به بهانه درگذشت نابهنگام همكار پرتلاش و دغدغهمند عرصه رسانه
امنيت شغلي، اجتماعي، رواني و حقوق ناديده خبرنگاران
آزاده سليماننژاد
بنا به گفته كارشناسان حوزه رسانه، سوژهاي كه خبرنگار و روزنامهنگار روي آن كار ميكند، بهطور مستقيم روح و روان و ذهن او را نشانه ميگيرد؛ بهطوري كه در درازمدت، نوشتن چنين سوژههايي موجب افسردگي او ميشود و اين موضوع يكي از دلايل دشواري حرفه روزنامهنگاري است. اين سوژهها، از بطن جامعه ميآيند و تهيه خبر از آنها، علاوه بر ايجاد افسردگي و مشكلات روحي براي خبرنگار ميتواند منجر به تهديد از طرف برخي نهادها يا افراد شود. آنچه مسلم است، اين است كه تهيه خبر و گزارش از باندهاي بزهكاري و مواد مخدر، تنفروشي، افزايش ارتباطهاي جنسي پيش از ازدواج حتي در سنين كودكي، پايين آمدن سن آشنايي و مانوس شدن كودكان و نوجوانان با مواد مخدر، افزايش مصرف انواع داروهاي روانگردان، مشروبات الكلي و انحطاطهاي اخلاقي از جمله سوژههايي هستند كه تا مدتها ميتوانند روح و ذهن خبرنگار را درگير خود كنند.
البته كه قلم زدن و تهيه گزارش توسط خبرنگاران حوزههاي اجتماعي، بحران و حوادث در جامعه مردسالار كشورمان با وجود تبعيض جنسيتي و برخي آزارهاي جنسي براي زنان خبرنگار به مراتب كار را سختتر كرده است. سوالي كه در اينجا مطرح ميشود، اين است كه آيا نهاد يا سازماني براي حمايت و پشتيباني از خبرنگاران آسيبديده وجود دارد؟ كداميك از رسانههاي ما واحدي براي مشاوره رواني براي خبرنگاران در نظر گرفتهاند؟ يا به خبرنگاران فعال خود در حوزههاي اجتماعي يا بحران گفتهاند، چنانچه بعد از تهيه گزارشهايتان احساس افسردگي كرديد، موضوع را با ما در ميان بگذاريد تا شما را به يك روانشناس يا روانپزشك معرفي كنيم. آيا وزارت ارشاد نهاد يا سازماني براي خبرنگاران حوزههاي بحران در نظر گرفته تا چنين افرادي را در هنگام تهيه خبر از بحبوحه زلزله، سيل، كرونا و غيره حمايت كند؟ اداره ارشاد، خانه مطبوعات و انجمن صنفي و ديگر تشكلهاي رسانهاي هر استان با چه هدفي تاسيس شدهاند؟ آيا چتر حمايتي براي خبرنگاراني كه مورد تهديد و آزار قرار ميگيرند يا خبرنگاران زني كه در هنگام تهيه خبر ممكن است مورد تجاوز كلامي يا جنسي قرار گيرند، وجود دارد؟ قطعا اگر چنين نهادها و سازمانهاي حمايتي براي خبرنگاران و روزنامهنگاران در كشور و در جامعه رسانهاي ما وجود داشت، اين سفيران خبر و اطلاعرساني محكمتر و مصممتر گام برميداشتند و بدون هيچ ترس و واهمهاي اخبار را مخابره ميكردند. ناگفته نماند چنانچه خبرنگاران شهرستانها چنين مطلبي را بخوانند پوزخندي از سر كنايه به نگارنده اين مطلب خواهند زد و ميگويند: «شتر در خواب بيند پنبه؟»