تا چهارراه وليعصر گزارش داد: ساعت 6 و 30 دقيقه فروشگاه رفاه در ميدان فلسطين باز است. عينكفروشيهاي فلسطين هنوز بازند، ساعت 6 و 45 دقيقه كافهاي در همين خيابان باز است.
آويدهعلمجميلي خبرنگار گروه اقتصاد «اعتماد» كه در ايستگاه جهاد مترو وضعيت را نظاره ميكرد پيامك داد: بيشتر از هر روز ديگري شلوغ است. مردم ميگويند چون شنيدهاند كه ساعت 8 و 30 دقيقه مترو تعطيل ميشود آمدهاند تا از قطار جا نمانند.
زهراچوپانكاره خبرنگار اجتماعي روزنامه نيز در مسير خيابان انقلاب تا ميدان امامحسين آنچه بعد از ساعت 18 در رگهاي شهر جريان داشت را ميديد. پيامك نخست او از وضعيتي كه ميديد مربوط به كتابفروشيهاي خيابان انقلاب بود: از ميدان انقلاب تا چهارراه وليعصر به نظر ميرسيد تعداد كتابفروشيهايي كه دستور محدوديت ساعت را جدي گرفتهاند بيشتر از ساير مشاغل بود. ناشران مستقل سرشناستر دقايقي پس از ساعت ۶ كركرهها را پايين كشيده بودند و البته برخي كتابفروشيهاي كوچك و دو- سه كتابفروشي بزرگ مانند كتابفروشي وابسته به انتشارات سروش (صداوسيما) هم بودند كه مثل روزهاي ديگر چراغشان روشن بود و مشغول به كار.
چوپانكاره بعد از آنكه چهارراهوليعصر به سمت ميدان فردوسي را گذرانده بود اين توصيف را گزارش داد: خبر تعطيلي انگار كلا به كفشفروشيهاي ميدان فردوسي نرسيده بود. در كنار ترافيك سنگين و باران شديد ساعت ۷ شب، مغازههاي فاصله فردوسي تا لالهزار باز بودند و شايد به ازاي هر ۱۵ مغازه باز، ۴ كركره پايين پيدا ميكردي.
پيامك بعدي او مربوط به جايي در محدوده پيچشميران بود كه در وصفش نوشت: پيچ شميران. از ساعت 6:30 به بعد بسياري از مغازهها انگار كه بلاتكليف مانده باشند، نه كاملا باز بودند و نه كاملا بسته. در راسته خيابان انقلاب و پيچ شميران تعدادي از مغازهها كركرههايشان را تا نيمه پايين كشيده بودند و مغازهداران درون يا بيرون كركرههاي تا نيمه پايين منتظر بودند ببينند باقي مغازهها چه ميكنند. اما آنچه بيش از تعطيلي اصناف و كسبه پايتخت ملموس بود تغيير ساعت كاركرد مترو و اتوبوسهاي شهري بود. آنچه رفتار بسياري از شهروندان را تغيير داده بود همين تغيير ساعت كاركرد مترو و اتوبوس بود. به جز آويده علمجميلي كه بخشي از خطوط مترو را گزارش ميداد بنفشه سامگيس خبرنگار اجتماعي روزنامه نيز رفتار مترو و مردم را در مسيرهاي مختلف از ساعت 18 به بعد رصد كرد. او در ماههاي گذشته نيز درباره رفتار مردم در واگنهاي مترو و رعايت فاصلهگذاري اجتماعي يا استفاده از ماسك گزارشهايي نوشته بود كه در روزنامه به چاپ رسيده بود.
وضعيت مترو در پي شيوع كرونا تابعي از شرايط ديگر بخشهاي كشور بود. در نيمه دوم تعطيلات نوروزي تعداد مسافران مترو به حدود 100هزارنفر كاهش يافته بود در حالي كه در تير1399 و در حالي كه شيوع كرونا تب و تاب بيشتري گرفته بود آمار مسافران روزانه مترو آن طور كه محسن هاشمي رييس شوراي شهر تهران گفته از مرز يك ميليون نفر گذشته بود.
پس از نيمه دوم تعطيلات نوروزي و در شرايطي كه جو رواني جامعه نيز توجه به خطر كرونا را بسيار جدي در خود جاي داده بود آمار مسافران روزانه مترو به 300هزار نفر در روز افزايش يافت. «فرنوش نوبخت» مديرعامل شركت بهرهبرداري مترو به ايرنا گفته بود: پس از تعطيلات نوروزي و پس از فعاليت دوسوم از كارمندان و همچنين بازگشايي اصناف ميزان مسافران از نيمه دوم ارديبهشت حدود ۴۰ درصد افزايش يافت.
