ما و داستان هوگربيتس و پيشبيني زلزله
مهدي زارع
فرانك كارشناسي است كه براي موسسه SSGEOS در هلند كار ميكند و مدعي است كه براساس حركات سيارهاي به پيشبيني زلزله دست ميزند. زمين لرزه با بزرگاي 7.8 ششم فوريه ٢٠٢٣ تركيه و سوريه را ويران كرد از سه روز قبل از رخداد ازسوي فرانك هوگربيتس پيشبيني و روي توييتر اعلام شد. در صفحه يوتيوب، فرانك هوگربيتس ويديويي را با عنوان بهروزرساني سيارهاي و لرزهاي منتشر ميكند و پس از مشاهده تقارن موقعيت ماه به دنبال آن موقعيت سيارهاي، بر پايه چيزي كه انرژي الكترومغناطيسي مينامد، دست به اعلام پيشبيني ميزند. در بهمن و اسفند 1401 براي ايذه خوزستان هم پيشبيني زلزله كرد كه البته رخ نداد. حال براي 9 و 10 ارديبهشت 1402 در غرب ايران (منطقه زاگرس و اطراف آن) پيشبيني زلزلهاي با بزرگاي 6 تا 7 كرده است. اقدام او را ميتوان پيشبيني زلزله كوتاهمدت تلقي كرد. موسسه او با راهاندازي نرمافزارهايي مانند Solpage و SSGI به توسعه مدلهاي پيش كمك ميكند. اخص هندسي منظومه شمسي توسعه مدلي بر پايه موقعيتهاي هندسي خاص سيارات، ماه و خورشيد در يك چارچوب زماني است كه محاسبهاش در جولاي 2017 آغاز شد. واقعيت آن است كه غير از مواردي خاص -مثل زلزله ٤ فوريه ١٩٧٥ هايچنگ چين و زلزله ٦ فوريه ٢٠٢٣ تركيه- زلزله مهم ديگري هنوز پيشبيني نشده است. دانشمندان البته ميتوانند احتمال وقوع يك زلزله مهم را (كه معمولا در نقشههاي خطر وابسته به زمان زمينلرزه نشان داده ميشود) در يك منطقه خاص طي چند سال -و اخيرا تا چند هفته بعد- پيشبيني كنند و نه زمان و مكان و اندازه دقيق زمينلرزه را. پس از زمين لرزههاي ويرانگر در ششم فوريه 2023 تركيه و سوريه، در رسانههاي اجتماعي توييت اين كارشناس هلندي كه زلزله را سه روز قبل پيشبيني كرده بود، بازنشر شد.» هوگربيتس در آن توييت نوشته بود: «دير يا زود يك زمينلرزه با بزرگاي 7.5 در اين منطقه رخ خواهد داد (جنوب مركزي تركيه، اردن، سوريه، لبنان). او روي نقشه يك دايره قرمز را تقريبا در همان منطقهاي كه زمين لرزه رخ داد، نشان داده بود. اين موفقيت با روشهاي مختلف آزموده شده و به نظر ميرسد بيش از هر چيز منحصر به فرد -و تاكنون غيرقابل تكرار- بوده باشد. اين ادعا كه هوگربيتس با استفاده از روشهاي علمي زلزله را پيشبيني كرده، نادرست است. روش عملي، قابل ارايه و تبيين و قابل ابطال و قابل راستيآزمايي است، ولي روش هوگربيتس تاكنون بيشتر در يك جعبه سياه بوده و تبيين نشده است. دانشمندان از روشهاي مختلفي براي نظارت و تحليل فعاليتهاي زلزلهشناختي استفاده ميكنند، ازجمله لرزهسنجها، ميكروژئودزي، سنسورهاي GPS و دادههاي ماهوارهاي و تحليل زمينشناختي اين دادهها. آنها همچنين ويژگيهاي زمينشناختي مناطق گسلي و ساير عواملي را كه ميتوانند بر فعاليت زلزله تاثير بگذارند، مطالعه ميكنند. درحالي كه اين روشها ميتوانند بينشهاي ارزشمندي در مورد فعاليت زلزله ارايه دهند، ولي تاكنون نميتوانند به طور دقيق زمان زلزلهها را پيشبيني كنند. منطقهاي كه زمينلرزههاي ششم فوريه 2023 تركيه/ سوريه در آن رخ داد به دليل فعاليتهاي زلزلهشناختي
در راستاي سامانه گسله آناتولي شرقي شناخته شده است. تغيير شكل ناشي از فعاليتهاي زمين ساختي در ورقه آناتولي از قبل از رخدادهاي اخير تحليل شده بود. مطالعه دقيق هر قطعه گسله گسيخته شده در يك دوره زماني مشخص ميتواند به گمانهزنيهايي درمورد فعاليتهاي آينده منجر شود. دانش امروزي در مورد پيشبيني زلزله با جمعآوري دادههاي علمي گسترده براساس جنبههاي مختلف مانند پايش زمينساختي و دوره بازگشت زمينلرزهها، رديابي GPS، نظريه خوشهها و نبودهاي لرزهاي، نقشهبرداري، واكنشهاي الكترونيكي در زمين و بسياري موارد ديگر ايجاد شدهاند. با اين حال، هر يك از موارد فوق ميتواند منجر به يك پيشبيني تقريبي و محاسبه شده شود و نه اطمينان از آن. در گذشته، شاهد بودهايم كه اين پيشبينيها انجام شده اما بارها در زمان مشخص شده شاهد رخداد نبودهايم، در واقع تعداد موارد صحت پيشبينيها همواره كمتر از 50درصد بوده است. بسياري از گروههاي تحقيقاتي در سراسر جهان، ازجمله در ايران ما، در حال كار روي روشهايي براي بهبود فرآيند پيشبيني هستند، اما هنوز به مرحلهاي نرسيدهايم كه بتوان زلزله را با اطمينان صددرصد پيشبيني كنيم. در كشور لرزهخيزي مانند كشور ما بسياري از مردم به نظريههاي شبه علمي و اسرارآميز باور دارند. به اين اميد كه كسي، زلزله بعدي را به صورت معجزهآسايي پيشبيني كند.
بعضي شهروندان عادي و بعضي افراد تحصيلكرده ولي غيرمتخصص در زمينشناسي و زلزلهشناسي، از سر علاقه به آزمودن بخت خويش در جستوجوي راههايي براي پيشبيني زلزله پرداختهاند و البته از آنجا كه راهحل مسائل پيچيده را با معجزه و شبه علم نميتوان يافت، بيشتر اين فعاليتها، به توسعه شبهعلم و هيجانات رسانهاي منجر شده است. شايد به همين دليل است كه حتي در جامعه علمي مطالعه مدلهاي پيشبيني زلزله به دليل حاشيههايي كه پيرامون آن وجود دارد، مورد اقبال بسياري از متخصصان نيست، بنابراين شبهدانشمندان فضاي خالي را اشغال ميكنند كه متخصصان برايشان باقي گذاشتهاند و همچنين شبكههاي اجتماعي سخاوتمندانه به همگان ميدهند. در آوريل سال 2009، زلزله شهر لاكويلا ايتاليا ازسوي يك تكنسين آزمايشگاه پيشبيني كلي (و در محل كانون واقعي زلزله) شد و البته اعضاي كميته ملي ريسك ايتاليا اشتباه بزرگي كردند تا براي مقابله با اين تكنسين (جولياني) گفتند كه «هيچ شوك بزرگتري در راه نيست» -اما وقتي زلزلهاي در نيمههاي شب رخ داد كه باعث فرو ريختن خانهها، ادارات دولتي، بخشي از يك بيمارستان و كل يك خوابگاه دانشجويي شد و 309 نفر كشته شدند، اعضاي اين كميته -شش نفر- به قتل عمد محكوم و به شش سال زندان محكوم شدند. اين حكم دو سال بعد براي همه لغو شد. در ايتاليا هم گروهي ادعا ميكنند كه نجوم ميتواند با مطالعه موقعيت زمين نسبت به ماه و ساير سيارات منظومه شمسي به ما در پيشبيني زلزله كمك كند. همترازي ماه و سه سياره ديگر منظومه شمسي در قبل از زلزله، شبيه روش هوگربيتس، از سوي آنها نيز به عنوان روش پيشبيني تلقي ميشود، ولي در همان ايتاليا حداقل سه تيم آكادميك واقعا به كارهاي دقيق و با ارزشي براي پيشبيني زلزله مشغولند. اميد است شبه دانشمندان، راه را بر اهل علم و تخصص نبندند و اجازه دهند تا مدلهاي پيشبيني با گسترش سامانه دادههاي «سامانه زمين» توسعه يابد. هيچ راه ميانبر و معجزهآسايي براي حل مسائل پيچيده وجود ندارد. خواه اين مساله درمان انواع سرطانها باشد خواه پيشبيني زلزلههاي در جاهاي مختلف زمين. اين مسائل نيز به تدريج با توسعه مدلهاي علمي از سوي دانشمندان حل خواهند شد.