«مجيد جلالي» از بيم و اميدهاي اساسنامه جديد فدراسيون فوتبال ميگويد
هنوز راههايي براي دور زدن قوانين اساسنامه وجود دارد
كسي از بدنه فوتبال در انتخابات راي نميآورد
علي ولياللهي
اساسنامه جديد فدراسيون فوتبال به تصويب اعضاي مجمع رسيد و قرار است طبق آن انتخابات فدراسيون تا اواخر بهمن يا اوايل اسفند برگزار شود. تغييرات اساسنامه در بين اهالي فوتبال بازخوردهاي نسبتا خوبي داشته و تغييرات اعمالشده در آن نويدبخش روزهاي بهتري براي فوتبال ايران است. با اين حال افراد باتجربهتر هنوز با ديده ترديد به روند پيش رو نگاه ميكنند و منتظرند ببينند سياست كلي كساني كه قرار است اين اساسنامه را اجرا كنند چگونه است. مجيد جلالي يكي از مربيان باسابقه فوتبال كشورمان در مورد تغييرات كلي اساسنامه به روزنامه اعتماد گفت: «تغييرات اساسنامه در مجموع مثبت است. اينها همه حركتهاي رو به جلو به حساب ميآيد. منتها اميدوارم كه موارد مندرج در اساسنامه اجرا شود. يادم هست اساسنامه قبلي هم نكات خوبي داشت. مثلا به صراحت آورده بود كه نماينده مربيان بايد از طريق كانون مربيان معرفي شود، ولي اين اجرا نميشد يا نماينده بازيكنان و داوران به همين شكل. اميدوارم اين دفعه نماينده مربيان، نماينده واقعي مربيان باشد. در حوزههاي ديگر هم به همين شكل. تغييرات مثبتي انجام شده است، ولي هميشه يك جاهايي هست و روزنههايي وجود دارد كه ميتوان با استفاده از آنها قوانين را دور زد. اميدوارم آن كساني كه در سمتهاي اجرايي هستند آن روزنهها را هم بگيرند.»
از نكات مثبت اساسنامه فعلي امكان نامزد شدن اكثر اهالي فوتبال است. چيزي كه با توجه به اساسنامه قبلي خيلي سخت يا به نوعي محال بود. جلالي قبلا در انتقاد به وجود اين مشكل در اساسنامه قبلي آن را متضاد با روندهاي دموكراتيك خوانده بود. به نظر ميرسيد با توجه به امكان آسان نامزد شدن انتقاد اين مربي كشورمان مرتفع شده باشد اما جلالي همچنان معتقد است كه ساختار فدراسيون با روندهاي دموكراتيك فاصله دارد. جلالي در اين رابطه گفت: «بحثي در اينكه افراد مختلفي ميتوانند كانديدا شوند وجود ندارد. فرآيند انتخاب شدن مهم است. هنوز هم تمركز قدرت دست خود اركان فدراسيون است. مگر اينكه ديدهاي بازتري وجود داشته باشد. همانطوركه گفتم آن چالهها و سوراخهايي كه در اساسنامه وجود دارد بايد مرتفع شود تا همهچيز شكل بهتر و منصفانهتري داشته باشد.»
چالش سخت پيش روي فدراسيون فوتبال با نهادهاي قانونگذار در كشور مساله تعريف نهاد فدراسيون است. طبق اساسنامه جديد قرار است از اين پس فدراسيون فوتبال به عنوان يك نهاد مستقل غيردولتي شناخته شود. اين بدان معناست كه ارتباط فدراسيون فوتبال با دولت كاملا قطع ميشود و احتمالا برخي قوانين داخلي نظير قانون منع بهكارگيري بازنشستهها ديگر در فوتبال موضوعيت پيدا نميكند. با اين حال اينكه چنين قطع ارتباطي در عمل اتفاق ميافتد يا خير محل سوال است. جلالي در اين زمينه با اشاره به اينكه استقلال فدراسيون صرفا در حد حرف خواهد بود خاطرنشان كرد: «شايد توي گفتمان خيلي خوب باشد كه بگوييم فوتبال خصوصي و از بدنه دولت جدا شود. اينها گفتمانهاي قشنگي است. واقعيت ولي اين است كه چنين كاري در كشور ما با توجه به قوانيني كه وجود دارد امكانپذير نيست. منظورم قوانين بالادستي است. مثلا شما حق پخش را چطور ميتوانيد بگيريد؟ اگر قرار باشد فوتبال خصوصي باشد بايد بتواند خودش را اداره كند. تمام راههاي درآمدزايي در فوتبال بسته است. از طريق قانون هم بسته است. در ايران اگر شما ميخواهيد حق پخش بگيريد بايد صد تا شبكه داشته باشيد و ببينيد هر كدام پول بيشتري دادند به همانها واگذار كنيد. اما ميدانيم كه قانون اساسي چنين اجازهاي نميدهد شما شبكههاي خصوصي داشته باشيد يا مثلا در حوزه كپيرايت. ما اصلا در اين مورد قانون نداريم، حتي در حوزه تبليغات. آيا شما ميتوانيد هر جنسي را از هر جايي در حوزه تبليغات قرار دهيد؟ نميتوانيد.» اين مربي باسابقه فوتبال كشورمان افزود: «به اين دلايل ميگويم نميشود، چون فوتبال نميتواند خودش را تامين كند اگر به حال خودش رها شود زمين ميخورد، بنابراين مجبور است به دولت وابسته بماند. اينكه توي اساسنامه هم گفته شده مستقل غير دولتي مثل همان گفتماني است كه در صحبتهايمان ميآيد. اين چيزي است كه فعلا ايراد نگيرد فيفا ولي در عمل خواهيد ديد كه فوتبال كاملا زير نظر دولت اداره خواهد شد.»
