• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4827 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۸ دي

دو عامل تهديد مهم در قرن بيست‌ويك

هنر از شر مصرف‌گرايي و ديكتاتوري خلاص مي‌شود؟ 
به عقيده كلمنت گرينبرگ، نقاد هنري تاثيرگذار قرن بيستم «ديكتاتوري» و «مصرف‌گرايي» دو عامل تهديدكننده هنر مدرن هستند. به گزارش ايسنا، الجزيره در مطلبي درباره مدرنيسم يا نوگرايي نوشته است: «اصطلاحي است كه به يك حركت جهاني اطلاق مي‌شود كه از اوايل قرن بيستم آغاز شد. مدرنيسم مفاهيم و ارزش‌هاي جديدي را در جامعه صنعتي و مدرن پديد آورد. هنرمندان دوره مدرن از ابزار و وسايل جديد براي انعكاس احساسات اجتماعي و فرهنگي جامعه مدرن استفاده كرده‌اند.»
سرآغاز اصطلاح مدرنيسم و هنر مدرن را مورخان از زمان گوستاو كوربه (نقاش فرانسوي كه رهبر جنبش رئاليسم يا واقع‌گرايي در نقاشي قرن نوزدهم فرانسه به‌شمار مي‌آمد) مي‌دانند و اوج آن در «هنر انتزاعي» (به هنري اطلاق مي‌شود كه هيچ صورت يا شكل طبيعي در جهان در آن قابل شناسايي نيست و فقط از رنگ و فرم‌هاي تمثيلي و غيرطبيعي براي بيان مفاهيم خود بهره مي‌گيرد) بوده است. با وجود اينكه اين اصلاح اسلوب‌هاي مختلفي را شامل مي‌شود اما برخي از پايه‌هاي اساسي آنها شامل موارد زير است: 
رد ارزش‌هاي هنري و تاريخي محافظه‌كارانه مثل التزام به ترسيم شكل حقيقي موضوعات، توجه به ابتكار و آزمايش رنگ و اشكال مختلف كه اثر هنري را به انتزاع نزديك مي‌كند و تمركز بر خود هنر به جاي توجه به اثر نهايي هنرمند. مدرنيسم همچنين شامل افكار سياسي و اجتماعي مختلفي مي‌شد كه غالبا به تفكراتي پيرامون آرمان‌شهر و زندگي آرمانگرايانه بشر و نيز علاقه به برابري و پيشرفت منتهي مي‌شد.
استقلال و تجددگرايي
هنر مدرن، افكار و احساسات را به روش جديدي ارايه مي‌كند و به جاي تمركز بر عقل جمعي كه از افكار هنر كلاسيك است، بر تجربه شخصي و فرديت توجه دارد. انسان از ابتداي تاريخ با نقاشي در غارها ثابت كرده است كه قدرت تفكر انتزاعي را دارد و مي‌تواند از طريق هنر خود با ديگران ارتباط برقرار كند؛ اما بعد از ظهور هنر مدرن، ديگر هيچ مرز و محدوديتي براي هنر متصور نبود. به مرور زمان، انسان با پيشرفت در زمينه فرهنگ و هنر به هنرهايي چون طراحي، مجسمه‌سازي، معماري، نمايش و بعدها هنر تصوير، عكاسي و فيلمسازي دست يافت. پس از آن اينترنت و رسانه‌هاي مختلف تغييراتي را در نوع ارايه اشكال مختلف هنر ايجاد و مردم از راه دور با هنر ارتباط برقرار كردند؛ البته با پيشرفت تكنولوژي، در اين ميان هنرهايي مثل تئاتر مورد كم توجهي مردم قرار گرفتند. هر چند عده‌اي هنوز معتقدند سالن‌هاي تئاتر و اپرا هنوز هم منحصر‌به‌فرد بوده و طرفداران خود را دارند.
با آنكه ريشه‌هاي هنر مدرن به قرن ۱۹ ميلادي باز مي‌گردند، اما تعريف آن به عنوان يك حركت مستقل را مي‌توان در كلام و افكار راجر فراي (نقاش، استاد دانشگاه كمبريج و منتقد هنري اهل انگلستان) و كلمنت گرينبرگ جست‌وجو كرد. گرينبرگ هشدار داده است دو خطر هنر را تهديد مي‌كند؛ يكي گسترش ديكتاتوري كه در رفتار افرادي چون استالين، موسوليني، هيتلر و فرانكو نمود مي‌يابد و ديگري فرهنگ بصري و تجاري مصرف‌گرا كه همراه با هنر مدرن به وجود آمده است. نظام‌هاي ديكتاتوري جلوي هنر آرمانگرايانه را گرفته، سبب ترويج نوعي تقليدي و تكراري از هنر شدند كه اصطلاحا به آن «كيچ» (به آلماني: Kitsch) گفته مي‌شود. هنري كه افراد بيشتري را به خود جذب مي‌كند اما نوعي پست و انحطاط يافته از هنر است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون