• ۱۴۰۳ شنبه ۱۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4803 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۰ آذر

به بهانه انتشار «سياست و زيبايي‌شناسي»؛ دو گفت‌وگو با ژاك رانسير

حلقه اتصال هنر و سياست

بابك احمدي

كتاب «سياست و زيبايي‌شناسي» شامل دو گفت‌وگو و يك پس‌گفتار است. دو گفت‌وگو بين ژاك رانسير و پيتر انگلمان درباره تفكر رانسير و پس‌گفتاري از انگلمان كه به معرفي مختصر رانسير و آشنايي انگلمان با او و زمينه‌ شكل‌گيري اين گفت‌وگوها مي‌پردازد. اين عنوان تازه كه به همت نشر ني دراختيار دنبال‌كنندگان 
مباحث نظري قرار گرفته، ترجمه
politics and aesthetics است كه انتشارات «پاساژن» اولين‌بار در سال 2016 به آلماني و انتشارات «پاليتي» در سال 2019 به انگليسي منتشر كرد. به هر روي، اين عنوان در ادامه پروژه فكري فيلسوف فرانسوي در زمينه پيوند سياست و زيبايي‌شناسي قرار مي‌گيرد كه در سال‌هاي اخير به بحث‌هاي گوناگون دامن زده است. 
البته «استتيك» در دستگاه نظري رانسير با قدر درك كيفي آثار هنري و «زيبايي» يا رشته دانشگاهي در اين باره تفاوت مي‌كند. گويي كه هر دو نظرگاه در يك نكته، يعني «توزيع امر محسوس» مشتركند. از نظر رانسير «در كنه سياست‌ورزي زيبايي‌شناسي است» و او به همين واسطه به بررسي وجوه زيبايي‌شناسانه سياست و وجوه سياسي زيبايي‌شناسي، در نقطه‌اي مي‌پردازد كه امري يا عاملي امور محسوس را دچار دگرگوني كرده باشد. اينجا است كه رانسير از تعبير «توزيع امر محسوس» بهره مي‌گيرد. 
به تعبير او سياست‌ورزي واجد بعدي ذاتا زيبايي‌شناختي و زيبايي‌شناسي واجد بعدي ذاتا سياسي است. دو ساحتي كه هر يك به شيوه خود توزيع مجدد امر محسوس را موجب مي‌شوند و با ايجاد اشكال مختلف ابداع و نوآوري، بدن‌ها را از جاهاي تخصيص يافته به آنها جدا ساخته و گفتار و بيان را از تقليل به نقش‌هاي درنظر گرفته شده رها مي‌سازند. اين طرح با پيش‌فرض گرفتن «برابري» در انديشه و دستگاه فكري او به بازانديشي نسبت ميان سياست و زيبايي‌شناسي مي‌پردازد. چنانكه قبلا اشاره شد، از نظر رانسير نيز هر دوي اين حوزه‌ها «از راه‌هاي موازي، به موضوعات واحدي مي‌پردازند.» در جايي كه اين دو حوزه در يك درهم‌بودگي و همبستگي با برچيده شدن منطق توزيع امرمحسوس و بازتوزيع آن، مرزهاي تجربه‌گري را مي‌گشايند؛ آن‌هم با پيش‌فرض گرفتن برابري كه امر سياسي را 
در راستاي رهايي محقق مي‌سازد. از اين مقطع به بعد مبحث تبيين مختصات «برابري» از منظر رانسير گشوده مي‌شود كه در فضاي اندك روزنامه امكان طرح ندارد، تنها مي‌توانم به جرقه اصلي و آبشخور ماجرا در ذهن اين فيلسوف معاصر اشاره كنم؛ منتها پيش از آن بد نيست به مقدمه اشكان صالحي، مترجم دو گفت‌وگوي «سياست و زيبا‌يي‌شناسي» درباره ترجمه اصطلاح «Aesthetics» نيز اشاره شود. او با شرح اينكه واژه مورد نظر يكي از واژگان كليدي نظريه رانسير را تشكيل مي‌دهد، مي‌نويسد: «تا الان رايج‌ترين معادل در فارسي «زيبايي‌شناسي» يا