همزمان با طرح دوباره نام رييسي به عنوان كانديداي انتخابات صورت گرفت
جليلي؛ گزينه اصلح پايداري!
قطار انتخابات به سرعت درحال پيشروي است و در حالي كه هر روز مسافري از درهاي سمت راست اين قطار وارد شده و كوپهاي را به خود و همقطارانشان واگذار ميكنند، درهاي جناح چپ اين قطار سريعالسير - كه انگار با نزديكتر شدن به مقصد بر سرعتش نيز افزوده خواهد شد - نهتنها مسافري به خود نميبيند، بلكه همان چند نفري كه تا پيش از اين، برخي از عزم سفرشان با قطار انتخابات ميگفتند، حالا هر چه جلوتر ميآييم، معلوم ميشود كه چندان مصمم نبوده يا اساسا ميل و رغبتي براي عزيمت به سوي كارزار انتخابات 1400 ندارند. اين سو از ميان چند چهره اصلاحطلبي كه فهرستي رنگارنگ از رضا خاتمي تا محمدرضا عارف و از محسن صفاييفراهاني تا محسن هاشميرفسنجاني و باز از اسحاق جهانگيري تا محمدعلي افشاني را شامل ميشد، حالا جز چند نفري باقي نيست و همين ديروز كانديداتوري برخي گزينهها ازجمله خاتمي، صفاييفراهاني، هاشمي و البته محمدجواد ظريف براي چندمين بار تكذيب شد. آن سوي ميدان اما اوضاع متفاوت است. سيدابراهيم رييسي و محمدباقر قاليباف روساي قواي قضاييه و مقننه كه از ماهها قبل، از آنها به عنوان دو گزينه اصلي جناح راست براي تصاحب كرسي رياست بر قوه مجريه نام برده شده و البته در چند مقطع اين احتمالات رد شده، حالا دوباره به فهرست گمانهزنيها بازگشتهاند و از قضا نام رييسي كه برخلاف قاليباف كه با سكوت نسبت به اين گمانهزنيها به نحوي در راستاي تاييدشان گام برميدارد، دستكم يك مرتبه و البته به طور تلويحي كانديداتورياش را تكذيب كرد، حالا دوباره ورد زبان چهرههاي سياسي اصولگراست و هر روز يكي از اين جماعت از احتمال ورودش به انتخابات و البته توفيقش در صورت ورود به اين عرصه ميگويند. همزمان اما سعيد جليلي كه بارها از سوي نزديكانش به عنوان يكي از كانديداها شنيدهايم و البته عمدتا تاكيد شده كه حضورش در انتخابات به نحوي در گروي غياب رييسي است در اين عرصه، بار ديگر به عنوان گزينه مورد نظر طيفي خاص از جناح راست، يعني پايداريها مطرح شده است. به جز اين 3 نفر هم ميتوان فهرستي بلندبالا از گزينههاي ديگر اصولگرا در انتخابات رديف كرد كه يك سر آن را چهرههايي همچون حسين دهقان، محسن رضايي، پرويز فتاح، عزتالله ضرغامي، سعيد محمد و رستم قاسمي تشكيل ميدهند و سر ديگر آن به چهرههايي چون عليرضا زاكاني، علي نيكزاد، فريدون عباسي، مهرداد بذرپاش، اميرحسين قاضيزاده هاشمي، محمد قمي، شمسالدين حسيني، محمد مخبر، غلامحسين الهام و البته محمود احمدينژاد ميرسد. اسامي اين حدود 40 تا 50 نامي كه از آنها نوشتيم اما تا به امروز صرفا در حد گمانهزنيهاي رسانهاي مطرح بوده و حتي بعضا تحت فشار خبرنگاران و در پي اصرار اصحاب رسانه يا به طور خودخواسته و به اصطلاح خودجوش از رد اين احتمال گفتهاند اما با توجه به پيچيدگيهاي رقابت انتخابات و عرف و شكل و حال خاص آن در ايران، نميتوان هر رديه را دليل بر عدم كانديداتوري تفسير كرد؛ همان طور كه هر اعلام حضور، لزوما بهمعناي اين نيست كه كانديدايي به جمع كانديداها اضافه شده و در مواردي مثلا آن طور كه درباره سعيد محمد، فرمانده قرارگاه خاتمالانبيا گفته شده، ظاهرا او بيش از آنكه در پي كانديداتوري براي انتخابات رياستجمهوري باشد، سعي دارد از فضاي حاكم بر انتخابات براي رايزني با طيفها و احزاب مختلف اصولگرا استفاده كند تا مگر از اين فرصت براي رسيدن «بهشت» و شهرداري تهران استفاده كند.