«اعتماد» از نحوه ورود احزاب شاخص اصلاحطلب به انتخابات 1400 گزارش ميدهد
كارزار كانديداهاي اختصاصي
از «احتمالا نميآييم» تا «با كانديداي اختصاصي ميآييم» تفاوت كمي نيست و اگر نگوييم فاصله اين دو گزاره، فاصله زمين است تا آسمان، بايد اعتراف كنيم كه اين دو را به هيچ عنوان نميتوان به عنوان دو گزاره توصيفي از نحوه ورود يك جريان سياسي به يك انتخابات تلقي كرد. حالا اما تنها چندماه پس از آنكه «احتمالا نميآييم» و به تعبير دقيقتر «اگر بنابه تكرار تجربه انتخابات مجلس يازدهم باشد» و «اگر شوراي نگهبان در انتخابات 1400 نيز همچون آنچه اسفندماه 98 شاهد بوديم، عملا تمامي چهرههاي شاخص اصلاحطلب را ردصلاحيت كند»، عملاً «نميتوانيم بياييم» و «ورودمان به انتخابات خواهناخواه منتفي است»، اهم مواضعي بود كه از طيفها و احزاب مختلف اصلاحطلب به عنوان رويكرد اين جريان سياسي به انتخابات رياستجمهوري سيزدهم شنيده ميشد، حالا بهويژه طي هفتهاي كه گذشت، هر روز خبري از اينكه «ميآييم» و «با كانديداي اختصاصي هم ميآييم»، به نداي پرتكراري تبديل شده كه از تريبون اين حزب و آن تشكل اصلاحطلب رسانهاي ميشود.
كارگزاران سازندگي البته بهنحوي از همان ابتداي مسير چندين و چندماهه انتخابات 1400، از «آمدن به عرصه» ميگفت و كمتر كارگزاراني بود كه دستكم صاف و پوستكنده بگويد «بعيد است وارد انتخابات شويم.» هرچه باشد، اين تشكل سياسي به عنوان حزبي اصلاحطلب اما برآمده از دولت ميانهروي آيتالله هاشميرفسنجاني، همواره به عنوان بال راست جناح چپ شناخته شده و بهخصوص در مباحث اقتصادي ديدگاههاي مبتني بر بازار آزاد و اقتصاد باز و ليبراليسم اقتصادي را دنبال ميكند و شايد بههمين دليل بيش از ديگر احزاب منتسب به جناح چپ، عملگرا و پراگماتيك وارد ميدان سياست ايراني شده و ميشود. مشي و مرامي كه اتفاقا همين امروز و درحالي كه ديگر شبيه به چندماه قبل، عمده اظهارنظرهاي اصلاحطلبان در نفي احتمالي حضور در صحنه انتخابات نيست، باز كمي محافظهكارتر از ديگر اصلاحطلبان، حتي بعضا از احتمال ائتلاف و تكرار راهبرد انتخاباتي 92 (حمايت از گزينه ميانهرو از ميان كانديداهاي جناح راست) سخن ميگويد. هرچند تجربه ناكامي اصلاحطلبان بهويژه پس از انتخابات و مشخصا بعد از تشكيل دولت دوم روحاني، چنان براي اين جريان سياسي سنگين تمام شده كه اين گرايش به احتمال تكرار راهبرد ائتلاف، حتي در جمع كارگزارانيها هم جز اقليتي خاص، چندان طرفدار ندارد. در اين ميان اما درحالي كه چنانچه اشاره شد، مدتي است اغلب احزاب شاخص اصلاحطلب، از تلاش براي معرفي كانديداي حزبي ميگويند، با رويكردي گشادهتر نفس ورود به عرصه انتخابات را اولويت ميدانند و چنانكه در فهرست 19 نفر ابتداي هفته جاري اين تشكل سياسي ديديم، به هيچ عنوان اصرار ندارند كه حتما و صرفا از يكي از خوديها در حزب كارگزاران حمايت كنند.
