• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4855 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۳ بهمن

آخرين مهلت بايدن براي نجات برجام

فرد كاپلان

دونالد ترامپ، رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده سه سال پيش، از توافق هسته‌اي ايران موسوم به برجام خارج شد؛ توافقي كه باراك اوباما رييس‌جمهور اسبق اين كشور و پنج رهبر ديگر جهان در سال 2015 امضا كرده بودند. اكنون با روي كار آمدن دولت بايدن انتظار مي‌رود او هرچه سريع‌تر به برجام بازگردد، چراكه مدت‌هاست ادعا مي‌كند چنين قصدي دارد. با اين وجود آنتوني بلينكن و ايوريل هينز كه اكنون به ترتيب در سمت وزير امور خارجه و مدير اداره اطلاعات ملي فعاليت مي‌كنند در جلسه استماع مجلس سنا  اذعان داشتند كه چنين اتفاقي به اين زودي‌ها نخواهد  افتاد.
آيا گفته‌هاي آنان نشانه‌اي از اختلاف دروني ميان اعضاي دولت جديد است يا نوعي موضع‌گيري ديپلماتيك يا موضوع جديد و بحث‌برانگيزي در روابط غرب با ايران؟ و چشم‌انداز بازگشت به برجام چگونه است؟ هر چه نباشد برجام توافقي بود كه تا قبل از خروج ترامپ، برنامه هسته‌اي ايران را تا حد زيادي متوقف كرده بود.
در ماه‌هاي اخير اتفاق جديدي افتاده است. ايران به ميزان قابل‌توجهي از محدوديت‌هاي برجام در مورد ميزان مجاز غني‌سازي اورانيوم فراتر رفته و شروع به توليد هر چه سريع‌تر سانتريفيوژ كرده است؛ عملي كه در توافق برجام ممنوع اعلام شده بود. اين امر دليل اصلي بدبيني بلينكن و هينز است. با اين حال لازم به ذكر است كه ايران زماني بر‌خلاف توافق عمل كرد كه ترامپ از آن خارج شده بود و اين دو مقام امريكايي نيز به خوبي از اين موضوع آگاهي دارند. اين توافق در اصل نوعي مبادله بود كه در آن ايران برنامه هسته‌اي خود را محدود مي‌كرد و در ازاي آن ايالات متحده تضمين مي‌كرد تحريم‌هاي اقتصادي اعمال شده پس از توسعه برنامه هسته‌اي ايران را لغو خواهد كرد. وقتي ترامپ از برجام خارج شد دوباره تحريم‌ها را عليه تهران به جريان انداخت.  او  همچنين «تحريم‌هاي ثانويه‌اي»  ر ا  عليه تمامي كشورهايي كه به تجارت با ايران ادامه مي‌دادند، از جمله كشورهاي عضو اين توافق، اعمال مي‌كرد.
در بند 36 اين توافق 159 صفحه‌اي موسوم به «برجام» ذكر شده كه اگر هر يك از امضا‌كنندگان توافق در انجام تعهدات خود كوتاهي كند ديگر اعضا مي‌توانند از انجام تعهدات خود دست بكشند. امريكا با اعمال مجدد تحريم‌ها اين توافق را نقض كرد، بنابراين ايران نيز غني‌سازي اورانيوم و ساخت سانتريفيوژهاي پيشرفته را از سر گرفت. از اين رو مقامات ايران معتقدند كه هنوز هم به برجام متعهد هستند. آنها مي‌گويند اگر امريكا بار ديگر تحريم‌ها را از سر راه بردارد، ايران نيز بار ديگر غني‌سازي (در سطوح بالا) را متوقف كرده و ذخاير اورانيوم و سانتريفيوژهاي (غيرمجاز) خود را از بين مي‌برد.
بلينكن، هينز و برخي ديگر شرايط را به شكل معكوس مطرح مي‌كنند و مي‌گويند اگر ايران غني‌سازي اورانيوم و باقي موارد را متوقف كند، امريكا تحريم‌ها را لغو خواهد كرد.
