بابك پاكنيا، وكيل «بهار چشمبراه» از ناگفتههاي بخش دوم پرونده «دختر آباداني» به «اعتماد» گفت
صدور راي؛ بدون برگزاري جلسه رسيدگي و ابلاغ به وكيل
ثمر فاطمي
پرونده «بهار چشمبراه» كه به «دختر آباداني» معروف شده، دو بخش دارد؛ يكي مربوط به درگيري ميان او با خانواده مدير آباداني است كه منجر به ضرب و شتم او شده و بخش ديگر مربوط به آنچه در ويديوي منتشر شده، ديده نميشود و ماجراي پشتپرده و مربوط به مسائل اخلاقي است. در اين بخش دوم پاي دو نفر در ميان است؛ مديري كه دختر آباداني به خانه او مراجعه كرده و در نتيجه اين مراجعه، خانواده مدير با دختر آباداني درگير شده و او را كتك ميزنند و نفر دوم هم مامور حراستي كه افكار عمومي در ويديوي منتشر شده شاهد رفتار عجيب و غيراخلاقياش بودند. اين بخش پرونده در شعبه ۱۰۱ دادگاه كيفري 2 آبادان رسيدگي ميشد. روندي كه روز گذشته نتيجه آن ازسوي دادگاه، صدور قرار منع تعقيب به دليل فقدان ادله شرعي و قانوني اعلام شده است.
ماجرا از كجا شروع شد؟
ماجرا با انتشار ويديويي 65 ثانيهاي در يكم آبان ماه 99 آغاز شد. ويديويي كه دختري را نشان ميداد كه با سر و صورتي خونين بر زمين افتاده و 2 زن و 2 مرد دورهاش كردهاند. 2 زن با لباس خانه كه يكي بر بدن دختر نشسته و به او اجازه تكان خوردن نميدهد و يكي كه گيسوانش را ميكشد و بر سر و صورتش ميكوبد. همينطور مردي كه نشاني از او نيست، به جز دستانش كه دستهاي دختر را فشار ميدهد و مامور حراستي كه با لباس فرم «نگهباني» هرازگاه با دست، كفِ كفش يا باتوم، بدنِ دختر را ميفشارد. ويديو را اولينبار يكي از روزنامهنگاران جنوب كشور با اين توضيح منتشر كرد؛ «به اين دختر توسط يك مدير در آبادان تجاوز شده و باردار شده، وقتي رفته منزل آن شخص و اعتراص كرده و صدايش را بلند كرده خانواده آن فرد با كمك كارمندان حراست پالايشگاه آبادان اين بلا را بر سر دختر آوردهاند.» ويديويي كه اين روزنامهنگار گفته، روز سيام مهرماه دراختيارش قرار گرفته و او منتشرش نكرده اما روز بعد و با شنيدن خبر بازداشت دختر و با درنظر گرفتن احتمال «لاپوشاني موضوع مقابل يك فرد بانفوذ»، تصميم به انتشارش گرفته است. تصاويري كه به طور جدي مورد توجه افكار عمومي قرار گرفت و كاربران فضاي مجازي نام «دختر آبادان» بر «بهار چشمبراه» گذاشتند و به نحوه برخورد با او و اتفاقاتي كه برايش رقم خورد، اعتراض كردند. يك روز بعد و در حالي كه واكنشها به اين اتفاق به يكي از جديترين موضوعات روز فضاي مجازي تبديل شد، صداوسيما در اقدامي البته مسبوق به سابقه، سراغ ماجرا رفت و ويديوهايي از «بهاره چشمبهراه» يا همان «دختر آبادان»، پدرش و البته خانه مدير منتشر كرد. «دختر آباداني» در آن ويديوها، پس از توضيحاتي كوتاه درباره آنچه اتفاق افتاده، باردار بودنش از آن مرد را «شايعه» اعلام كرد و گفت كه ماجرا را به صورت قانوني پيگيري خواهد كرد. ويديوي ديگر هم كه بازسازي صحنه حادثه بدون حضور پليس و «دختر آباداني» بود، به گزارش يكسويه حادثه از زبان اهالي خانه ميپرداخت. بابك پاكنيا اما اين روايتهاي صداوسيما را «دروغ» خوانده و به «اعتماد» ميگويد: «موكلم اين روايتها را قبول ندارد و با توجه به اينكه صداوسيما خلاف قانون و رفتار حرفهاي اقدام كرده، قطعا از صداوسيما شكايت خواهيم كرد.» بدون درنظر گرفتن اين نكته هم اما آنچه صداوسيما انجام داد، نهتنها به رفع ابهامات و اقناع افكار عمومي كمكي نكرد كه پرسشها را درباره چرايي اين حادثه جديتر كرد و پيگيران ماجرا را ميان 3 سناريوي «دزدي از خانه»، «رابطه غيراخلاقي» و «ارتباط مالي برادر دختر آباداني با آقاي مدير» سرگردان! سرگرداني كه با وجود اينكه «بهار چشمبراه» تصميم به انتخاب بابك پاكنيا و افروز هندياني به عنوان وكيل خود گرفت و هر دو طرف ماجرا از يكديگر شكايت كردند و مامور حراست هم بازداشت شد، همچنان ادامه داشته و تمام طول اين يك ماه و نيم كه از ماجرا گذشته، پاسخي روشن دريافت نكرده است.
چرا «بهار چشمبراه» به منزل مدير رفت؟
اصل ماجرا اما چنانچه بابك پاكنيا، وكيل «دختر آباداني» به «اعتماد» گفته، از اين قرار است كه «بهار چشمبراه» با يك شركت پيمانكاري كار ميكرده كه مشغول انجام پروژهاي در همان شركت آقاي مدير بوده و از اين طريق با او آشنا شده و ارتباطي فراكاري بينشان شكل ميگيرد. اين رابطه اما آنطور كه بايد و شايد پيش نميرود و درنهايت اختلافها به آنجا ميكشد كه دختر پس از تذكر چندينباره به آقاي مدير، تصميم ميگيرد به منزل مدير رفته و همسر آقاي مدير را از ماجرا آگاه كند و با درجريان گذاشتن او، براي حل مشكلات از او ياري بگيرد. اين نقطه آغاز درگيري است و ادامه آن را بابك پاكنيا چنين توضيح داده است: «موكلم ميگويد به آن خانه رفته اما نه قصد دعوا داشته، نه كاري ديگر؛ او گفته كه فقط رفتم با همسرش صحبت كنم و شرح ماوقع را بگويم. به هيچ عنوان هم درگيري خاصي در خانه اتفاق نيفتاد. خودشان در را باز كردند و من وارد خانه شدم. وقتي پسر خانواده در را باز كرد، گفتم ميخواهم با مادرت صحبت كنم و من را داخل خانه بردند و وقتي راجع به اصل موضوعات صحبت كردم، درگيري پيش آمد.» اينجا همان لحظهاي است كه دختر «مجبور به فرار» شده و از منزل مدير خارج ميشود؛ «وقتي فرار ميكند، حتي سوار تاكسي ميشود اما او را از تاكسي پياده ميكنند و مجبور ميشود براي دفاع از خود با پسر مدير درگير شود.» بنابر آنچه وكيل بهار چشمبراه گفته، آقاي مدير در تمام اين اتفاقات حضور نداشته و خانوادهاش پس از شنيدن ماجرا، با آقاي مدير تماس گرفته و به او خبر ميدهند كه كسي آمده و عليهاش مسائلي را مطرح ميكند. همين مساله هم مدير را راهي محل حادثه در نزديكي منزلش ميكند و او ميانه ضرب و شتم دختر به محل ميرسد.
پس از درگيري چه اتفاقي افتاد؟
لحظاتي از ضرب و شتم را در ويديوي منتشر شده ديدهايم. خانواده آقاي مدير چنانچه در توضيحاتي كه يكي از زنان با فرياد در همان ويديو ميگويد، دختر را به بهانه اينكه وارد منزلشان شده و آنها را تهديد كرده، كتك زده و در جوي آب انداخته و در ادامه به پليس ۱۱۰ زنگ زدهاند. پاكنيا ادامه ماجرا پس از قطع شدن آنچه را كه در ويديو ديديم، چنين توضيح ميدهد: «آقاي مدير ميانه درگيريها سر ميرسد و اعضاي خانواده دختر را به اتهام دزدي به ماموران پليس داده و پليس بهار چشمبراه را بازداشت ميكند.» بازداشت او همان نكتهاي است كه باعث شد، خبرنگار جنوبي اقدام به انتشار ويديو كند و درنتيجه واكنشها به افكار عمومي باعث ورود جديتر مسوولان و درنهايت بازداشت مامور حراست (نگهبان) بابت رفتار غيراخلاقياش ميشود. اما هيچيك از اعضاي خانواده مدير و خود او بازداشت نميشوند. تا اينكه «بهار چشمبراه» وكيل گرفته و عليه خانواده مدير به علت ضرب و شتم و عليه خود مدير به علت مسائل اخلاقي شكايت ميكند و اين پروندهها باز و پيگيريهاي شروع ميشوند.
چه خبر از پروندهها؟
بابك پاكنيا درباره نحوه رسيدگي به پرونده به «اعتماد» ميگويد: «پرونده ابتدا در دادسرا مطرح و به 2 بخش تبديل شد. مسائل اخلاقي قابليت رسيدگي مستقيم در دادسرا ندارد و پرونده بايد مستقيم به دادگاه برود. بنابراين راجع به ضرب و شتم پرونده در دادسرا مطرح شد تا درنتيجه رسيدگي در دادسرا اگر كيفرخواست صادر ميشد، براي رسيدگي و تعيين مجازات به دادگاه ارسال ميشد.» اين وكيل دادگستري ادامه ميدهد: «درباره مسائل اخلاقي اين پرونده مستقيما به شعبه ۱۰۱ دادگاه كيفري ۲ آبادان ارجاع شد.» در بخش اخلاقي پرونده 2 نفر حضور داشتند؛ يكي كارمند حراست و ديگري آقاي مدير. اين به اين معناست كه كارمند حراست هم در بحث ضرب و شتم پرونده داشته كه در دو گزارش «اعتماد» در همين هفته آمده، كيفرخواست صادر شده، هم در بخش انجام فعل حرام كه رفتار آزارنده او با دختر آباداني است و پرونده آن به دادگاه رفته است. مدير اما تنها در بخش اخلاقي پرونده حاضر بوده كه دادگاه براي هر دوي اين افراد در بحث اخلاقي پرونده، منع تعقيب صادر كرده است.
صدور راي در غياب وكلا
بابك پاكنيا اما به صدور راي منع تعقيب اعتراض دارد. او ميگويد، در شرايطي منع تعقيب صادر شده كه هيچ ابلاغي به وكيل صورت نگرفته و جلسه رسيدگي هم تشكيل نشده است؛ «وقتي منع تعقيب صادر شد و ما به دادگاه مراجعه كرديم و پرسيديم چرا به وكيل ابلاغ نشده، گفتند شما دلايل شرعي و قانوني بابت مسائل اخلاقي و حرام نداشتهايد، ما گفتيم كه شما اخطار نداديد تا ما مداركمان را ارايه كنيم. گفتند اين پرونده وكيل نداشته. ما پرونده را باز كرديم و نشان داديم كه وكيل داشته، گفتند ما نميدانستيم كه وكيل داشت، ديگر چه كنيم؟! راي را دادهايم!» اين وكيل دادگستري تاكيد دارد كه ضمن تجديدنظرخواهي از قرار منع تعقيب در دادگاه تجديدنظر استان خوزستان، از قاضي شعبه و كارمندان اين شعبه در مراجع قانوني شكايت خواهند كرد: «بايد پاسخگو باشند به چه مجوزي بدون تشكيل جلسه و ابلاغ به وكيل پرونده راي صادر كردهاند.» پاكنيا معتقد است كه مهمتر از نتيجه اين پرونده، ايراد شكلي است كه به نحوه رسيدگي به آن وارد است؛ «چرا از وكيل خواسته نشده تا ادلهاش را ارايه كند؟»
براساس آنچه پاكنيا گفته، در بخش اول پرونده كه به ضرب و شتم مربوط است، كيفرخواست صادر شده و جهت رسيدگي به شعبه ۱۰۱ دادگاه كيفري 2 آبادان ارجاع شده اما در بخش اخلاقي با توجه به صدور قرار منع تعقيب، وكلاي «بهار چشمبراه» بايد درخواست تجديدنظر كنند و منتظر نتيجهاي باشند كه پس از رسيدگي مشخص خواهد شد.