آنسوي ميدان اما اوضاع به آن ميزان كه انتظار ميرود متفاوت است. اتحاد ملت كه بهبال چپ جناح چپ شهره بوده و هست و ازقضا پس از اعتراضات بنزيني آبانماه 98 و بالا گرفتن نارضايتي عمومي درپي انهدام هواپيماي اوكرايني و البته متعاقبا شيوع گسترده كرونا كه بار تحريمها را بر دوش ايرانيان سنگينتر كرد، بيش از گذشته به چپ گردش كرد و در چند بيانيه و اظهارنظر خود از مواضع سوسياليستي در ديدگاههاي اقتصادي موردتاييدش در شرايط كنوني پرده برداشته، حالا نهتنها ميخواهد با گزينه حزبي وارد ميدان شود، بلكه ظاهرا با اين راهبرد به انتخابات مينگرد كه معرفي كانديدا را نه لزوما با نگاهي فايدهگرا و براي دستيابي به نتيجه ملموس روي زمين، بلكه براي اعلامموضع و نمايش خواست و نگاه خود به جامعه و پايگاه رايي بهكار گيرد كه اين سالها بيش از هر زمان از اصلاحطلبان نوميد شده است. احتمالا به همين دليل است كه آنها بهسراغ سيدمحمدرضا خاتمي رفته و اگر قرار باشد كانديدايي در انتخابات داشته باشند، ترجيحا يك اصلاحطلب تمامعيار از جنس خاتمي است.
اصلاحطلبان البته در همين يكي، دو حزب محدود نيستند و بعيد نيست سياهه احزاب اصلاحطلب تا چند دهه عنوان را شامل شود. با اين همه اما اگر بخواهيم از احزاب شاخص و اثرگذار اين جريان سياسي بگوييم احتمالا به جز اتحاد و مشاركت، احتمالا بايد از چند حزب چون «مردمسالاري»، «اراده ملت» و «نداي ايرانيان» بگوييم. در ميان اين احزاب البته هنوز موضعي روشن از اينكه «مردمسالاري» چه برنامهاي براي انتخابات دارد، در دست نيست و بهتازگي احمد حكيميپور، دبيركل حزب «اراده ملت» نيز با اشاره ضمني به ظرفيت و جايگاه اين تشكل سياسي، گفت كه برنامههايشان محدود به انتخابات شوراي شهر است و راهبردشان در انتخابات رياستجمهوري همان است كه مجموعه اصلاحطلبان ميخواهند. همزمان حزب نسبتا مهم و البته بسيار جوان «نداي ايرانيان» نيز از اينكه چطور وارد انتخابات ميشود گفته و نخستين روز آذرماه امسال يك عضو شوراي مركزي اين تشكل سياسي از حمايت «ندا» از صادق خرازي، دبيركلشان خبر داده است. مشي و مرامي شبيه به آنچه اين روزها برخلاف دو، سه چندماه پيش، بسيار از اردوگاه اصلاحطلبان ميشنويم.
بهجز اين چند تشكل اصلاحطلب اما شايد مهمترين حزبي كه بهتازگي از نحوه ورودش به انتخابات خبر داده، «اعتمادملي» است. حزبي به دبيركلي «مهدي كروبي» كه 10 سال گذشته را در حصر گذرانده و البته قائممقامي الياس حضرتي و عضويت چهرههايي چون محمدعلي افشاني، اسماعيل گراميمقدم، صادق جوادي حصار و چندين و چند چهره سياسي شاخص و جالب آنكه آنها نيز بهتازگي از معرفي كانديداي اختصاصي براي انتخابات 1400 گفتهاند و جالبتر اينكه سخنگوي اين تشكل سياسي از 6 گزينه «اعتمادملي» به «اعتماد» خبر داده است.
بهجز اين احزاب اصلاحطلب اما حزبي با نام «اعتدال و توسعه» نيز اغلب در مناسبات انتخابات اصلاحطلبان در سالهاي گذشته موثر بوده؛ حزبي به دبيركلي محمدباقر نوبخت و عضويت محمود واعظي در شوراي مركزي و البته نزديكي غيرقابل انكار به حسن روحاني، رييسجمهوري؛ حزبي كه اگر راهبرد اصلاحات در 2 انتخابات رياستجمهوري اخير، «ائتلاف» بوده شايد بيش از هر تشكيلاتي در اين خصوص موثر بوده و البته احتمالا بيش از هر گروه و دسته سياسي، از اين راهبرد سود برده است.