زمستان سفيد يا سياه كرونا
طاهر جمشيدزاده
طبق تعريف روانشناسان برتر دنيا نظير فرويد و يونگ يادگيري عبارت از تغييري نسبتا دايمي در رفتار است كه در نتيجه تمرين حاصل شود كه البته تغييراتي در رفتار كه حاصل رسش (و نه تمرين)، يا شرايط موقت جاندار مثل «خستگي يا حالات ناشي از مصرف برخي داروها» مشمول اين تعريف نميشوند. ۴نوع يادگيري مشخص شامل خوگيري، شرطيسازي كلاسيك، شرطيسازي عامل و يادگيري پيچيده «انسان و نخستيها» است. در برخورد و مواجهه با ويروس كرونا كه يك سال است جهان و ۱۰ماه متوالي است كه مهمان ناخوانده كشور عزيز ايران ما شده است هم طبق آنچه كه كادر درمان و كارشناسان حوزه بهداشت بارها و بارها به كرات گفتهاند تنها راه مقابله با اين ويروس چموش كه وحشي شده و قدرت عفونت و سرايت آن۱۰برابر شده است رعايت شيوهنامههاي بهداشتي و سازگاري با رعايت دقيق پروتكلها در برخورد با اين ويروس تا قبل از واكسيناسيون جمعي است. فهم انسان درباره اين بيماري خطرناك مانند رويدادهاي وابسته به چگونگي رديابي اندامهاي حسي از محركها «ويروس كرونا» و تعبير مغز از اطلاعات دريافتي اندامهاي حسي است.
از به هم خوردن پلك گرفته تا بازي فوتبال يا نوشتن برنامههاي كامپيوتري، هرگونه رفتاري در نتيجه فعاليت دستگاه عصبي مركزي و به ياري غدد درونريز حاصل ميشود.براي مثال جريانهايي را كه بايد هماهنگي موثري داشته باشند تا بتوان اتومبيل خود را پشت چراغ قرمز متوقف كرد از نظر بگذرانيم؛ نخست بايد چراغ راهنمايي ديده شود، اين بدين معنا است كه نور بايد بر يكي از اندامهاي حسي (چشم) اثر بگذارد؛ تكانههاي عصبي از چشم به مغز انتقال يابند و آنگاه در مغز خصوصيات گوناگون محرك تجزيه و تحليل شوند و با اطلاعات موجود درباره رويدادهاي قبلي كه در حافظه ذخيره شده مقايسه شوند.اينك شخص در مييابد كه وجود چراغ قرمز در شرايط حاضر به معناي توقف است.جريان حركت دادن پا به سوي ترمز و فشار آن، از بخشي از منطقه حركتي مغز شروع ميشود كه عضلات ران و ساق و پا را زير فرمان دارد. بعضي از غدد درونريز وي نيز به فعاليت ميافتند و در نتيجه، ضربان قلب افزايش مييابد و تنفس تند ميشود و تغييرات سوخت وسازي ديگر مربوط به ترس روي ميدهد.اين فرآيندها باعث تندتر شدن واكنش در شرايط اضطراري ميشود.هرچند به نظر ميرسد توقف در برابر چراغ قرمز جرياني سريع و خودگردان باشد ليكن اين عمل متضمن پيامها و انطباقهاي پيچيدهاي است و اطلاعات لازم براي اين فعاليتها از راه شبكه گستردهاي از نورونها «سلولهاي عصبي» منتقل ميشوند.دستگاه عصبي، اندامهاي حسي، ماهيچهها و غدههاي داخلي، امكان آگاه شدن از پيرامون، محيط زيست و سازگاري با آن را فراهم ميآورند. درك آدمي از بيماري كرونا شبيه توقف پشت چراغ قرمز راهنمايي و رانندگي است و تا زماني كه چراغ سبز نشود بايد منتظر ماند و عبور از چراغ قرمز مساوي با جريمه و بعضا تصادف «در خصوص كرونا مبتلا شدن و مساوي با مرگ» خواهد بود. همه جوامع بشري براي خود زباني دارند و هر كس از سطح هوش عادي و بهنجار برخوردار باشد زبان مادري خود را فرا ميگيرد و بدون تلاش آن را به كار ميبرد.طبيعي بودن زبان، گاه اين فكر را پيش ميكشد كه اصولا زبان نيازي به تبيين خاصي ندارد.چنين تلقي و تصوري نابجاست.