بنابراين در اينجا يك معما به وجود آمده است: اينكه كدام يك از طرفين بايد اول اقدام كند؟ اكثر امريكايي‌ها از جمله كساني كه مي‌خواهند توافق هسته‌اي دوباره به جريان بيفتد به مقامات ايران اعتماد ندارند. (اين موضوع به سال 1979 بازمي‌گردد زماني كه دانشجويان پيرو خط امام لانه جاسوسي را تسخير كردند). اكثر ايرانيان نيز به رهبران امريكايي اعتماد ندارند  (اين مورد نيز به سال 1953 برمي‌گردد زماني كه سازمان اطلاعات امريكا يعني  سيا به سرنگوني دولت منتخب مردم ايران كمك كرد). 
همه مهره‌هاي اصلي دولت بايدن عميقا معتقدند توافق هسته‌اي ايران دستاورد بزرگي بود كه ارزش حفظ كردن دارد. بايدن شخصا، هر چند از دور، درگير مذاكرات هسته‌اي و راضي كردن عموم مردم به اين توافق بود. بلينكن در آن زمان دستيار مشاور امنيت ملي اوباما بود. وندي شرمن كه از سوي بايدن به عنوان معاون وزير خارجه معرفي شده و نماينده ويژه او در امور ايران يعني رابرت مالي اصلي‌ترين مذاكره‌كنندگان امريكا در برجام بودند. فيليپ گوردون كه مشاور امنيت ملي معاون بايدن، يعني كامالا هريس است، در جريان مذاكرات هسته‌اي و امضاي توافق به عنوان هماهنگ‌كننده كاخ سفيد در امور خاورميانه فعاليت مي‌كرد. كالين كال، گزينه انتخابي دولت بايدن براي تصدي سمت معاون سياستگذاري وزير دفاع، در آن زمان مشاور امنيت ملي بايدن بود.
خلاصه اينكه در مورد اين مساله هيچ اختلاف‌نظر داخلي ميان اعضاي دولت وجود ندارد. با اين حال، به دليل عدم اعتماد و بنا بر ملاحظات سياسي، اين سوال كه چه كسي بايد پيشقدم شود مانع بزرگي محسوب مي‌شود.
رابرت مالي پيش‌تر با مقامات انگليس، فرانسه و آلمان در‌خصوص بهترين راه براي احياي توافق مذاكره كرده است و ظاهرا قرار است با مقامات كشورهاي خاورميانه نيز رايزني كند  (چند تن از منتقدان ضدايراني اخيرا  نامه سرگشاده‌اي خطاب به بايدن نوشتند و از او خواستند مالي را براي اين سمت انتخاب نكند، چرا‌كه لحن او در مورد ايران نرم است و اشتياق زيادي به امتياز دادن دارد. بسياري از همكاران مالي بيانيه‌اي را در رد اين اتهامات صادر كردند. در هر صورت اين انتقادات  بي‌معني است، چراكه نماينده رييس‌جمهور وظيفه‌اش مشخص است: او سياستگذار نيست، بلكه تنها سياست‌ها را منتقل مي‌كند). 
منتقدان مدت‌هاست شكايت مي‌كنند كه برجام تنها برنامه هسته‌اي ايران را محدود مي‌كرد و كاري به موشك‌هاي بالستيك اين كشور يا حمايت آن از گروه‌هاي منطقه‌اي نداشت. اين نكته درست است، اما همان‌طور كه اوباما و بسياري از دستيارانش (كه اكنون دستياران بايدن هستند) در همان زمان اعلام كردند، هيچ راه عملي براي جمع كردن تمام اين مسائل در يك توافق واحد وجود نداشت و در آن برهه زماني، مقابله با اقدامات هسته‌اي ايران بيش از همه اولويت داشته است، اين مساله هنوز هم صادق است و حتي بيشتر از قبل اهميت دارد، چرا‌كه به لطف خروج ترامپ از برجام، ايران از هميشه به سلاح اتمي نزديك‌تر شده است.
