• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4822 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲ دي

موضوع فيلم ناگهانگي درباره شتابزدگي حضور خيرين، مردم و سلبريتي‌ها در مناطق سيل‌زده است

بحران در دل بحران

تينا جلالي

 

يكي از فيلم‌هايي كه اين روزها در جشنواره فيلم مستند سينما حقيقت در بخش شهيد آويني به نمايش در آمده مستند «ناگهانگي» به كارگرداني علي نيكبخت و تهيه‌كنندگي روح‌الله رفيعي است. اين فيلم با موضوع توريست بحران در ايران نگاهي دارد به مشكلات مردم آسيب‌ديده سيستان و بلوچستان حين وقوع سيلاب هولناك سال 98. جداي از تمام گرفتاري‌هاي ريز و درشتي كه اساسا مردم مناطق كم‌برخوردار (چه پيش از وقوع سيلاب و چه بعد از آن) همواره با آن دست به گريبان هستند، مشكلات توريست بحران هم بر مصائب و سختي‌هاي آنها اضافه مي‌كند. اينكه افراد و گروه‌هاي مختلف براي كمك به آسيب‌ديدگان از روي لطف و احسان ناشي از ناآگاهي حين وقوع سيلاب عازم اين مناطق مي‌شوند و نمي‌دانند حضور نابهنگام و شتابزده آنها بدون برنامه‌ريزي از قبل، چه آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري بر مردم اين مناطق وارد مي‌كند كه بعضا تا سال‌ها با مردم اين مناطق مي‌ماند هسته اصلي فيلم مستند ناگهانگي را تشكيل مي‌دهد. سازنده اين اثر به دل بحران مي‌زند و از نزديك ابعاد مثبت و منفي اين موضوع را بررسي مي‌كند. با او در همين زمينه گفت‌وگويي انجام داديم و تلاش كرديم ابعاد ماجرا را باز كنيم.

شكل‌گيري سوژه 
نيكبخت در ابتداي صحبتش درباره چگونگي پرداخت به اين موضوع مهم به ما مي‌گويد: «ناگهانگي، روايتي از بحران سيل است. تا سيلي بيايد و زلزله‌اي بشود، آدم‌هايي براي كمك مي‌شتابند. اجناس تهيه شده، بليت ورود به منطقه‌اي مي‌شود كه مردمش در بحران گرفتارند. از زمين و هوا آدمِ آماده ياري مي‌بارد؛ من اين بار تلاش كردم دوربين را به سمت گروه‌هاي مختلف كمك‌كننده برگردانم.» 
او در ادامه مي‌گويد: «در سيل لرستان متوجه اين موضوع و سوژه شده بودم ولي ايده كانوني ذهنم به بلوغ نرسيده بود. هيجان اين بحران را نمي‌توانستم مديريت كنم. در سيل بلوچستان تصميم قاطعي گرفتم و در همين رابطه مي‌توانم بگويم 15 روز متمركز با گروه‌هاي مختلف كمك‌كننده زيست كردم. فارغ از هر هيجاني تمام كوششم اين بود كه تلاش‌هاي‌شان را ثبت كنم اما كاملا ايمان داشتم زمين‌ها خشك نشده، اين گروه‌ها منطقه را ترك خواهند كرد.»
او به مستندي كه پيش‌تر ساخته بود اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: «ايمان داشتم مستند «پرسه در چممهر» كه پيش‌تر ساخته بودم بذر بحران‌هاي جديد در دل بحران‌هاي سيل به وجود مي‌آورد و اينجا به نظر من بهترين فرصت ثبت اين نگاه بود. در دل اين بحران، سيلي از مهرباني، گيجي و آشفتگي با برو بياي مردم متولد مي‌شود كه اين برو بيا آسيبي به وجود مي‌آورد شايد تا آخر عمر بحران زده‌ها هم از بين نمي‌رود. من معتقدم فيلم ناگهانگي از مخاطبينش دعوت مي‌كند تا رهاشدگي گروه‌هاي مستقلِ غيرسيستمي در دل بحران را بازخواني كنند. روند كاري آنها را ببينند و بدانند تك‌تك گروه‌ها نيت‌هاي خير دارند اما در يك نگاه كلان آفت‌هاي بسيار عميق و جدي را به وجود مي‌آورند. 
از كارگردان درباره ابعاد اين بحران در فضاي بلوچستان مي‌پرسيم و او با اشاره به اينكه هيچ‌كس ادعا ندارد ابعاد بحران در اين مناطق كوچك‌تر شده است، مي‌گويد: «به نظر من بوي بحران‌هاي تازه در هوا پيچيده است. همه مي‌دانند كه زنجيره‌اي از بحران تازه در راه است و يك حلقه، حلقه ديگر را مي‌زايد. حادثه عظيم است و از نظر من حرف و سخن‌ها بسيار. چرا محصولات دنياي مدرن (سد وشمگير گلستان، شهر پل دختر، سدهاي خوزستان و سد نيك‌شهر بلوچستان) در اين مواقع براي انسان‌ها بحران توليد كردند؟ چرا آب، پُل پلدختر را با ارتفاع 18 متر از بين نمي‌برد ولي اكثر پل‌هاي رودخانه كشكان با ارتفاع 5 الي 6 متر نابود مي‌شوند؟ مي‌خواهم بگويم گروه‌هاي مردمي با حضور خود در مناطق بحران‌زده اغلب اشتباهات متخصصين را (براي نمونه بحث پل) كامل مي‌كنند. ضربه زدن به اراده افراد بومي و خرده فرهنگ سرزمين حكايت از تكميل زنجيره بحران است. من فيلمساز در اين فيلم بر بخش دوم اين نگاه تمركز دارم.»
او با اشاره به اينكه آينده چنين بحران‌هايي از خود بحران مهم‌تر است، مي‌گويد: «روايت فقط آنچه در ميدان بحران مي‌گذرد، نيست. بچه‌هاي سرگردان، پيچيده در نجابت كودكي، تذكرات اصلي فيلم ناگهانگي‌اند. آنچه سيل برجا مي‌گذارد، فقط گل و لاي و خانه‌هاي فروريخته نيست؛ صداي مردم را روي تصاوير بشنويد اين مردم اين‌گونه نبوده‌اند و ان‌شاء‌الله اين‌گونه نمي‌مانند و بچه‌ها اين صحنه‌ها را فراموش مي‌كنند. مناطق بحران‌زده نيازمند كمك هستند اما قطب بازار، روشنفكران، بسيجيان و... به اندازه جيب خودشان كمك مي‌كنند نه به اندازه نياز واقعي موقعيت بحران‌زده، از طرفي روش‌هاي كمك فوق‌العاده هيجان‌زده و نامناسب است كه به وفور در فيلم موجود است. بايد همگان از شتابزدگي براي رفتن به منطقه بحران پرهيز كنيم.»

