تكثير ابدي آباداني آرام
حسن لطفي
حتي اگر يك بار هم اصغر عبداللهي را درست و حسابي ديده باشي، كافي است تا خبر مرگش برايت تلخ و اشكآور باشد. در چنين حالتي حتي نياز نيست، فيلمهاي خانه خلوت، خداحافظي طولاني، بندر مهآلود، خواهران غريب، در كمال خونسردي، به خاطر هانيه و... را تماشا كرده باشي، يا كتابهاي سايباني از حصير، در پشت آن مه، هاملت در نمنم باران و... را از او خوانده باشي. البته شايد هم من اينطور فكر ميكنم، آنهم نه حالا كه خبر مرگش تيرگي اين روزها را براي خانواده، رفقا، شاگردان و علاقهمندان به آثارش افزون كرده. اين باور از شهريور 1369 در وجودم جوانه زد و رشد كرد، آنهم در جلسهاي كه قرار بود در آن اصغر عبداللهي همراه با نويسندگان همنسلش(عباس معروفي، رضا جولايي، علي دهباشي، منصور كوشان و...) درباره جلال آلاحمد سخن بگويد. اصغر عبداللهي از همه كمحرفتر و آرامتر بود اما با آنكه وقتي نوبت به او رسيد تا درباره داستان كوتاه خواهرم و عنكبوت جلال حرف بزند، برق سالن قطع شد و او بدون ميكروفن و زير نور شمع سخن گفت در پايان جلسه خيليها از او ميگفتند. دليلش فقط حرفهاي آن لحظهاش نبود. اين را خوب ميدانستم. برخوردش با حاضرين، نگاه متفاوتش، آرامي و متانت همراه با احترامش و... چاشني نقدش بر داستاني از جلال شده بود. بعد از آن روز و شب خيلي از حاضرين در جلسه، خواننده داستانهاي كوتاهش شدند كه وامدار قدرت داستانهاي نويسندگاني همچون همينگ ووي و فاكنر بود. داستانهايي كه متاسفانه تعدادشان مثل سالهاي زندگياش اندك بود. شايد هم درست همين بود. سينماي ايران نيازمند فيلمنامهنويسان خوبي بود كه درام و نمايش را به خوبي بشناسند. اصغر عبداللهي هم كه همين طور بود. البته در بين آثارش همه جور فيلمنامهاي پيدا ميشود. فيلمنامههاي متمايل به خوبي كه در دهه 60 و در شروع فيلمنامهنويسياش نوشت(جهيزيه براي رباب، جستوجو در جزيره) تا فيلمنامههايي كه ميتوانست شاهكاري باشد و متمايل به خيلي خوب بود و بيشتر در دهه 70 نوشته شد(خانه خلوت، بندر مهآلود، خواهران غريب). البته فيلمنامه خداحافظي طولاني هم كه در دهه 80 نوشته شد هم چنين وضعيتي دارد. شايد اگر روحيه منعطف، آرام و متين اين نويسنده آباداني نبود و هنگام ساخت فيلم بر تصوير كشيدن وفادارنهتر فيلمنامههايش پافشاري ميكرد، نتيجه كارنامه فيلمنامهنويسياش بهتر هم ميشد. كارنامهاي كه با مرگ او بسته شد؛ مرگي كه اگرچه خداحافظي طولاني او با عالم هنر است اما مانع حضور زنده او در ذهن و آثار همه كساني كه شاگرد مستقيم و غيرمستقيم او در دنياي داستان و سينما هستند، نميشود. آبادني آرام و خلاق با مهر، ادب، متانت، دانايي و معلمياش خود را به تعداد زيادي تكثير كرده است.