به علاوه وقتي اوباما تحريم‌هاي مرتبط با برنامه هسته‌اي ايران را لغو كرد، تحريم‌هايي را كه به منظور مجازات ايران در ديگر حوزه‌ها - از جمله موشك‌هاي بالستيك و حمايت از گروه‌هاي مقاومت- وضع شده بود، حفظ كرد. اگر توافق ادامه پيدا كند، مي‌توان بار ديگر همين كار را انجام داد.
مي‌توان تصور كرد كه توافق هسته‌اي با مقدمه يا ضميمه جديدي احيا شود و در آن گفته شود كه امريكا و ديگر امضاكنندگان- انگليس، فرانسه، روسيه، چين، آلمان و اتحاديه اروپا-  به شرطي به توافق هسته‌اي باز مي‌گردند كه مذاكرات جديد به دنبال آن آغاز شود و موضوعات گسترده‌تري از جمله موشك‌هاي بالستيك و حمايت جمهوري اسلامي از محور مقاومت و (با هدف ايجاد توازن) گسترش روابط تجاري و ديپلماتيك با ايران را شامل شود.
اگر كار روي همه اين شرط و شروط و مشخص كردن زمان‌بندي احياي توافق (اينكه چه كسي گام اول را بردارد) براي ديپلمات‌هاي امريكايي بيش از حد سخت و دشوار است، شايد اتحاديه اروپا يا يكي ديگر از امضاكنندگان برجام بتواند رهبري را به دست بگيرد. شايد مالي اين مسائل را در ديدارهاي خود مطرح كند، شايد هم تاكنون اين كار را كرده باشد.
نيت اعضاي برجام هر چه كه باشد، نمي‌توانند اين بازي را تا ابد ادامه دهند. ايران غني‌سازي 20درصدي را شروع كرده است  (البته براي ساخت بمب اتم بايد اورانيوم را تا 90درصد غني كرد، اما با رسيدن به سطح 20درصد، باقي مسير نسبتا آسان است. توافق هسته‌اي ايران را در سطح 3درصد محدود كرده بود). ايران نيز در ماه خرداد انتخابات رياست‌جمهوري را 
در پيش دارد. خروج ترامپ از برجام و ادامه تحريم‌ها باعث شده تندروترين گروه‌هاي ايراني كه هيچ‌گاه حامي برجام نبودند، از نظر سياسي قدرت بگيرند. منافع طرف غربي در صورتي تضمين مي‌شود كه برجام پيش از انتخابات احيا شود.
شايد بتوان به فرمولي براي حل و فصل اين مساله دست يافت، اما تضميني وجود ندارد كه بتوان با آن مسائل را حل و فصل كرد. در اوايل دهه 1960 ميلادي، امريكا و شوروي مشغول مذاكره بر سر پيماني بودند كه آزمايش سلاح‌هاي اتمي را ممنوع مي‌كرد. مذاكرات بر سر اينكه هر يك از دو كشور در هر سال چند بار مي‌تواند سايت‌هاي آزمايش طرف مقابل را بازرسي كند، به بن‌بست رسيد. شوروي مي‌گفت بيش از سه بار نياز نيست، اما امريكايي‌ها روي عدد هفت تاكيد داشتند. به نظر مي‌رسيد كه دوطرف بتوانند روي عدد پنج به توافق برسند، اما اين‌طور نشد. هيچ يك از دو طرف كوتاه نيامدند. در پايان، مشخص شد كه اين بازرسي‌ها اصلا اهميتي هم ندارند، چراكه دانشمندان موفق شدند با لرزه‌سنج آزمايش‌هاي زيرزميني را رصد كنند. با اين حال در مصالحه ممكن است گاهي دو طرف بر سر يك امر  بديهي به توافق  نرسند.
مترجم: هديه عابدي
منبع: وبسايت اسليت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون