آخرين رييس جمهور
نوشته فرهاد والي
استين خودش را مالك جنبش حقوق مدني ميداند و همانند برني سندرز و حتي دونالد ترامپ روياي انقلاب را در امريكا در سر دارند. او ميگويد: « براي جنبش محيط زيست، جنبش دانشجويي، جنبش ضدجنگ، جنبش بهداشت و درمان به عنوان يك حق انساني، اگر همه ما كنار هم قرار بگيريم، حتي پتانسيل اين را داريم كه رويدادي از نوع ميدان تحرير ايجاد كنيم و در ماه نوامبر كاخ سفيد را به كاخ سبز بدل كنيم.»
جيل الن استين( Jill Ellen Stein )متولد 1950 در شيكاگو، ايلينويز است. او از يهوديان اصلاحگر است، خودش، شوهرش و دو پسرش كه در ماساچوست زندگي ميكنند پزشك هستند، او تاكنون هفت بار در سطح ايالت براي فرمانداري تا رياستجمهوري شركت كرده است و در هيچ انتخاباتي پيروز نشده است. با اين همه حضور او در انتخابات هميشه به زيان دمكراتها و به سود جمهوريخواهان است. جيل استين در دسامبر 2016 در مراسم شام ولاديمير پوتين در مسكو كه از انتخاب دونالد ترامپ غرق شادي بود، حضور پيدا كرد و در كنار ژنرال فلين نشست.
واشنگتنپست در مقاله 19 دسامبر 2017 نوشت، كميته اطلاعات سنا در حال بررسي مبارزات انتخاباتي رهبر حزب سبز جيل استين براي «تباني احتمالي با روسها» است. استين در ضيافت شام سال 2015 به مناسبت دهمين سالگرد راهاندازي تلويزيون خارجي روسيه در مسكو همراه با مايكل فلين حضور داشت. اين ضيافت توجه بازرس ويژه مولر را جلب كرده بود. عكسي از فلين و استين منتشر شده بود كه در آن نزد سمت راست پوتين و استين روبروي او نشسته بود. اما استين برخلاف فلين پولي دريافت نكرده بود. اگرچه تاكنون اتهامات رسمي عليه استين مطرح نشده است، اما تحقيقات دخالت روسيه نشان داد كه فدراسيون روسيه توجه زيادي به كمپين سبزها كرده و به خصوص در شبكههاي اجتماعي جوانان را تشويق كرده است كه به استين راي بدهند.
او با اخذ بيش از 51 هزار راي در ميشيگان باعث شكست كلينتون در اين ايالت مهم شد، ترامپ اين ايالت را با اختلاف 10 هزار راي برد. در ويسكانسين هم، او با 31 هزار راي به ترامپ كمك كرد، اختلاف راي ترامپ در آنجا 22 هزار راي بود. وجود استين در برگه راي كمك بينظيري به انتخاب ترامپ كرد و دو ايالت مهم را به او تقديم كرد. در مجموع احزاب سبز و ليبرترين 4.4 درصد آرا را به خود اختصاص دادند. در انتخاباتي كه سرنوشت آن معمولا با يك درصد آرا تغيير ميكند حضور احزاب غير از دو حزب اصلي عموما به حزب جمهوريخواه كمك ميكند.
برني سندرز:( Bernie Sanders)
برني سندرز مهمترين يا در واقع جديترين رقيب و مانع در برابر دونالد ترامپ بود. برخي، كه كم هم نيستند او را زيادي براي سياست امريكا چپ يا سوسياليست ميدانند. به هر حال او موفق شد بخش مهمي از مخالفان ترامپ را در اطراف خودش نگه دارد و خوشبختانه وقتي مبارزات انتخاباتي سال 2020 آغاز شد او با احساس مسووليت از ادامه مبارزات انصراف داد. او ميدانست كه اگرچه تعدادي حاميان با انگيزه فراوان دارد، اما اين تعداد آن قدر نيستند كه بتوانند ترامپ را از جاي خودش در كاخ سفيد تكان بدهند.
برني سندرز از 1991 نماينده مجلس و سناتور از منطقه ورمانت است. او در يك خانواده يهودي در بروكلين نيويورك به دنيا آمده و خداناباور است. بخش مهمي از خويشاوندان برني در ماجراي هولوكاست كشته شدند و جانشان را از دست دادند. او از 1971 عضو اتحاديه آزادي به عنوان يك تشكيلات چپ بود، در سن چهل سالگي در 1980 شهردار سوسياليست شهر برلينگتون شد. در دور اول شهرداري او، هوادارانش ائتلاف ترقيخواه را شكل دادند كه بعدا حزب ترقيخواه ورمانت جايگزين آن شد. اما به هر حال ترقيخواهان هرگز بيش از ۶ كرسي در شوراي ۱۳ نفره شهر را در اختيار نداشتند، ولي آنقدر كرسي داشتند كه شورا را از شكستن وتوهاي سندرز بازدارند. در دوران شهرداري سندرز، برلينگتون نخستين شهر كشور شد كه به تامين بودجه صندوق مسكن در مالكيت جامعه پرداخت. در واقع او در شهري كه در آن قدرت پيدا كرده بود، يك سوسياليزم كوچك ايجاد كرد. سندرز هميشه از منتقدين جدي سياست خارجي امريكا بود. در سال 1985 نوام چامسكي را به تالار شهر برلينگتون دعوت كرد و او را به عنوان «يك صداي صريح و مهم در برهوت حيات روشنفكري در امريكا» تحسين كرد. وقتي در 1990 به عنوان نماينده ورمانت به مجلس نمايندگان امريكا رفت، واشنگتنپست پيروزي او را به عنوان راهيابي نخستين سوسياليست به مجلس نمايندگان توصيف كرد. سندرز عليه قطعنامه صادركننده مجوز زور عليه عراق در 1991 و اشغال عراق در 2002 راي داد. سندرز با وجود مخالفت با اسراييل در سال 1963 به اسراييل رفت و در كيبوتص شعار هاآماكيم كه با شيوههاي سوسياليستي اداره ميشد كار داوطلبانه و زندگي كرد تا يك زندگي ساده و معمولي را تجربه كند. در آن دوره بسياري از سوسياليستهاي جهان اعم از يهودي يا غير يهودي براي تجربه كيبوتصهايي كه در آن نوع رابطه شبهسوسياليستي وجود داشت به اسراييل ميرفتند. بعد از ازدواج اولش دوباره در سال 1964 همراه همسرش به اسراييل رفت و در مزارع اشتراكي كار كرد. وي پس از جدايي از همسر اولش، از سوزان كمپل مات (كه همسرش نبود) بچهدار شد و نام پسرش را ليواي گذاشت (1969) و در 1988 با جين اوميرا ازدواج كرد و يك روز پس از ازدواج با همديگر به عنوان يكي از اعضاي هياتي رسمي و به عنوان شهردار برلينگتون از اتحاد شوروي ديدن كردند.