سختي‌هاي توليد فيلم مستند 
نيكبخت درباره شرايط توليد فيلم مستند «ناگهانگي» با اشاره به مشقت‌ها و سختي‌هاي آن حين توليد هم توضيح مي‌دهد: «اساسا توليد مستند در بحران فوق‌العاده سخت و دشوار است. بيش از4000 كيلومتر در منطقه بحران زده جابه‌جا مي‌شديم براي اينكه سوژه مناسب پيدا كنيم و به صورت متمركز كار انجام بديم. تمامي مسائل تداركاتي تيم مستندسازي تحت شعاع شرايط است. براي كار در بحران بايد جور ديگر زيست كردن را پذيرفت وگرنه نهايتا فيلم به گزارش خوب ختم خواهد شد.»
او در آخر درباره ميزان حمايت از مستندسازان براي ساخت چنين آثاري به حمايت روايت فتح اشاره مي‌كند و اينكه ناگهانگي را از همان ابتداي مسير حمايت كرد: «از طرفي اميدوارم مستند ناگهانگي در چهاردهمين جشنواره سينما حقيقت ديده شود. در مرحله اول مسوولين به‌صورت جدي براي اين موقعيت چاره‌اي بينديشند بحران‌ها را بدون حضور مردم نمي‌توانيم ساماندهي كنيم. قطعا حضور مردم فرصت بزرگي براي هر كشور است نه تهديد اما رهاسازي فعلي حكايت از بي‌تدبيري است كه خود بحران‌زا شده است. اميدوارم گروه‌هاي كمك‌كننده مستقل هم بتوانند اين فيلم را ببينند. بهترين حالت براي اين مستند حضور در دانشكده‌هاي علوم اجتماعي براي طراحي و گفتمان‌سازي اين فرآيند است.»

 


«روايت فقط آنچه در ميدان بحران مي‌گذرد، نيست. بچه‌هاي سرگردان، پيچيده در نجابت كودكي، تذكرات اصلي فيلم ناگهانگي‌اند. آنچه سيل برجا مي‌گذارد، فقط گل و لاي و خانه‌هاي فروريخته نيست؛ صداي مردم را روي تصاوير بشنويد اين مردم اين‌گونه نبوده‌اند و ان‌شاء‌الله اين‌گونه نمي‌مانند و بچه‌ها اين صحنه‌ها را فراموش مي‌كنند. مناطق بحران‌زده نيازمند كمك هستند اما قطب بازار، روشنفكران، بسيجيان و... به اندازه جيب خودشان كمك مي‌كنند نه به اندازه نياز واقعي موقعيت بحران‌زده، از طرفي روش‌هاي كمك فوق‌العاده هيجان‌زده و نامناسب است كه به وفور در فيلم موجود است. بايد همگان از شتابزدگي براي رفتن به منطقه بحران پرهيز كنيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون