تراژدي توسعه در ايران
احسان كاظمي| مردم ايران و نخبگانشان از مشروطه تا به امروز در انديشه و عمل، جوياي توسعهاند و در اين مسير رنجهاي فراواني را متحمل شدهاند؛ آنها اما همچنان در راهند و به سر منزل مقصود و مأواي خويش نرسيدهاند. آنها در مسير دشوار توسعه، تحركات بسياري داشتهاند كه برآمد آن تجربه دو انقلاب با گفتمانهاي متفاوت
بوده است. انقلاب مشروطه به عنوان انقلاب نخست از آشيانه سنت دل بريده و عقل شوريده، آرمانشهر تجدد را تمنا ميكرد. هر چند، آفتاب انقلاب مشروطه در معناي سياسياش خيلي زود غروب كرد اما نخبگان ايران در استراتژي توسعه از گفتمان اين انقلاب پيروي كردند و ايران را «سرتا پا» متجدد ميخواستند. رهاورد انقلاب نخست نه تنها توسعه نبود بلكه اقتصاد بومي ايران در نظام مسلط اقتصاد جهاني و فرهنگ آن در برابر نشانهها و نمادهاي غربگرايانه تحليل رفت.
محصول امتزاج و آميختن اقتصاد وابسته و دلبستگي به فرهنگ اغيار، تضادهاي عميقي در ساختار و نظم اجتماعي- سياسي ايران به وجود آورد كه برآمد آن ورود جامعه ايران به فاز انقلاب دوم(انقلاب اسلامي) بود به طوري كه استراتژي نخست توسعه كه محصول انقلاب مشروطه بود با تمام معايبش با انقلاب اسلامي به محاق رفت و تعريف جديدي از توسعه در دهه اول انقلاب شكل گرفت كه محوريت آن نه تبعيض به نفع سرمايهداران بلكه عدالت به نفع هرم پايين جامعه بود به طوري كه دهه 60 دهه طلايي در توزيع ثروت و عدالت اقتصادي بوده است. اما اين الگوي بومي و انقلابي توسعه در برابر تهاجمهاي بيپايان سرمايهداران خيلي زود به تعطيلي كشيده شد و در سياست و قانون استيضاح شد. از همين رو شاهد بازگشت به شكل جديدي از الگوي نخست اقتصاد سياسي در ايران شدهايم كه تجلي آن سياست تعديل اقتصادي
دولت سازندگي بود.
دولت سازندگي با تعريف جديدي از امنيت، پاشنهآشيل نظام نوپا را تهديدات اقتصادي تعريف كرد از همين رو امنيت را مساوي با توسعه اقتصادي تعريف كرده بود. در واقع دولت سازندگي گفتمان امنيتي حاكم را بر ستونهاي اقتصادي بنا نهاده بود. در اين دوره هر چند تضاد امنيت و توسعه به نوعي مرتفع ميشود اما از آنجا كه دولت حاكم نسخه ليبرالي و سرمايهدارانه از اقتصاد را در پيش گرفت بيش از پيش به تضعيف جامعه و در نتيجه كاهش چسبندگي هرم پايين جامعه نسبت به نظام سياسي منجر شده بود. بنابراين تضاد امنيت و توسعه در اين دولت
ادامه پيدا كرد.
دولت اصلاحات با تغيير گفتمان امنيتي از «اقتصاد پايه» به «سياست پايه» روي آورد. درواقع دولت اصلاحات منشا تهديد را عرصه سياسي ميدانست از همين رو توسعه سياسي را در گفتمان امنيتي خود در اولويت قرار داد و از سوي ديگر تجويز و تدبير اقتصادي دولت سازندگي را تعميق بخشيد. پيامد بلافاصل استمرار استراتژي اقتصادي دولت سازندگي در دولت اصلاحات ظهور دولت احمدينژاد بود كه خود را نماينده طبقات مستضعف ميدانست. از همين رو با شعار بازگشت به نمادهاي دهه اول انقلاب توانست قدرت را قبضه كند و خود را به عنوان حامي طبقات محروم جامعه جا بيندازد. دولت عدالتمحور هر چند تلاشهاي ناكامي در مسير توزيع ثروت داشته است اما در برابر قدرت سرمايهداران نتوانست اقدام موثري در حوزه توزيع ثروت انجام دهد. از همين رو سلطه نامشروع نسخه ليبرالي اقتصاد بر جامعه ادامه يافت. در اين دوره گفتمان امنيتي منشا تهديد را هرم پايين جامعه تعريف كرده بود از همين رو تلاش شد تا با توزيع مجدد ثروت و عدالتمحوري دكترين امنيتي خود را استحكام ببخشد.گفتمان امنيتي دولت عدالتمحور هر چند منشا تهديد را به خوبي شناسايي كرد و تشخيص داد اما در عمل نتوانست از سد ليبراليسم اقتصادي و تحريمهاي استخوانشكن عبور كند. از همين رو در گفتمان توسعهاي خود به نوعي با شكست مواجه شده و نارضايتيها روي هم انباشته شد. در اين دوره همچنان تضاد امنيت و توسعه پا برجا ماند.
دولت تدبير و اميد كه محصول تجميع بحرانهاي انباشته اقتصادي و سياسي بود موجب سلطه بيش از پيش تفكر ليبراليسم اقتصادي شده است. اين دولت هم مركز ثقل گفتمان توسعهاي خود را احياي اقتصادي به واسطه آزادسازي اقتصاد و رفع تحريمها عنوان كرده بود.گفتمان امنيتي و استراتژي توسعه در اين دولت همان نسخه قديمي است كه با عبارات نو مطرح شده است. بدين ترتيب جامعه ايراني به رغم گذشت 4 دهه از انقلاب همچنان نتواسته تضاد بين امنيت و توسعه را رفع كند.
واقعيت امر اين است كه سلطه ليبراليسم اقتصادي همچنان پا برجا بوده است. به بيان ديگر انقلاب اسلامي هر چند از لحاظ ايدئولوژيك و سياسي ليبراليسم را به عقب رانده و توانسته است به مثابه يك گفتمان مستقل و هويتگرا در برابر آن قد عمل كند اما تفكر اقتصادي ليبراليسم همچون نيرويي نامريي در حال زدن ريشه انقلاب است. از همين رو بايد نيروها و مكانيسم عمل آن را همچون يك تهديد جدي براي امنيت ملي شناسايي كرد و در مسير مبارزه با آن پيش رفت.
استاديار علوم سياسي دانشگاه شهيد چمران اهواز