محسن رضايي:
از زمان جنگ تاكنون دوبار اسراييل و يكبار امريكا تصميم داشتند به ايران حمله كنند
مشكل اصولگرايان تكروي است
گروه سياسي/ محسن رضايي كه اين روزها پس از يك دوره غيبت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بازگشته است، از همهچيز ميگويد. از شرايط منطقه و لزوم آماده بودن تا شرايط روزهاي جنگ در كشور. فرمانده سپاه در دوران جنگ معتقد است كه اگر ميخواهيم امروز مرزهايمان امن باشد نبايد اجازه دهيم متجاوزين در سوريه و يمن موفق شوند، چراكه در اين صورت فردا بايد در مرزهاي خودمان با آنها بجنگيم. جملههاي كليدي اظهارات محسن رضايي را به نقل از فارس در ادامه ميخوانيد:
يك صدام بعثي ديگر در منطقه در حال شكلگيري خواهد بود، وظيفه ما همانطور كه رهبري هم فرمودند، اين است كه ابتدا نصيحت و دوستي كنيم و رابطه خود را با سران منطقه حفظ كنيم و تا حد ممكن مانع از بروز چنين بحرانهايي شويم اما اگر بحران اتفاق افتاد؛ ديگر ما تصميمگيرنده هستيم چه زماني بحران را پايان دهيم.
امروز ميگويند سايتهاي نظامي و سه، چهار سال ديگر ميگويند ميخواهيم خانه رييسجمهور، خانه رييس مجلس و رييس مجمع را بازديد كنيم و بعد از آن هم دوباره موضوع جديدي را مطرح خواهند كرد.
نبايد داعش را دست كم گرفت. من به فرماندهان نيز قبل از حادثه الرمادي عرض كردم كه مساله داعش را جدي بگيريد، داعش تاكنون سه عمليات طرحريزي شده انجام داده كه دو عمليات آن موفق بوده و يكي از آنها شكست خورده؛ يكي موصل، ديگري الرمادي و يكي ديگر نيز كوباني يا عينالعرب بوده است. آنها در الرمادي و موصل موفق شدند اما در عينالعرب ناچار شدند بعد از مدتي عقبنشيني كنند و تلفات سنگيني نيز دادند.
امروز امنيت ما با امنيت منطقه گره خورده است. اگر ميخواهيم امروز مرزهايمان امن باشد نبايد اجازه دهيم متجاوزين در سوريه و يمن موفق شوند چراكه در اين صورت فردا بايد در مرزهاي خودمان با آنها بجنگيم. بنابراين اينكه ما درحال حاضر به كشورهاي ديگر كمك ميكنيم، اولا بعد انساني، بعد اسلامي و سپس بعد منافع ملي دارد. بنابراين منافع ملي ايجاب ميكند كه ما در حد توانايي براي امنيت خود و منطقه كمك كنيم.
ممكن است يكي دو سال ديگر نيز بگويند سوريه شمالي با مركزيت حلب و سوريه جنوبي با مركزيت دمشق؛ جالب است كه تركيه و قطر بيشتر در سمت شمال كمك ميكنند و عربستان و اردن نيز در جنوب سوريه به النصره كمك ميكنند، يعني عملا نوعي تقسيمبندي با سوريه صورت گرفته است. بنابراين براي تجزيه كشورها ادامه همان طرح صهيونيستي - امريكايي 70 سال قبل است.
براي انتخابات مجلس البته يك بحثهايي بين بنده و آقاي لاريجاني و آقاي قاليباف بود كه ديگر آن بحثها را ادامه نداديم و يكي دو جلسه نيز با هم داشتيم. البته كساني كه دوستان ما هستند ممكن است بروند و فعاليتهايي انجام دهند اما به هيچوجه بنده در انتخابات مجلس شركت نخواهم كرد و دنبال تشكيلات سياسي هم نيستم.
اصولگرايان مشكلاتشان بيشتر تكروي است يعني برخلاف اصلاحطلبان كه كار جمعيشان بيشتر است، اصولگرايان تكرويهاي بسياري دارند و بايد اين تكروي را كنار بگذارند، با اين تكروي به هيچ نتيجهاي نخواهند رسيد. شايد يك مقدار احساس غرور به آنها دست داده و شايد احساس كردهاند يك پشتوانهاي از نظام دارند و خيالشان راحت شده، وحدت و كار جمعي را جدي نميگيرند.
اصلاحطلبان بايد از نظر محتوايي و دور شدن از شعارهاي اوليه خود فكري بكنند و اصولگرايان بايد از نظر تشكيلاتي در خود، بازسازي انجام دهند. هر دو جناح ميتوانند با اصلاح خود ظرفيت سياسي براي تداوم مردم سالاري ديني در كشور باشند.
مسيري كه من در سال 88 رفتم هم يك مسير امنيتي و دفاعي و هم يك مسير سياسي و عقلاني بود. فوقالعاده هم خطرناك بود يعني با آتشبازي كردن بود. هدف من اين بود كه مسائل خياباني را به مسير قانوني بكشانم، اگر اين اتفاق ميافتاد و آن دو نفر تمكين ميكردند دستاورد نظام در اين اعتراضات، بيشتر از انتخابات بود.
ما از دل خرمشهر تنها خرمشهر را آزاد نكرديم بلكه دهها تيپ و يگان ساختيم كه تبديل به قدرت بازدارنده براي جمهوري اسلامي شد. از زمان جنگ تا كنون دو بار اسراييليها تصميم داشتند به ايران حمله كنند و يك بار امريكا؛ هر سه بار هواپيماي آنها تا روي باند هم رفت اما نتوانسته پرواز كند چرا كه آخرين اطلاعاتي كه از صحنه دفاع ايران گرفتهاند ديدهاند اگر بزنند، ميخورند.
از مجمع استعفا ندادهام. فكر كردهاند چون لباس سپاه به تن كردهام از كارهاي حكومتي كنار ميكشم. من در مجمع مشغول انجام وظيفه هستم و اين كارها را انجام ميدهم و بنا به ضرورت به فرماندهان هم كمك ميكنم.