مهار كرونا؛ رفتارگرايي
و نياز به تغيير رفتارها
طاهر جمشيدزاده
با ورود به دهمين ماه شيوع كرونا ميتوان نتيجه گرفت كه اين بيماري چموش خيلي از مسائل، آداب و رسوم و تابوها را در كشورهاي مختلف جهان شكسته و خسارات جبرانناپذيري به صنعت، اقتصاد، ترانزيت، صادرات، واردات، توليد ناخالص ملي كشورها و گردشگري دنيا زده است و همچنان ميتازد و سوداي باز ايستادن ندارد و در اين راستا كشورهاي جهان بايد به اين تغيير رفتار و تغيير نوين سبك زندگي در جهان پست مدرن امروز عادت كنند كه در اين زمينه سازمان جهاني بهداشت (W.H.O) به اروپا درباره موج سوم كرونا در آغاز سال آينده ميلادي هشدار جدي
داده است.
با توجه به اينكه محدوديتهاي وسيع و جديد، كرونايي از اول آذر در سراسر كشور اجرا و آغاز شده است و به گفته رييسجمهور شهرهاي قرمز به حالت تعطيل درآمدهاند و شهرهاي نارنجي نيمه تعطيل شدهاند؛ حالا كه تعطيلي۱۶۰شهر و كلانشهر قرمز و تهران از شنبه اجرايي شده و سخنگوي ستاد ملي مقابله با كرونا هم به رسانهها اعلام كرده است كه ۷۹ميليون نفر از جمعيت كشور در مناطق قرمز، زرد و نارنجياند و ۲۰۸شهر و شهرستان نيز نارنجي هستند كه در اين مناطق مشاغل گروههاي ۳و۴ تعطيل و ۸۰شهرستان هم زرد هستند كه مشاغل گروه۴ در اين محدوده تعطيلند كه در مناطق نارنجي فقط نيمي و در مناطق زرد نيز دوسوم كاركنان ادارات سركار ميروند ولي راستي عدهاي را در جامعه با فرهنگ اصيل ايراني چه شده است كه با اهمال، قصور، تمسخر، تبختر و ندانمكاري خويش با آغوش باز و نزدن ماسك در كوچه و بازار و سفرهاي غيرضرور و زدن به جادههاي شمالي و ديگر نقاط كشور به استقبال اين بيوه سياه كرونا ميروند كه جاي بسي تعجب و شگفتي دارد و به قول سعيد قطبيزاده منتقد سينما كنجكاويبرانگيز است.
دكتر سعيد نمكي، وزير بهداشت به رسانهها گفته است: (در هيچ جاي جهان يك اپيدمي و بيماري عفوني با خواهش، تمنا و التماس جمع نميشود و با ادامه اين وضعيت بايد از ته رودخانهها جنازه جمع كنيم.) و كماكان سازمان جهاني بهداشت اين ويروس را مرگبار قلمداد ميكند و مردم جهان را به ضرورت استفاده از ماسك و رعايت فاصلهگذاري اجتماعي ملزم و مقيد ميكند كه در صورت عدم رعايت پروتكلهاي بهداشتي موجهاي بعدي و بسيار مرگبارتر بيماري آغاز ميشود كه وحشتناك خواهد بود و چيزي شبيه تلفات ويروس آنفلوآنزاي خوكي «H1N1» در اواخر جنگ جهاني اول در ۱۹۱۸ ميلادي است.
طبق تعريف شهيرترين روانشناسان و پدران علم روانشناسي ويليام جيمز، جان بيواتسون و سيگموند فرويد كه از چهرههاي برجسته نخستين دورههاي تاريخ روانشناسي شناخته ميشوند كه به ترتيب كاركردگرايي، رفتارگرايي و روانكاوي را عرضه كرده و بنيان نهادند؛ تغيير رفتار عبارت است از تمرين و تكرار مداوم كه بر اثر تجربه حاصل شده باشد.
از ميان سه مكتب جديد روانشناسي كه پيشتر در بالا ذكر آن رفت، رفتارگرايي بيشترين تاثير را بر روانشناسي علمي بر جاي گذاشت. جان بيواتسون بنيانگذار رفتارگرايي عليه ديدگاهي كه قلمرو روانشناسي را محدود به تجربه هوشياري ميدانست قد علم كرد. واتسون در بررسيهاي خود درباره رفتار حيوانات و كودكان خردسال هيچ پيشفرضي درباره هوشياري عنوان نكرد. از نظر او روانشناسي حيوانات و روانشناسي كودك نه تنها علوم مستقلي به شمار ميآيند، بلكه ميتوانند الگويي نيز براي روانشناسي بزرگسالان باشند. به اعتقاد واتسون، براي اينكه روانشناسي به صورت علم درآيد دادههاي آن بايد مانند دادههاي علوم ديگر قابل وارسي همگان باشد. رفتار امري است همگاني و هوشياري امري خصوصي. علم بايد با واقعيتهاي همگاني سر و كار داشته باشد. نارضايتي فزاينده روانشناسان از دروننگري در آن زمان سبب شد رفتارگرايي به سرعت رواج يابد. در امريكا بسياري از روانشناسان جوانتر خود را«رفتارگرا» ميناميدند. (تحقيقاتي كه ايوان پاولف فيزيولوژيست روسي درباره پاسخ شرطي انجام داد شاخه مهمي از رفتار پژوهي به شمار ميآيد.)
رفتارگرايان معمولا پديدههاي روانشناختي را در چارچوب محرك و پاسخ تحليل ميكردند و اين خود منجر به پيدايش اصطلاح روانشناسي«محرك-پاسخ» S-Rيا (Stimulus-response) شد. اما بايد توجه كنيم كه روانشناسيS-R نه يك نظريه يا ديدگاه بلكه مجموعه اصطلاحاتي براي تبادل اطلاعات روانشناختي است. امروزه غالبا واژگان فنيS-R در روانشناسي به كار ميرود.
بايد از خود بپرسيم چه چيزي باعث شده تا دوباره كارشناسان با نگراني خبر از عدم مديريت موج سوم كرونا در كشور بدهند كه هماكنون۲۴ استان كشور در وضعيت خطرناك و قرمز كرونايي قرار داشته باشند كه اين مساله ناشي از تغيير رفتار ما و پس زدن و رها كردن توصيههاي بهداشتي و عمل نكردن به پروتكلهاي بهداشتي است كه اگر در رفتار خويش تجديدنظر و بازنگري نكنيم بايد منتظر عواقب خطرناك و شيوع گسترده و مرگبارتر كرونا در جامعه باشيم.