ضرورت پلتفرم ايراني
براي گفت و گوهاي بينالمللي
بهمن دهستاني
نشست بينالمللي «گفتوگوي منامه» در حالي در پايتخت بحرين به كار خود پايان داد كه توانست شانزدهمين دوره برگزاري خود را تجربه كند. در نشست اخير اين اجلاس امنيتي كه براي نخستين بار شاهد حضور و سخنراني مقامات رژيم اسراييل بود دهها نفر از وزراي خارجه، فرماندهان ارشد نظامي و مسوولان سياسي و امنيتي كشورهاي مختلف به همراه تحليلگران و صاحبنظران مسائل منطقهاي حضور داشتند.
«گفتوگوي منامه» كه اولين دوره اين اجلاس بعد از علنيسازي روابط امارات و بحرين با تلآويو و در آخرين هفتههاي حضور ترامپ در كاخ سفيد بود، تلاش كرد مطابق غالب دورههاي پيشين نوعي نظم خليجي- منطقهاي ضد ايراني را به اثبات برساند و جبهه مخالف توافق هستهاي را بازآرايي كند و سبكي از اجماع را در برابر تيم جو بايدن به نمايش بگذارد.
در حالي كه كنفرانس امنيتي مونيخ به عنوان يكي از گردهماييهاي معتبر سياسي و امنيتي با بيش از 50 سال سابقه حاصل دوران پس از پايان جنگ جهاني دوم است؛ گفتوگوي منامه نيز به مثابه نسخهاي مشابه در مقياس منطقهاي برآمده از برتري بعد از جنگ عراق و اشغال بغداد بود كه خاورميانه را وارد دوران تازهاي از مناسبات و تنشها كرد.
جمهوري اسلامي نيز در حالي كه خود از بازيگران اصلي منطقه و كشورهاي تعيين كننده امنيت در خاورميانه است براي نخستين بار در سال 94 و بعد از امضاي توافق هستهاي و هماوردي با 6 قدرت جهاني در تير ماه همان سال براي نخستين بار ميزبان نشست خارجي كنفرانس امنيتي مونيخ در تهران شد اما از سال بعد نهادهاي مرتبط، موسسات پژوهشي و انديشكدههاي كشور تصميم به برگزاري گردهمايي مستقلي با عنوان «كنفرانس امنيتي تهران» گرفتند كه متاسفانه تنها دو دوره بيشتر برگزار نشد و بعد از آن متوقف ماند.
اين در حالي است كه ظرفيت غني و بزرگ دانشگاهي و پژوهشي كشور و فعاليت صدها تن از صاحبنظران و دانشوران و تحليلگران و فعالان ايراني در داخل و خارج از كشور در حوزه مسائل منطقهاي و روابط بينالملل، قدرت نرم بيبديلي را براي ايران و جمهوري اسلامي فراهم آورده است.
حتي در اين حوزه شاهد شكلگيري انديشكدههايي در حوزه علميه قم هستيم كه در تحليل پيوستهاي ديني و فقهي مسائل امنيتي و بينالمللي فعاليت ميكنند .
بالغ بر دو دهه است كه ايران حامل ابتكارات گفتوگومحور براي جامعه جهاني است. از ايده گفتوگوي تمدنها كه در سال 2001 توانست نامگذاري سال را توسط سازمان ملل به دنبال داشته باشد تا پيشنهاد مبارزه با خشونت و افراطيگري در سال 2013 كه بعد از حدود دو ماه از نخستين حضور دكتر روحاني رييسجمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد در قالب قطعنامه مجمع عمومي با راي قاطع اعضا به تصويب رسيد.
در فاصله مياني اين رويدادها نيز ايران شاهد گردهماييها و فرصتهاي برجستهاي همچون اجلاس سران اسلامي و سران عدم تعهد بوده اما همه اين اتفاقات موجب پيريزي يك پلتفرم پايدار و برند در گفتوگو ميان اجزاي منطقه نشده و كنفرانس امنيتي تهران هم كه ميتوانست كانوني براي حضور و كنشگري فراملي دهها دانشكده و انديشكده روابط بينالملل، مطالعات منطقهاي و امور راهبردي و امنيتي باشد، پيگيري نشد.
در حالي كه مقاومت فعال در دو حوزه ديپلماسي و حضور منطقهاي دستاوردهاي ويژهاي را نصيب كشور كرده و بر منزلت آن افزوده و اساسا اجلاس منامه و نشستهاي مشابه منطقهاي تماما براي مهار اثرات اين جنبش است و نسخههايي همچون كمپين فشار حداكثري براي انزواي ايران ناكام مانده به ميدان آوردن ظرفيتهاي فكري نخبگان و تحليلگران ايراني در داخل و خارج در قالب تاسيس يك پلتفرم با ثبات ايراني و آزادانديش، خود بهرهمندي از ذخيره تمدني كشور براي آنچه توليد قدرت خوانده ميشود، خواهد بود.
اين مهم الزاماتي دارد كه تامين و تضمين فضاي نظريهپردازي و آزادانديشي در رأس آن قرار دارد و ميتواند تبديل به نقطه تمايز و درخشش الگوي ايراني از نمونههاي مشابه منطقهاي شود.