به گونه‌اي ديگر «زيباشناسي» بوده. خواننده‌اي كه با آثار رانسير كلنجار مي‌رود شايد رفته رفته به اين نتيجه برسد كه براي اين اصطلاح اصالتا يوناني، «زيبايي‌شناسي» معادل مناسبي نيست. البته سابقه اين ترديد در معادل‌گذاري به ديرزماني پيش از آشنايي فارسي‌زبانان با رانسير برمي‌گردد و پيداست كه نارسايي «زيبايي‌شناسي» از حيث لغوي و ريشه‌شناختي به كارهاي رانسير محدود نمي‌شود. ...» البته مترجم در ادامه به اين نكته مهم نيز اشاره مي‌كند كه «فيلسوف انتقادي اصطلاحات رايج را به بازي مي‌گيرد و در ميدان معاني آنها مداخله مي‌كند» كاري كه اينجا نيز صورت گرفته و نظريه‌دان بين «حسانيت» و نتيجه حاصل از «درك و دريافت امر زيبا» مداخله كرده است. به هر جهت توضيح اين مقوله قطعا براي فردي كه به تازگي با تاملات فلسفي رانسير مواجه شده‌ راهگشا به نظر مي‌رسد. 
اما درباره منشا مبحث «براري» در نظر رانسير كه پيش‌تر نوشتم؛ خودش در كتاب «تماشاگر رهايي‌ يافته» اشاره مشهوري به اين نكته كرده است. مي‌نويسد، در يكي از روزهاي ماه مه ‌مشغول خواندن دست‌نوشته‌هاي كارگري متعلق به دهه 1830 بوده كه چيزي كاملا متفاوت دستگيرش مي‌شود. اين چيز متفاوت، همانا، فراغت كارگران بود، آن‌هم نه فراغتي معمولي از آنِ كارگري معمولي به معناي روزي كه كارگر بايد در آن نيروي فيزيكي و ذهني خودش را براي كار كردن در هفته بعد بازسازي كند. «در واقع، يك گسستن به سوي نوع ديگري از فراغت بود»، فراغتي كه از نظر رانسير، بازپيكربندي يك زمان و مكان را تشكيل مي‌داد كه توزيع كهنه امر محسوس را باطل مي‌كرد. توزيعي كه طبق آن كارگر بايد شب را به خواب سپري مي‌كرد تا نيروي كار براي فردا را داشته باشد. رانسير همين تعريف از كارگر را به عنوان توزيع امر محسوس درنظر گرفته و نتيجه مي‌گيرد كه در اين صورت «قلب انقلاب» تقسيم‌بندي زمان است.» اين طرح با پيش‌فرض گرفتن «برابري» در انديشه و دستگاه فكري او به بازانديشي نسبت ميان سياست و استتيك مي‌پردازد. او در گفت‌وگويش با انگلمان مي‌گويد: «بعدا آدم‌ها شروع كردند به سوال از من درباره پيوند بين كارم و سياست، پيوند با فلسفه سياسي و امور سياسي روزمره. بنابراين -تا حدودي برخلاف ميلم- شروع كردم به نوشتن درباره سياست، نظريه سياسي و فلسفي و دموكراسي. به مدت تقريبا 10 سال خط فكري را دنبال كردم كه منجر شد به كتاب «عدم توافق» كه در سال 1995 منتشر شد. در آن كتاب سعي كردم كارم درباره رهايي كارگران را به مفاهيم كلاسيك فلسفه سياسي ترجمه كنم، يا موقعيت آن را در نسبت بين فلسفه و سياست تعيين كنم.» باتوجه به اينكه رانسير در بخش‌هايي از گفت‌وگو به شكل‌گيري انديشه و جهت‌گيري مطالعه‌اش درباره ادبيات، فيلم و هنرهاي بصري مي‌پردازد -و درست از همين منظر علاقه دارم رانسير را حلقه پيوند هنر و سياست بدانم- به نظرم مطالعه «سياست و زيبا‌يي‌شناسي» بر هر دانشجو و دنبال‌كننده مباحث هنري نيز امري است واجب.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون