تحرك دوباره ديپلماسي نفتي
عليرضا سلطاني
شمارش معكوس براي رفع تحريمهاي نفتي و بازگشت ايران به بازار نفت با استقرار بايدن رييسجمهور جديد امريكا در كاخ سفيد تا يك ماه آينده آغاز شده است. اما بازگشت ايران به بازار نفت در مقايسه با دوره قبل (2015) از حساسيت و اهميت بيشتري برخوردار است و به اين دليل علاوه بر آمادهسازيهاي فني و توليدي در داخل كشور براي افزايش توليد، زمينهسازيهاي بينالمللي هم ضروري و اجتنابناپذير است. زمينهسازيها با هدف بازگشت آرام، سريع، مقتدرانه ايران به بازار نفت با كمترين هزينه هم براي ايران و هم براي ديگر توليدكنندگان نفت. هزينه اصلي نگراني از بابت كاهش شديد قيمت نفت در بازار آن هم در شرايطي كه هنوز چالش كرونا از جهان رخ نبسته و همچنان اقتصاد و بازارهاي جهاني از جمله بازار نفت گرفتار آن هستند، است. شايد در دوره قبلي (2015) اين زمينهسازيها كه در قالب رايزني و هماهنگي با ديگر توليدكنندگان نفت تعريف ميشود، احساس نميشد چرا كه در آن زمان، بحران كرونايي وجود نداشت. در آن دوره ايران با قدرت به بازار نفت وارد شد و ديگر كشورهاي توليدكننده نفت مجبور شدند كه جاي ايران را در بازار نفت باز كنند اما اين بار شرايط كمي فرق ميكند و لازم است ايران با هدف جلب همكاري و اعتماد ديگر توليدكنندگان در فرآيند حضور مجدد در بازار نفت از بروز زيان مشترك ناشي از كاهش قيمت نفت جلوگيري كرده و راه خود را براي اين مهم آسان سازد. سفر بيژن زنگنه وزير نفت به روسيه در اين راستا قابل توجه است. واقعيت اين است كه در شرايط كنوني ايران به همكاري و حمايت توليدكنندگان نفت نياز دارد. اين همكاري دو شكل سلبي و ايجابي دارد؛ شكل سلبي اين همكاري كه از اهميت زيادي هم برخوردار است، جلوگيري از عدم شكلگيري ائتلاف نفتي عليه ايران و بروز تقابل و ايجاد مانع از سوي توليدكنندگان نفت بر سر بازگشت ايران به بازار نفت است. اين مساله از آنجا اهميت دارد كه در دوره قبل و همزمان با مذاكرات هستهاي و اجراي برجام، كشورهاي عمده توليدكننده نفت به خصوص عربستان، روسيه و حتي عراق، در حركتي هماهنگ اما اعلام نشده تحركات ايذايي و نامحسوسي عليه ايران دنبال كردند و حتي به دنبال عدم امضا و اجراي برجام بودند و در اين مسير كارشكني ميكردند.