بعضي مردم ميتوانند در مواجهه با ويروس كرونا مانند ويروس آنفلوآنزا برخورد و عمل كنند و بعضيها نه، بعضي افراد ميتوانند نوشتهها را بخوانند و بعضي نميتوانند؛ بعضي رياضيات ميدانند و بعضي نميدانند.بعضيها ميتوانند شطرنج بازي كنند و بعضي نه.با اين حال اساسا هر آدمي ميتواند نظام زبانشناختي بسيار پيچيدهاي را فرا گرفته و به كار ببرد.چرايي اين پديده يكي از رازهاو معماهاي بنيادي در روانشناسي انسان است در اين راستا استفاده صحيح از زبان بدن كه از آيتمهاي اصلي زبان بشر است ناشي از هوش و نبوغ سرشار آدمي در سياره آبي است. در مواجهه با بيماري و ويروس كرونا متأسفانه اين طرز تلقي و ديدگاه وجود دارد و افراد از ترس انگ اجتماعي و انگشتنما شدن در ميان مردم ترجيح ميدهند به درمان خودسرانه روي بياورند و متأسفانه در استانهايي شبيه خوزستان و كردستان و لرستان و آذربايجانها شاهد اين مواجهه نادرست و طرز ديدگاه افراد در برخورد با بيماري هستيم. شناخت خود، پذيرفتن مسووليت احساساتمان و تعيين حد و مرز براي ديگران، مسيري طولاني است كه منجر ميشود به اينكه آگاه شده و بدانيم چه وقتي با كسي ارتباط برقرار نكنيم.اما اين فقط قسمتي از جواب است و براي حل صورت مساله كفايت نميكند. اگر بتوانيم توانايي ديد و نظر خويش را نسبت به افراد بهبود ببخشيم و با اعتماد و آگاهي مواجهه و رفتار نادرست آنها را در قبال پذيرفتن و روبرو شدن با ويروس كرونا تغيير دهيم آنگاه ميتوانيم علائم و فيدبكهايي را كه آنها در مورد مواجهه با ويروس در ذهن خود ايجاد كرده و پذيرفتهاند دستخوش تغيير كنيم و المانها و نشانههايي را كه آنها در مورد ميزان اراده در قبال بيماري و درمان آن و صميميت و حسن اعتماد و رفتار خود ميفرستند با بينشي ژرف و عميق بخوانيم و متوجه شويم. هرچه قدر تفسيري كه ما از حقيقت بيماري كرونا داريم با تفسير و تلقي آنها در مواجهه با پذيرفتن واقعيت ويروس كرونا همخواني بيشتري داشته باشد وضع بهتري در جامعه خواهيم داشت و ديدگاه افراد در مواجهه با بيماري كرونا اصلاح ميشود و افراد با تغيير رفتار درست و اصولي بيشتر پروتكلها و دستورالعملهاي بهداشتي را در رويارويي با بيماري تا قبل از كشف و ساختن واكسن بيماري رعايت كرده و در عمل به اجرا خواهند گذاشت و در ثاني مناطق آلوده و قرمز و هشدار با رعايت پروتكلها به وضعيت ثبات و آرامش ميرسند و ثالثا آمار تصاعدي بيماري به نحو چشمگير و بيسابقهاي روند شيب سينوسي و كاهشي را همچنان كه در اين۴هفته محدوديت كرونايي كه با تدابير درست خبرگان وزارت بهداشت، كادر درمان، مسوولان و مردم به اجرا گذاشته شده است.