اما رقم مسافران مترو در مهرحدود 950هزار نفر در روز بود كه بعد از اعمال برخي محدوديتها به 850هزار نفر در روز كاهش يافت. آنچه ديروز در 127 ايستگاه مترو پايتخت و حومه روي داد كمي متفاوت از قبل بود.
بنفشه سامگيس در نخستين گزارش پيامكي خود از مشاهداتش در مترو اس.ام.اس داد: خط ۳ مترو يكي از خطهايي است كه شمال شرق را به جنوب غرب متصل ميكند و با توجه به نوع تراكم جمعيت در اين فاصله معمولا از خطوط شلوغه ولي در اين مدت كه آمار فوت كرونا بالا بود از مسافران اين خط حتي در ايستگاههاي مركزي مثل تئاترشهر هم در مقايسه با قبل از كرونا كم شده بود.
هنوز تا ساعت 8 و 30 دقيقه شب خيلي مانده بود. او از مسير ارمسبز به كلاهدوز رصد وضعيت مترو را شروع كرده بود. در پيامك دوم خود براي گزارشي كه ميخوانيد نوشت: امشب از همين ايستگاههاي مركزي به سمت شمال هر چه ميرويم دارد شلوغتر ميشود. البته جمعيت ايستاده تقريبا نداريم و همه روي صندليها نشستن. واگن خانمها هم با وجود اينكه كوچكتر است ولي جمعيتش به مراتب در مقايسه با واگنهاي آقايان خيلي كمتر است.
در ميان 127 ايستگاه مترو آن ايستگاههايي كه تقاطع ميان دو خط است تراكم جمعيت و تردد بيشتر است. سامگيس در اين باره هم نوشت: حتي در ايستگاه اتصالي مثل شهيد بهشتي هم كه رابط خط ۱ و خط ۳ هست برخلاف شبهاي گذشته جمعيت زيادي وارد واگن شد ولي جالب اينكه همه يك صندلي خالي از همانهايي كه برچسب خورده پيدا كردند و نشستند.
اس.ام.اس بعدي او ساعت را هم به ما يادآوري كرد. « البته راس ساعت ۲۰ از بلندگوهاي مترو اعلام شد كه ساعت كار خط گلشهر كرج تمام شده. به نظر ميرسد فعلا بيشترين كساني كه قرنطينه يك ماهه را جدي گرفتند مسافران مترو هستند.»
مشاهدههاي سامگيس از حال و هواي مترو بيشتر از موضوع كرونا و محدوديتهاي ناشي از آن بود. در پيامك ديگري نوشت: بين مسافران چند دوچرخهسوار هم هستند كه ميدان وليعصر با دوچرخه وارد واگن شدند.
و بعد در تحليل ديگري از وضعيت شلوغي خط 3 مترو نوشت: همين جمعيت مترو نشان ميدهد كه مردم تعطيلي بعد از ساعت ۶ كسب و كار آزاد را جدي نگرفتهاند و منتظر واكنش و رفتار دولت هستند.
به قول خانم سامگيس خط ۳ كه يكي از خطوط شلوغ است در ايام عادي حركت اولين قطار از ايستگاه قائم به سمت آزادگان ساعت ۵ و ۴۰ دقيقه صبح و آخرين قطار برگشت ساعت ۲۲ و ۴۰ دقيقه شب است كه حالا تقريبا دو ساعت و ۱۰ دقيقه زودتر تعطيل ميشود. فاصله قطارهاي اين خط هم حدود ۷ الي ۱۵ دقيقه بسته به ساعت شلوغي يا خلوتي مترو است.
ساعت 8 و 40 دقيقه در ايستگاه حسينآباد است كه پيامك ديگري از خانمسامگيس ميرسد: «3نفر آمدهاند و وقتي ديدند كارت مترو آنها عمل نميكند علت را جويا شدند و گفتند نميدانستيم چنين تغييري رخ داده است. بليتفروشي ايستگاه حسينآباد تعطيل شده است.»
شايد مترو و كاهش ساعت فعاليت آن تغييري در رفتار مردم بدهد. اما آن كافهداري كه بايد ماهي 15ميليون تومان اجاره بدهد و اتفاقا بعد از اين ساعت ميتوانست به پاخور كسب و كارش دل ببندد چگونه بايد از پس هزينههايش بربيايد. براي همين است كه نميدانيم كاسبان تاوان عدم رعايت اصول پيشگيري را ميدهند يا از دست دولت گلهمند باشيم كه در اوج تحريمها توان مالي آن را نداشت كه هزينههاي تعطيل كردن همه مشاغل را به گردن بگيرد!
پيامك ديگري از خانم سامگيس ميرسد. نوشته است: درهاي كركرهاي ايستگاه بسته شد. اما در هيچكدام از ايستگاهها بنر يا كاغذي كه به مردم موضوع تغيير ساعت را گزارش دهد نصب نشده بود. صرفا اطلاعرساني در ايستگاهها با اعلام صوتي بود.