بنابراين هجمه سياسي و رسانهاي گستردهاي را به راه انداختند و تلاش كردند اين گونه القا كنند كه بازگشت فوري و سريع ايران به بازار نفت، زمينه كاهش شديد و سقوط قيمت نفت را به همراه دارد. بنابراين سعي داشتند ايران را در مقابل منافع همه كشورهاي نفتي عضو اوپك و غيراوپك قرار دهند و بار رواني و سياسي سنگيني را عليه ايران سوار كنند. در شرايط كنوني با توجه به آسيبپذيري بيشتر بازار نفت نسبت به 5 سال قبل به دليل چالش كرونا و بالا بودن حساسيت توليدكنندگان نفت در قبال كاهش قيمت نفت، نگراني اين كشورها به بازگشت نفت ايران بيشتر است. به طور قطع در صورت عدم هماهنگي ايران با اين كشورها، تحركات سياسي و رواني آنها بالا خواهد گرفت و چه بسا اين كشورها كه امريكا هم در زمره آنهاست (به دليل صادرات نفت در سالهاي اخير) در مسير بازگشت امريكا به برجام و رفع تحريمهاي اقتصادي و نفتي سنگاندازي كنند. بنابراين ايران در اين مرحله بايد با احتياط و حساسيت بيشتر در مقابل ديگر توليدكنندگان حركت كند. عدم فعال شدن توليدكنندگان نفت به خصوص عربستان و روسيه و متحدان آنها در اوپك و غيراوپك و روسيه، خود نماد بزرگي از همكاري آنها با بازگشت كمهزينه ايران به بازار نفت است. شكل دوم همكاري كشورهاي نفتي، ايجابي است. در اين شكل كشورهاي نفتي نه تنها مانعي براي بازگشت ايران ايجاد نميكنند بلكه با اتخاذ سياستهاي جمعي و حمايتي در قالب اوپك و اوپك پلاس، به گونهاي رفتار ميكنند كه هم ايران به بازار نفت بازگردد و هم بازارهاي نفت دچار كمترين نوسان و چالش شود. اين نوع رفتار حمايتي ميتواند اشكال گوناگوني شامل كاهش هدفمند و هماهنگ سهميه كشورهاي توليدكننده نفت به اندازه ورود نفت ايران به بازار و در شكل مسوولانهتر آن، بازگرداندن بازارها و مشتريان نفتي به ايران به خود بگيرد. با تحريم نفت ايران توسط دولت ترامپ كشورهايي مانند عربستان، روسيه و حتي عراق به سرعت از شرايط بهره برده و جايگزين نفت ايران شدند و مشتريان و بازارهاي ايران را جذب كردند تا هماهنگ با سياستهاي ترامپ هم مانع از بحران در بازار نفت شوند و به گونهاي هزينههاي تحريم نفت ايران را كاهش دهند و هم بازارهاي جديدي براي نفت خود به دست آورده و موقعيت خود را در بازار تثبيت كنند. اقدام مسوولانه و حمايتي كشورهاي توليدكننده نفت در قبال ايران، اين است كه اين كشور را به لحاظ بازپسگيري سهم خود از بازار و جذب مشتريان سنتي آن حمايت كنند. تحقق اين دو شكل همكاري طبيعتا نيازمند رايزني و ديپلماسي نفتي گسترده است تا در گام نخست اعتماد و اطمينان كشورهاي توليد كننده نفت نسبت به بازگشت مسوولانه و هماهنگ ايران به بازار نفت جلب شود. اين مساله به طور طبيعي حركت همكاريجويانه اوپك و اوپك پلاس در سالهاي اخير را كه با حضور موثر ايران (با وجود تحريمها) شكل گرفته، تقويت ميكند و اين شرايط، بازي برد - برد براي همه كشورهاي توليدكننده نفت است كه به تعادل و ثبات بازار نفت كمك ميكند. خوشبختانه ايران با ديپلماسي فعال نفتي در سالهاي اخير و در شرايطي كه بشكههاي نفتي آن در بازار كاهش يافته بود، روحيه همكاريجويانه و مسوولانه خود در قبال تحولات بازار نفت را حتي در قبال كشورهايي مانند عربستان نشان داده و به اثبات رسانده و همين مساله، سرمايه خوبي براي جلب اطمينان اين كشورها و همكاري آنها است. در پايان اين نكته نيز تاكيد ميشود كه ديپلماسي نفتي ايران نبايد صرفا بر كشورهاي توليد كننده نفت متمركز باشد، بلكه كشورهاي مصرفكننده و به خصوص مشتريان سنتي اعم از دولتها و شركتهاي نفتي را نيز بايد شامل شود. اين مهم نه فقط در حوزه فروش نفت بلكه جلب و جذب شركتهاي نفتي معتبر و بزرگ جهاني براي حضور در بخشهاي سرمايهگذاري و توسعهاي صنعت نفت ايران موضوعيت دارد كه در نوشتاري ديگر به آن پرداخته ميشود.