ايشان در واكنش به اين سوال كه آيا ادعاي استقلال و در عمل وابسته بودن به دولت مشكلي براي فوتبال كشور در نهادهاي فيفا و ايافسي پيش نميآورد پاسخ داد: «سالهاي سال است كه همينطور است. يادم هست 12،10 سال پيش كه نمايندههاي فيفا و ايافسي كه آمده بودند گردش كار باشگاهها را طوري انجام داديم كه بگوييم باشگاههاي ما خصوصي هستند. مشكلي ايجاد نميشود از اين حيث.»
اين روزها رسانهها و طرفداران فوتبال از افرادي فوتبالي نام ميبرند كه بهتر است براي انتخابات فدراسيون اقدام كنند. افرادي نظير علي دايي، مهدي مهدويكيا، محمد مايليكهن، محمد دادكان يا افرادي نظير اينها. جلالي اما معتقد است بهتر است يك فرد غير فوتبالي قدرتمند در راس قرار بگيرد و فوتباليها كمكش كنند. جلالي در اين رابطه گفت: «ما بايد اين را بدانيم كه شخصيتها براي ما امتياز ميآورند؛ چه در داخل و چه در خارج. ما بايد از آنها استفاده كنيم. حالا امكان دارد بگوييم از اين لحاظ كه فوتبال ما مجبور است به دولت وابسته باشد اين شخصيتهايي كه نام برديد اگر بيايند چندان مطيع دولت نباشند. يعني ممكن است اينها در كار اشكال درست كنند. بايد در فدراسيون تركيب درست كنيم. ممكن است در راس فدراسيون يك آدم دولتي باشد ولي بدنه ميتوانند آدمهاي كاملا متخصص باشند. اگر تركيبي درست شود به نظرم فرمول خوبي خواهد بود.»
ايشان در ادامه با ذكر اين نكته كه افراد فوتبالي در مجمع راي نميآورند، افزود: «اگر از بدنه فوتبال كسي بيايد اصلا انتخاب نميشود. اصلا تركيب مجمع را ببينيد. مجمع بايد سر يك فرد با هم به اجماع برسند. آنها قطعا سر يك آدمي كه فوتبالي بوده، مثلا داور يا مربي بوده و ميخواهد بشود رييس فدراسيون به اجماع نميرسند. در اين بين روابط پيچيدهاي وجود دارد و كسي بايد باشد كه بتواند اين روابط را بفهمد. بخش عمدهاي از اعضاي مجمع روساي هياتهاي فوتبال استانها هستند. تعدادشان نزديك ۳۳ نفر است و خيلي تعيينكننده هم هستند. در بين اين افراد شما كمتر كسي را ميبينيد كه فوتبالي باشد يا سابقه فوتبال داشته باشد. هستند در بينشان ولي خيلي كم هستند، بنابراين كماكان يكسري حفرهها و چالشهايي وجود خواهد داشت. در كل اگر سياست بر اين قرار بگيرد كه تلفيقي به وجود بيايد شايد اوضاع بهتر باشد.»
