همزمان با اظهارات انتخاباتي دوپهلوي احمدينژاد، رامين به او تاخت
«حماقت»؛ يك توطئه بهاري!
۱۶ سال پيرتر و باتجربهتر اما در انگيزه و انديشه بيشباهت به ۱۶ سال قبل. اين توصيف محمدعلي رامين درمورد محمود احمدينژاد است. محمدعلي رامين، مشاور مطبوعاتي محمود احمدينژاد در دولت نهم و معاون مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت ارشاد در دولت دهم بود كه كارنامه او پُر است، از توقيف و تذكر و لغو امتياز نشريهها و مطبوعههاي مختلف و متعدد كه «معاون سانسور» را لقبي برازنده براي اين چهره نزديك به محمود احمدينژاد ميكند. او اگرچه از سالهاي آغازين حضور احمدينژاد بر مسند قدرت او را همراهي ميكرد اما تقريبا همان زمان كه اصولگرايان يك به يك در صف برائت از احمدينژاد ايستادند، او نيز تلاش كرد تا فاصله خود را با رييس دولت نهم و دهم حفظ كند. حالا كه بازار انتخابات گرم است و هر كس تلاش دارد از هر ابزار رسانهاي استفاده كند تا حمايت يا عدم حمايتش از يك جريان را مطرح يا به اختلافات جرياني بهصورت تلويحي در جلوت و امتيازگيري در خلوت اشاره كند، محمدعلي رامين بار ديگر خط و مرزش را با احمدينژاد پررنگتر كرده است. در آستانه انتخابات كه برخي معتقدند محمود احمدينژاد بار ديگر عزم پاستور كرده و كانديدا ميشود و در همين راستا نيز خط و مرزها با «معجزه هزاره سوم» در حال مشخصتر شدن است، محمدعلي رامين در گفتوگويي كه با باشگاه خبرنگاران جوان داشت، تاكيد كرد كه احمدينژاد شخصا كانديدا نميشود. او گفت: «اگر فرض را بر رفتار عقلاني او قرار داده و با عبرتپذيري از تجربه تلخ سال ۱۳۹۶ تصميمات او را ارزيابي كنيم، قطعا شخصا داوطلب نخواهد شد، اما افراد زيادي هستند كه او ميتواند مورد حمايت خود قرار دهد و نقشآفرين باشد.» رامين در اين گفتوگو به اين پرسش كه چه افراد يا گروههايي ممكن است با احمدينژاد ائتلاف كنند هم صريح پاسخ داده و گفته: «هيچ عاقلي»! رامين توضيح داده است: «من هيچ عاقلي را نميشناسم كه حاضر به ائتلاف سياسي با احمدينژاد باشد. از طرف ديگر اصلاحطلبان از منظر سياسي دشمنان ذاتي احمدينژاد هستند؛ خاستگاه اجتماعي آنها نيز كاملا مختلف است و موقعيت سياسي هر دو طرف هم بحراني است؛ مگر آنكه به قصد تخريب و ناسازگاري با مصالح عمومي بخواهند «توطئه مشتركي» را دنبال كنند؛ كه بعيد ميدانم چنين حماقتي شكل بگيرد.» در انتخابات سال ۹۶ با وجود توصيه رهبري به احمدينژاد، او كانديدا شد. كسي كه رامين او را اينگونه توصيف كرده است: «انساني كه استعدادهايش بسيار فراتر از ظرفيت وجودي او بود و هنگامي كه اوج گرفت، بهجاي ادامه پرواز، خودش را باخت و سقوط كرد.» علاوه بر او حميد بقايي نيز در انتخابات نامنويسي كرد، كسي كه همراه با بقايي از نظر رامين «زائده احمدينژاد شدند و سقوطش را تسريع و تسريع كردند»، هيچكدام تاييد صلاحيت نشدند و از حضور در رقابت بازماندند. حالا در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ بار ديگر زمزمههايي از حضور مجدد احمدينژاد در فضاي سياسي به گوش ميرسد. هرچند او همين ديروز و در يك گفتوگويي با يك نشريه كويتي و در واكنش به پرسش از احتمال حضورش در انتخابات رياستجمهوري گفته كه «انتخابات، امروز موضوع اصلي ما نيست.» هرچند اين جمله ميتواند به معناي آن باشد كه هنوز براي صحبت از اين مهم زود است و اگرچه امروز در واپسين ماههاي 99 انتخابات موضوع اصلي احمدينژاد نيست اما هيچ بعيد نيست با ورود به سده تازه و نزديكتر شدن به روز سرنوشت انتخابات رياستجمهوري، «موضوع اصلي» آنها باشد! با اين همه اما اينبار بسياري شانس چنداني براي او قائل نيستند؛ چراكه معتقدند هركس يك بار ازسوي شوراي نگهبان رد صلاحيت شود، بسيار بعيد است كه بار ديگر در فهرست تاييدشدگان قرار گيرد. از همين روي احتمالا رامين و برخي ديگر از سياسيون معتقدند احمدينژاد احتمالا پشت يك كانديداي تازهنفس خواهد ايستاد و از او حمايت ميكند. اما اين چهره تازهنفس منتسب به جريان بهار چه كسي است؟ حميد بقايي و اسفنديار رحيممشايي كه دوران محكوميت خود را سپري كرده يا ميكنند، از سويي اگر فرض را بر عدم محكوميت آنها بگذاريم هم احتمال تاييد صلاحيتشان بسيار اندك بود. از سويي همانطور كه رامين و بسياري از اصولگرايان بارها گفتهاند،همه خط و مرزشان را با احمدينژاد مشخص كرده و افراد زيادي نيستند كه حاضر باشند براي انتخابات زير پرچم او قرار بگيرند. از سويي در اطرافيان احمدينژاد نيز نيروهاي وفادار كه با معيارهاي جديد رياستجمهوري همخواني داشتهباشند، اندك است. برخي وزرا و معاونانش نماينده مجلس شده و اغلب از او برائت جستهاند. در اين مدت برخي نيز از گزينههايي چون سعيد محمد به عنوان گزينه مورد حمايت بهاريها ياد ميكنند كه رابطه حسنه و تشكيلاتي اين اصولگرا با سپاه پاسداران باعث ميشود، حمايت احمدينژاد از او و نزديكي سعيد محمد به احمدينژاد، بعيد به نظر برسد. همچنين نزديكترين گروه سياسي به احمدينژاد در سالهاي پيش از اين نيز جبهه پايداري بوده است كه فارغ از تغيير رويكرد اين جبهه به احمدينژاد و با توجه به زمزمههايي از همراهي آنها با ساير اصولگرايان همراهي مجددا آنها بعيد به نظر ميرسد.