پيام مجلس
علي صارميان
آيا در ايران دو دستگي كارشناسي وجود دارد يا دو خط مختلف براي مهمترين مسائل كشور در حال نزاعند؟ وقتي طرحي زمينه اجرا داشته باشد، مخالفت با آن وجاهت ندارد. اما واقعيت ايناست كه طرح الزامي كه مجلس شوراي اسلامي آن را به تصويب رسانده، بستر اجرايي در دوماه آينده ندارد. پس چرا اين طرح به تصويب ميرسد؟ چون نتايج آن به تضعيف توافق برجام منجر ميشود. احتمالا ما به شرايط دوران آقاي احمدينژاد كه وي آن را ماشين بيترمز ميناميد برميگرديم و نگراني نيز در نتايج آن سياست است. تصور ميشد كه پيشروي ما در غنيسازي، به نرمش امريكا و شركا براي امتياز منجر ميشود. آن آزمون با دريافت چند قطعنامه منجر شد. فضاي اجراي قطعنامهها، يك اجماع در بين اروپا و دموكراتهاي امريكا به وجود آورد و ايران نهايتا به سمت برجام رفت. آيا قرار است دوباره اين مسير را برويم تا با گذشتن از برجام، به برجامي جديد برسيم؟ در آن برجام، ما چه داد وستدي با امريكا و شركا خواهيم داشت؟ فضاي التهابي پيش از برجام جديد كه كميسيون انرژي مجلس مد نظر دارد و از مذاكرهكنندگان جديد هم ياد ميكند، ايران را در موضع ضعف قرار خواهد داد يا برگ برنده در اختيار مجلسيان خواهد بود؟ واقعيت ايناست كه مجلس فعلي، به دو دليل ميخواهد از برجام و احتمال پيوستن امريكا در دولت بايدن عبور كند. اول اينكه با خروج از برجام، مذاكرهكنندگان فعلي را كنار بگذارد و آنها را در آن ور ميز بياعتبار سازد. مجلسيان نسبت به اين مساله درحال اقدام هستند . مساله ديگر ايناست مجلس كه نتوانسته در مسائل معيشتي و اقتصادي توفيقي حاصل كند، ميخواهد يك دستاورد به نام خودش داشته باشد. آنها اميدوارند كه به سرعت 1+5 تحريمها را بردارند و گشايش مالي براي معيشت به وجود آيد. اما اين محاسبه چقدر دقيق است؟ اگر نتايج ديگري داشته باشد و از چاله به چاه باشد، نظام سياسي چطور ميتواند مخاطرات اين ريسك را كنترل كند؟ پيام مجلس، يك شتابزدگي در اواخر دوران ترامپ دارد كه ميتوانست در صورتي كه تيم جديد سياست خارجي امريكا، به نقض برجام پايان ندهد، مفيد واقع گردد اما فعلا نتايج اين شتابزدگي به نوعي دهنكجي به هزينه استقامتي است كه در دوران ترامپ، ملت و نظام پرداخت كرده است تا پيش از ترك كاخ سفيد، خميرمايه سياست خارجي او و ستيزه با برجام، منبعث از بيمنطقي او باشد. مساله ديگر تضعيف طرف ايراني در هر مذاكرهاي است. چه كسي به سرباز خودي شليك ميكند و آيا انگيزه يابي براي تصاحب دولت آينده، اين اجازه را به ما ميدهد كه منافع ملي را در اين انگيزه نسيه قرباني كنيم؟ گذر زمان نتايج اين بازيها را به تلخي نشان خواهد داد.