حقوق بشر؛ ابزار سياسي اروپا
سيد جلال ساداتيان
اتحاديه اروپايي از مدتها پيش اين زمزمه را مطرح ميكرد كه برجام بايد تغييراتي را داشته باشد و محدوديتهايي جديد در حوزه هستهاي، منطقهاي و موشكي بايد عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال شود اما رفتارهاي دولت دونالد ترامپ و خطر نابودي كامل توافق هستهاي اروپا را بر آن داشت كه طي 4 سال گذشته دست به عصا حركت كند و مانع از آن شود كه سياستهاي ترامپ برجام را از بين ببرد. آنها از نقطه نظر سياسي در مقابل ايالات متحده ايستادند و علاوه بر بيانيههايي كه عليه اقدامات يكجانبهگرايانه كاخ سفيد صادر ميكردند در شوراي امنيت نيز با امريكا همراه نشدند تا سرانجام دولت ترامپ نتواند با استفاده از اهرم سازمان ملل توافق هستهاي را نابود كند. با اين وجود طي اين سالها نيز آنها صحبتهايي در خصوص ضرورت تجديد نظر در برجام مطرح ميكردند كه البته قابل قياس با امروز نبود. پس از روشن شدن نتايج انتخابات رياستجمهوري امريكا و زماني كه اروپاييها اطمينان يافتند جو بايدن، كانديداي حزب دموكرات رييسجمهور بعدي ايالات متحده خواهد بود، آنها به مرور از پيله خود بيرون آمدند و تلاش كردند بار ديگر و بسيار پررنگتر از گذشته از مطالباتشان در مذاكره با ايران سخن بگويند. اروپا آگاه است كه مناسبات منطقهاي دچار تغييراتي شده كه باعث ميشود وضعيت امروز جهان با وضعيت سال 2015 متفاوت باشد؛ براي نمونه در آن زمان داعش حضور پررنگي در منطقه خاورميانه داشت و ايران به عنوان يكي از اصليترين نيروهاي مقابلهكننده با اين گروه تروريستي نقش مهمي در منطقه ايفا ميكرد و از همين رو كشورهاي اروپايي در بعضي مسائل از موضع ايران حمايت ميكردند. امروز اما داعش ضربه سختي ديده و ديگر آن نيروي منسجم سابق نيست و اروپا گمان ميكند زمان كاستن از نفوذ ايران در منطقه فرا رسيده است. هم اروپا و هم امريكا معتقدند در مقطع زماني فعلي ميتوانند مطالبات خود را مطرح كنند اما ايران همواره تاكيد كرده در موضوع موشكي و اساسا مسائل مربوط به امنيت ملي مذاكره نميكند و از سوي ديگر در موضوع منطقه، پيچيدگيهاي وضعيت خاورميانه بايد در نظر گرفته شود. در چنين شرايطي طرف مقابل كه دست خود را بسته ميبيند، تلاش ميكند با بهرهگيري از ابزارهاي جانبي وضعيت را به نفع خود تغيير دهد. براي اروپا و امريكا يكي از اين ابزارهاي جانبي مساله حقوق بشر است كه همواره در مقاطع حساس براي افزايش فشار بر طرف مقابل مورد استفاده قرار ميگيرد و به ابزاري براي امتيازگيري بيشتر بدل ميشود. بيانيههايي كه اين روزها از سوي اتحاديه اروپايي يا وزارت امور خارجه برخي كشورهاي اروپا صادر ميشود را بايد در همين راستا ارزيابي كرد و گمان نبرد كه اروپا يا امريكا واقعا نگراني خاصي پيرامون مساله حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران دارند.
ايران در اين وضعيت بايد بر استدلالهاي منطقي خود تاكيد كرده و مانع از آن شود كه امتيازهاي بيشتري به طرف مقابل اعطا شود. براي نمونه در موضوع منطقه، امريكا و اروپا خواهان پايان نفوذ ايران در منطقه هستند اما غافلند از اينكه بر خلاف آنها كه نفوذشان بر اساس زور و فشار بوده، ايران توانسته با استفاده از پيوندهاي محكم فرهنگي ميان ملتهاي منطقه نفوذ خود را تثبيت كند. يا در موضوع موشكي واضح است جمهوري اسلامي نميپذيرد در منطقهاي كه همسايگان ميلياردها دلار خرج خريد سلاحهاي پيشرفته ميكنند، برنامه موشكي كه يكي از ابزارهاي بازدارندگي است را كنار بگذارد.اين درك بايد شكل گيرد كه برنامه جامع اقدام مشترك توافقي بود كه هدفي مشخص و معلوم داشت و قرار بود به حل و فصل اختلافات در مساله هستهاي بپردازد. به اذعان آژانس بينالمللي انرژي اتمي و خود كشورهاي اروپايي، محدوديتهاي برجامي زمانگريز هستهاي ايران را به شدت افزايش داده بود و صلحآميز بودن برنامه ايران را تضمين ميكرد. اگر آنها خواستار بازگشت جمهوري اسلامي به تعهدات برجامي هستند بايد دريابند كه چه شد ايران تصميم گرفت اين تعهدات را كنار بگذارد و آنگاه درخواهند يافت كه چگونه ميتوانند ايران را به تعهدات هستهاي بازگردانند.جمهوري اسلامي پس از خروج ايالات متحده از توافق هستهاي يك سال سياست صبر استراتژيك را در پيش گرفت سپس زماني كه فشارهاي امريكا در حوزه اقتصادي بيشتر شد، تصميم گرفت بر اساس نص برجام اقدام به كاهش تعهدات كند. از همان ابتدا نيز هم رييسجمهور و هم وزير امور خارجه تاكيد كردند كه اگر طرف مقابل تعهدات خود ذيل برنامه جامع اقدام مشترك را اجرايي كند، ايران نيز به تعهدات خود باز خواهد گشت.مطمئنا در نشست كميسيون مشترك برجام كه طي روزهاي آينده برگزار خواهد شد اين موضوعات مورد بحث قرار خواهد گرفت و اروپا بايد آماده باشد تا به استدلالهاي ايران پاسخ دهد. ايران كشوري نيست كه تحت فشار زير بار چنين موضوعاتي برود و اروپا بايد به جاي طلبكاري در پي جبران خسارتها باشد. اينكه امريكا صرفا در كلام بگويد به برجام بازميگرديم به هيچوجه كافي نيست و نياز است كه واشنگتن به صورت كامل به تعهداتي كه ذيل برجام دارد، عمل كند تا ايران نيز به تعهدات گذشته بازگردد. تا در عرصه عمل تغيير محسوسي اتفاق نيفتد و تحريمها لغو نشوند، نميتوان انتظار داشت كه ايران نرمش نشان دهد و گامي در راستاي اجراي تعهدات برجامي خود بردارد.