مربي سابق تيمهاي پاس و فولاد و گلگهر همچنين به اين نكته اشاره كرد كه كسي بايد رييس فدراسيون بشود كه بتواند براي اين ورزش از طريق بنگاههاي اقتصادي فعال در كشور پول بياورد. «فوتبال در كشور ما نميتواند مستقل باشد. به عنوان مثال شما مرا فردا بگذاريد رييس فدراسيون فوتبال. من به عنوان رييس فدراسيون ميخواهم پولسازي كنم. از كجا اين كار را بكنم؟ من با مراكزي كه به عنوان قطبهاي اقتصادي هستند و ميتوانند كمك كنند به فوتبال ارتباطي ندارم. به اين دليل ميگويم كه بايد كسي باشد كه اين ارتباطات را بلد باشد كه بتواند لينك بزند، چون فوتبال نياز به پول دارد. دولت هم تا حدي اين پول را فراهم ميكند. يك بخش ديگرش را خود فوتبال بايد از طرق مختلفي فراهم كند. راههايي كه در كشور مسيرش باز است و قوانين اجازه ميدهند و مشروع هم هستند. حالا من اگر مثلا بيايم ارتباطي با آن قطبهاي اقتصادي ندارم. علي دايي را درنظر بگيريد يا محمد دادكان. اگر اينها رييس فدراسيون بشوند اصليترين مساله در موردشان همين است كه آيا ميتوانند با قطبهاي اقتصادي ارتباط برقرار كنند يا نه؟ هزينههاي فوتبال اين روزها خيلي بالاست. دولت تا حدي پول ميدهد. منتها در همان حدي كه ميدهد هم ميخواهد اعمال نظر و مديريت كند. چالشهايي پيش روي اينهاست. كسي كه ميآيد روي سر فدراسيون بايد بتواند نقش رابط را ايفا كند.»
مجيد جلالي چند سال پيش گفته بود بهتر است محسن رضايي يا محمدباقر قاليباف به رياست فدراسيون فوتبال برسند. براي خيليها سوال شده بود ممكن است به دليل ارتباط اين دو نفر با سپاه پاسداران كه يكي از بنگاههاي قدرتمند اقتصادي در كشور است چنين نظري مطرح شده باشد. جلالي در اين رابطه گفت: «چيزي كه گفتم مربوط به ۱۵ سال پيش است. الان در كشور قطبهاي اقتصادي ديگري هم داريم.»
جلالي در ادامه صحبتهايش به اين نكته اشاره كرد كه در هر صورت بايد در راس فوتبال ايران تغيير صورت بگيرد و گفت: «فعلا شخصي را براي رياست فدراسيون فوتبال مدنظر ندارم، ولي به نظرم به لحاظ حساسيتهايي كه وجود دارد ديگر تيم سابق نبايد در راس كار قرار بگيرند. به نظرم شرايط بايد جوري باشد كه بتوانيم صرفا از تجربيات آنها استفاده كنيم.»
از جمله مهمترين تغييرات اساسنامه جديد حذف حق راي وزير ورزش در مجمع فدراسيون است. مسالهاي كه وزارت ورزش خيلي روي آن مانور ميدهد و معتقد است حركتي تاريخي رخ داده و وزير در اين زمينه از خودگذشتگي كرده است. اما اينكه آيا حذف يك راي وزير تغييري در سياستهاي وزارتخانه در اعمال قدرت بر فوتبال ايجاد ميكند يا نه، چيزي است كه هنوز مشخص نيست. جلالي در اين رابطه با اشاره به اينكه حذف راي وزير سمبليك است، گفت: «اساسنامه قبلي هم كه زمان آقاي صفايي فراهاني آمدند و نوشتند در نظر اول خيلي اساسنامه قشنگ و دموكراتيكي به نظر ميرسيد، ولي وقتي آمديم در عمل فهميديم چه منفذهاي زيادي وجود دارد كه از طريق آنها ميشود به راحتي اساسنامه و قوانينش را دور زد. الان هم اين اساسنامه با تغييراتش به نظر خوب ميرسد، ولي بايد ببينيم آن منفذها به چه صورت وجود دارند. خيلي خيلي مشكل است كه بتوان همه منفذها را پوشش داد. يكي از مهمترين منفذها اعضاي مجمع هستند. آيا نمايندههاي مختلف از جمله مربيان و بازيكنان و داوران و نظاميان و كارگران و غيره واقعا نماينده اين اقشار هستند؟ براي همين ميگويم بايد صبر كنيم و ببينيم آيا ميشود دور زد قوانين را يا خير؟» اين مربي در ادامه افزود: «در هر صورت اصلا نميتوانيد فوتبال را از بدنه دولت جدا كنيد. اگر طوري باشد كه فوتبال بگويد كلا ميخواهيم جدا شويم، دولت دستش را از سر فوتبال برميدارد و فوتبال نميتواند خودش را تامين كند، بنابراين اگر قرار است دولت از طريق معادن و كارخانجات و ساير بنگاههاي اقتصادي كه در حال حاضر تيمداري ميكنند خودش را كنار بكشد فوتبال به مشكل ميخورد. اگر ميخواهيم آنها باشند دولت ميخواهد اعمال نظر هم بكند. اين در آينده هم خواهد بود. اينكه يك راي وزير را به صورت سمبليك حذف كردند به خاطر متقاعد كردن اسناد بالادستي است.»