در اين ميان اما شايد مثلث رييسي، قاليباف و جليلي قدرتمندترين چهرههاي مدنظر اصولگرايان براي انتخابات پيشرو را در خود جاي ميدهد. مثلثي كه چنانچه اشاره شد، دستكم نزديكان به يكي از اضلاع، حضورش را به حضور يا غياب ضلع ديگر منوط كردهاند؛ سيدحسين نقويحسيني، رييس ستاد سعيد جليلي در انتخابات رياستجمهوري 92 طي ماههاي گذشته به دفعات از اين گفته كه اگر رييسي بيايد، جليلي فارغ از اينكه وارد ميدان شده و نامنويسي ميكند يا نه، اما محل اجماع اصولگرايان نخواهد بود. همين ديروز اما حميدرضا ترقي، عضو ارشد حزب موتلفه اسلامي در رابطه با اطمينان اصولگرايان از كانديداتوري رييسي به خبرگزاري برنا گفته است: «اين گونه نيست! مگر اينكه اصولگرايان بتوانند فشار زيادي بياورند تا بتوانند، رضايت رييسي را جلب كنند.» ترقي ميگويد: «به هر حال اگر رييسي بخواهد وارد انتخابات ۱۴۰۰ شود، طبيعتا اصولگرايان بايد تلاش بسياري انجام دهند كه رهبري را راضي كنند كه منع را از روي رييسي براي پذيرش مسووليت ديگر بردارند؛ بنابراين طبيعي است كه كار مشكلي است به هر حال رييسي سرباز نظام است و در هر جايي كه وظيفه باشد، خدمت ميكند.» اين تاكيد ترقي بر لزوم تلاش اصولگرايان براي راضي كردن رهبري جهت برداشتن «منع رييسي از پذيرش مسووليتي به جز رياست قوه قضاييه اما در حالي مطرح شده كه پيش از اين، صرفا به طور تلويحي از اين ملاحظه صحبت ميشد و جايي صحبت از منع صريح رهبري نبود. جالبتر آنكه همزمان مجلس يازدهم كه قاليباف رياست آن را برعهده دارد، اخيرا در جريان طرح جنجالي اصلاح قانون انتخابات رياستجمهوري، ملاحظه قانوني استعفا براي انتخابات را از پيش روي رييس و هيات رئييسه مجلس و رييس و اعضاي شوراي عالي قضايي برداشتند تا گمانهزنيها درباره كانديداتوري قاليباف و البته رييسي تشديد شود.همزمان اما در حالي كه مجيد متقيفر، سخنگوي جبهه پايداري بدون اشاره به نام هيچ يك از كانديداها بار ديگر بر مشي و مرام خاص اين تشكيلات سياسي در مواجهه با كانديداهاي انتخاباتي تاكيد كرده و گفته كه جبهه پايداري در انتخابات ۱۴۰۰ از كسي حمايت خواهد كرد كه بالاترين نمره را ضمن رايآوري، در احراز اصلح بودن مطابق شاخصهاي انقلابي داشته باشد.» حسين كنعانيمقدم، ديگر چهره اصولگرا از «سعيد جليلي» به عنوان گزينه مدنظر پايداريها نام برده و به باشگاه خبرنگاران جوان گفته است: «سعيد جليلي از افرادي است كه بيشتر از بقيه در معرض نامزدي جبهه پايداري براي انتخابات رياستجمهوري قرار دارد.»به هر روي اگر چه هنوز براي اظهارنظر قطعي درباره اينكه كدام يك از مسافران پرتعداد قطار اصولگرايان براي انتخابات 1400، سكان هدايت لكوموتيو را به دست ميگيرند، بسيار زود اما به نظر ميرسد اگر اين قطار - چنانكه شواهد و قرائن نيز چنين مينمايد - از روي ريل منتهياليه راست جناح راست به سوي مقصد حركت كند، احتمالا لكوموتيوراني جز سعيد جليلي نخواهد داشت؛ البته اگر منع كانديداتوري رييسي برداشته شود و اصولگرايان آن طور كه ترقي گفته، بيش از اين براي راضي كردن رهبري تلاش كنند!