پس از محسن هاشمي، حالا علي جنتي و عطا مهاجراني از دوگانه «عشق و عقل» در معادله انتخابات 1400 گفتند
سوپرمنِ مجنون
عليرضا كيانپور
جدال «عشق و عقل» بيشك از پرتكرارترين مضامين ادب عرفاني و حكمت ايراني است و اينكه منزل و مقام كدام بالاتر است و كدام تحت سيطره و ذيل قلمروي ديگري است طي قرون و اعصار، موضوع بحث و فحص ادباي پارسي و حكما و عرفاي ايراني بوده و هنوز هم هستند نويسندگان و انديشمنداني كه در عصر ارتباطات و دنياي مدرن امروزي از اين سخن و نشيب و فرازش ميگويند و مينويسند. آنچه اما در اين غائله به نسبت تازگي دارد و حرفي نو به نظر ميرسد، ورود اين جدل كهن به عرصه سياستورزي آن هم در معناي عام كلمه است و در جايگاه رقابتهاي جناحي و آنچه مشخصا به «انتخابات» به عنوان يك مفهوم مدرن در سياست امروزي مربوط است. البته سياست هميشه به خصوص در عصر مدرن، عرصه حكمراني «عقل و منطق» بوده و بحث از اين مقام در حوزه سياست، بحث تازه و نويي نيست اما اينكه «عشق» چگونه و از كدام گذر و منظر، راهش را به عالم سياست گشوده و به ويژه در اين روزگار پرتلاطم و كرونازده واپسين روزهاي سده حاضر و نخستين هفتهها و ماههاي سده آتي چطور ميخواهد بر مناسبات سياسي- جناحي و مشخصا دو دوتا چهارتاي زمين انتخابات اثرگذار شود، پرسشي است كه بعيد است «مولوي» و «شيخ اجل» و حتي «لسانالغيب» پاسخي درخور برايش داشته باشند.
علي جنتي و عطا مهاجراني اما حالا چند هفتهاي پس از محسن هاشميرفسنجاني نه تنها پاي عقل را در زمين انتخابات 1400 سست و استدلات احتمالي عقلي را «چوبين» و نااستوار دريافتهاند كه فراتر از آن، از «عشق» و «جنوني» گفتهاند كه به باورشان ازجمله ويژگيهايي است كه رجال سياسي خواهان تصاحب قدرت اجرايي مملكت بايد بدان مجهز باشند. داستان از اين قرار است كه علي جنتي، وزير سابق ارشاد و از جمله اعضاي ارشد حزب اعتدال و توسعه- حزبي كه رييسجمهوري و رييس دفتر رييسجمهوري و رييس سازمان برنامه و بودجه و معاون رييسجمهوري در آن عضويت دارند- به نحوي به استقبال سخنان چند هفته پيش محسن هاشميرفسنجاني رفته و البته بدون اشاره مستقيم به آنچه نيمه مهر ماه 99 از فرزند ارشد آيتالله هاشميرفسنجاني در رد احتمال كانديداتورياش منتشر شد، در توييتي نوشت:«من فكر ميكنم با توجه به مشكلات عديدهاي كه كشور با آن روبهرو است اعم از تحريمهاي شكننده، تنگناهاي اقتصادي، نارضايتي عمومي ناشي از مشكلات معيشتي، محدوديت اختيارات رييسجمهوري در اتخاذ تصميم در سياست خارجي و داخلي هر كس هوس نامزدي ۱۴۰۰ را داشته باشد بايد در ميزان عقلش شك كرد.» اما اين پايان غائله نبود و تا اينجا اگرچه بحث از «عقل» بيشتر با فقدان آن و ترديد در وجودش مطرح بود اما هنوز صحبتي از «عشق» در ميان نبود تا اينكه ساعتي پس از انتشار پيام مجازي جنتي، عطاالله مهاجراني كه از قضا در همين وزارت ارشاد جمهوري اسلامي با چند فاصله، سلف علي جنتي محسوب ميشود به پيوست پيام توييتري فرزند آيتالله جنتي، دبير شوراي نگهبان به خاطرهاي از روزهاي فجر انقلاب و زماني نقب زد كه نه چون امروز يك دينپژوه ساكن لندن، نه همچون يكي، دو دهه پيش گزينه احتمالي رياستجمهوري و پيش از آن، وزير ارشاد جمهوري اسلامي بلكه نماينده مردم شيراز در مجلس اول بود. پس مهاجراني با نقل قولي از دومين نخستوزيري و رييسجمهوري اسلامي ايران نوشت كه «شهيد رجايي تابستان سال ۱۳۵۹ در مجلس گفت كه مسووليت نخستوزيري را در اين شرايط كسي ميپذيرد كه ديوانه باشد يا عاشق!» و بعد ادامه داد:«شجوني فرياد زد: هم ديوانه هم عاشق!»
اشاره توام با طنز خاص مهاجراني به آن فرياد پارلماني جعفر جوادشجوني، روحاني جنجالي و نماينده كرج در مجلس اول اما درحالي مطرح شده كه چنانچه اشاره شد، چندي پيش وقتي رسانهها براي چندين و چندمين بار از محسن هاشميرفسنجاني درباره احتمال ورودش به نخستين رقابت انتخاباتي سده پانزدهم پرسيدند، گفته بود «با وضعيتي كه الان هست، فكر نميكنم هيچ عاقلي كانديدا شود. شرايط كشور بسيار سخت است و كسي كه خود را كانديدا ميكند به قول غربيها بايد سوپرمن باشد.» جالبتر اما آنجا بود كه كمتر از يك هفته پس از آنكه محسن هاشمي آب پاكي بر دستان ناظران ريخت، سيدمحمود عليزادهطباطبايي كه علاوه بر عضويت در حزب كارگزاران سازندگي، وكيل خانواده هاشميرفسنجاني نيز هست در اظهارنظري تلويحا درباره كانديداتوري فرزند ارشد آيتالله گفت كه «ممكن است بسياري عاشق باشند؛ بدين معنا كه ممكن است عاشق خدمت باشند؛ از اين رو نياز نيست عاقل باشند!»
هرچه هست حال به نظر ميرسد معادله يك مجهولي اما سخت پيچيده انتخابات رياستجمهوري 1400 و سرنوشت دولت سيزدهم بيش از هر چيز به اين دوگانه «عشق» و «عقل» گره خورده و ما نيز حالا در روزگاري كه برخي با نگاهي ظريف از اين ميگويند كه انگار نحسي عدد 13 در كمين رييسجمهوري آينده ايران است، به سراغ برخي كنشگران و كارشناسان سياسي اصلاحطلب، ميانهرو و اصولگرا رفتيم و از آنها درباره مصائب دولت بعد و چالشهايي پرسيديم كه در انتظار سياستمداري است كه ظاهرا بايد «سوپرمني مجنون» باشد!