نگاهي به نمايشنامه «رونين» نوشته مهدي بختياري
ديگر امكان ديالوگ وجود ندارد
سيدحسين رسولي
به تازگي نمايشنامه «رونين» نوشته مهدي بختياري در ۱۴ صفحه و با قيمت ۵ هزار تومان، از سوي نشر «نيو» منتشر شده است. نويسنده اين اثر، جواني متولد 1370 از تهران است. او فارغالتحصيل رشته ادبيات نمايشي از دانشگاه سوره بوده و در حال حاضر، دانشجوي كارشناسي ارشد رشته كارگرداني نمايش در دانشگاه هنر تهران است. نمايشنامه «رونين» يك مونولوگ (تكگويي) بسيار كوتاه و جذاب درباره فردي به نام علي سامورايي است. ماجرا از اين قرار است كه در ابتداي مونولوگ با جواني روبهرو ميشويم كه خود را اوئيشي كوروناسو، فرمانده ۴۶ رونين در ژاپن معرفي ميكند اما او از اصطلاحات و واژگان رايج در پايين شهر تهران استفاده ميكند. اين تضاد شكلگرفته كمي ما را گيج ميكند! اينكه چطور ممكن است يك سامورايي را با گفتار و رفتاري شبيه به بچههاي پايين شهر تهران ملاقات كنيم. اين اتفاق كاملا بيمنطق و غيرواقعي است ولي پس از چند لحظه متوجه ميشويم كه اسم واقعي آن جواني كه در برابر ما ايستاده و صحبت ميكند، علي سامورايي است. او پس از اينكه ماجراهايي را درباره زندگياش و فرهنگ ژاپن ميگويد، به يك باره، تصميم ميگيرد كه اسم واقعي خود را افشا كند: «من علي سامورايي بچه ساوه، شهرك وليعصر، سه راه جوجه. آقام مربي كشتي بود، منم شدم كشتيگير.» از اينجاي ماجرا متوجه ميشويم شخصيتي كه ميبينيم دچار مشكلات شديد رواني است. اينگونه است كه منطق مونولوگ شكل ميگيرد و ما را متقاعد ميكند. شايد علي سامورايي دو شخصيتي باشد يا دچار بيماري اسكيزوفرني. نويسنده هم با استفاده از دو اسم، روي اين موضوع تاكيد ميكند: اوئيشي/ علي. اين جوان از عشقش به نام پري ميگويد كه دختر همسايه است و خواهر حميد. پري، قبلا شوهر داشته و حالا از او جدا شده است اما آن فرد همچنان مزاحمش ميشود تا اينكه روزي حادثهاي رخ ميدهد و زندگي علي سامورايي را براي هميشه تغيير ميدهد. نكته قابل تامل اين است كه نوشتن مونولوگ بسيار سخت است و مهدي بختياري از پس آن برآمده است. البته ضعفهايي دارد، مثلا زبان علي سامورايي كاملا كليشهاي و تكراري شده است و نويسنده نتوانسته به خوبي يك كاراكتر منحصربهفرد خلق كند. پيتر سوندي در كتاب «تئوري درام مدرن» ميگويد، هنگامي مونولوگ در درام ضرورت دارد و توجيهپذير است كه امكان ديالوگ نباشد. او مينويسد: «در دوره رنسانس، زماني كه پيشدرآمد (پرولوگ)، همسرايي و پيگفتار (اپيلوگ) حذف شد، (و تكگويي يا مونولوگ نيز به صورت گهگاهي باقي ماند و در نتيجه جزو تشكيلدهنده شكل درام نبود) ديالوگ براي اولينبار در تاريخ تئاتر، تنها مولفه بافت دراماتيك شد.» برخي نيز اعتقاد دارند كه مونولوگ، پديدهاي است كه در درام قرن بيستم شكل گرفته است. نويسندگان اين فرم جديد، به سوژه و ذهنيت، توجه ويژهاي نشان ميدهند. به هر حال، در چند سال گذشته شاهد اجراي تعداد زيادي مونولوگ در ايران بودهايم. اين اتفاق چند دليل عمده دارد كه ميتوان به كوتاه بودن و ارزاني اجرايش اشاره كرد.