برخوردنامناسب با مجرماني كه جنگل آتش ميزنند
اسماعيل كهرم٭
اسماعيل كهرم | تيرگان چند سال پيش بود كه ما با چند نفر از دوستان به رينه سفر كرديم. رينه يكي از شهرهاي كوهپايه دماوند است. در نزديكي اين شهر ديديم يك مرتع كه در سراشيبي هم قرار داشت آتش گرفته بود. متاسفانه باد شديد ميوزيد و آتش به سرعت در حال پيشرفت و حركت به سمت نوك تپه بود. در بالاي تپه چند درخت اورس قرار داشت كه درخت بسيار زيبايي است كه هزاران سال عمر ميكند. ما وقتي ديديم آتش به سمت اورسها پيش ميرود، هراسان و با امكاناتي كه داشتيم براي خاموش كردن آتش به سمت محل آتشسوزي رفتيم.
يكي از دوستان ما با سازمان مراتع و جنگلداري تماس گرفت، بعد از حدود نيم ساعت ماموران سازمان مراتع و جنگلداري به همراه يك وانت به محل آتشسوزي رسيدند و تنها امكاناتي كه براي اطفاي حريق همراهشان بود، چند شاخه از برگهاي بيد مجنون و درخت زبان گنجشك بريده، بود تا بتوانند به وسيله آنها آتش را مهار كنند. فكر نميكنم امكانات سازمان حفاظت محيط زيست بيشتر از اين باشد. يكي از دلايل گسترش آتش اين است كه ما وسيله امحاي آتش نداريم. دو سال پيش در زمان مديريت آقاي محمدزاده در سازمان حفاظت محيط زيست، روسيه براي نمايش در المپيك بازيهاي زمستاني از ما دو قلاده پلنگ خواست. ما اين پلنگها را با هدف احياي نسل ببر مازندران در ازاي دريافت دو قلاده از اينگونه نادر، به روسيه تحويل داديم، كه در ابتدا به ما گفتند اين ببر مازندران است ولي در واقع ببر سيبري بود و بعد هم در اثر بيتوجهي و قرار دادن نر و ماده در يك قفس، آسيبي كه ببر ماده به ببر نر رساند باعث مرگ ببر نر شد. ما ميتوانستيم زماني كه روسيه نياز به پلنگ داشت، در ازاي در اختيار گذاردن اين پلنگها از روسيه امكانات و هواپيماهاي مخصوص اطفاي حريق را مطالبه كنيم. وقتي آتش شروع ميشود باد اين آتش را گسترش ميدهد و امكانات سازمان جنگلها و مراتع هم در حدي نيست كه در مراحل اوليه اين آتش را مهار كند، به همين دليل آتش گسترش پيدا ميكند.
دو سال پيش كه جنگلهاي صعبالعبور آمل دچار آتشسوزي شده بود، مردمي كه همراه با كپسولهاي آتشنشاني به محل حادثه رفته بودند وقتي به محل آتشسوزي رسيدند ديدند كه كپسولها خالي است. اينها همه نيروهاي مردمي بودند، كساني كه دلشان براي طبيعت ميسوزد. در اتفاقات اخير در جنگلهاي كشور بايد بگوييم گلي به گوشه جمال مردم، كه اگر نبودند نميدانيم آتش جنگلهاي ايلام تا كجا پيش ميرفت.
اما چرا آتش روشن ميشود؟ بيشتر اين آتشسوزيها به دليل درگيري معارضين ارضي است. يك زماني فردي در جنگل زندگي ميكند، طبق نسخي كه در اختيار دارد و اين نسخ در اداره اسناد هم داراي اعتبار است، مالكيت يك محدودهاي كه 250 سال پيش در نسخ ذكر شده به او داده شده است. فرد براي اينكه اين محدوده را از دست ندهد و طبق نوشته نسخي كه در اختيار دارد صاحب زمين باقي بماند، درختهاي اطراف خانه را آتش ميزند. مورد بعدي دلخوريهاي مردم است، در جهان نما كه در جنوب پارك ملي گلستان قرار دارد، مردم تصور ميكنند به آنها اجحاف شده و دولت زمينهايشان را از آنها گرفته و به اندازه زمين به آنها قباله نداده است. به همين بهانه بخشهايي از جنگل را آتش ميزنند و متوليان تا به خودشان بجنبند با امكاناتي كه در اختيار دارند، بخش زيادي از جنگلها از بين ميرود. گاهي هم توريستها و كساني كه از طبيعت استفاده ميكنند، آتشي را كه به پا كردهاند، بدون اينكه خاموش كنند رها ميكنند و اين آتش در آن محدوده گسترش پيدا ميكند.
يك احتمال كم ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه آتشسوزي به دلايل طبيعي اتفاق افتاده باشد. اين آتشسوزي به اين شكل اتفاق ميافتد كه شبنمهايي كه صبحها روي برگ درختان تشكيل ميشود وقتي كه نور آفتاب بهطور مستقيم به آنها ميتابد، حكم ذرهبين را پيدا ميكنند و اين نور خورشيد را تشديد ميكنند و باعث ميشوند علفهاي كه در كف جنگل وجود دارند بر اثر تابش نور خورشيد، آتش بگيرند.
چند وقت پيش كه در سوييس بودم، مجري تلويزيون، در برنامه صبحگاهي اعلام كرد به علت خشكي هوا و وجود برگهاي خشك در كف جنگل، آتش درست كردن در بعضي از محدودههاي جنگل ممنوع است. يعني حتي اگر اين درست كردن آتش منجر به آتشسوزي نشود، مجازات قانوني براي كساني كه در محدودههاي مشخص شده آتش درست كنند، در نظر گرفته ميشود. در استراليا كسي كه باعث بروز آتشسوزي در جنگل شده بود، به 25 سال حبس محكوم شد. در كاليفرنيا پليسي كه باعث آتشسوزي در جنگل شده بود و چند هكتار از جنگل را از بين برده بود به حبس ابد محكوم شد. ما اين برخوردها را با مجرمين نداريم. جنگل ما در منطقه ناهارخوران آتش ميگيرد، آقاي مديركل منابع طبيعي اعلام ميكند، اتفاقي نيفتاده 400 هكتار از جنگلها آتش گرفت، باز هم درخت به جايش سبز ميشود و ميآيد.
٭ مشاور رييس سازمان محيط زيست