سيلي محكم زير گوش مسوول حراست سازمان برق

بهاره شبانكارئيان

بر اساس اخبار رسيده به خبرنگار «اعتماد» روز چهارشنبه، بيستم ارديبهشت‌ماه درگيري شديدي ميان مسوول روابط عمومي دفتر نماينده مجلس شهرستان رامهرمز با حراست و مسوول سازمان برق اين شهرستان رخ مي‌دهد و شيشه‌هاي ساختمان سازمان برق بر اثر پرتاب گوشي مسوول روابط عمومي دفتر نماينده اين شهرستان فرو مي‌ريزد. طوري كه اين خبر در فضاي مجازي با واكنش‌هاي زيادي روبرو و حتي ماجرا به سخره گرفته مي‌شود و برخي افراد در گروه‌هاي خبري اين شهرستان مي‌نويسند كه در اداره سازمان برق زلزله چند ريشتري آمده و شيشه‌هاي اين ساختمان شكسته. سپس يكي از افرادي كه باعث اين درگيري شده است، سيلي محكمي به مسوول حراست سازمان برق زده و باعث شده گوش مسوول حراست آسيب شديدي ببيند و شنوايي‌اش كاهش يابد. «اعتماد» طي تماسي كه با مسوول حراست برقرار مي‌كند؛ او مي‌گويد: «گوشم معيوب شده، اما از من توضيح نخواهيد.» پس از اين حادثه مسوول اداره سازمان برق از مسوول روابط عمومي دفتر نماينده شهرستان رامهرمز شكايت مي‌كند، اما يك روز بعد مسوول اداره سازمان برق به‌طور نامشخصي رضايت مي‌دهد. «شهاب الدين بهبهاني» دادستان شهرستان رامهرمز در مورد اين خبر به «اعتماد» مي‌گويد كه من نمي‌توانم مستقيم صحبت كنم و بايد با حفاظت استان هماهنگ كنيد. «حسن مرادي» رييس حفاظت دادگستري استان خوزستان نيز در واكنش به «اعتماد» پاسخ روشن و توضيح كاملي ارايه نمي‌دهد. حالا «اعتماد» در مصاحبه با منابع آگاه و منابع محلي اين گزارش را تنظيم كرده است. متذكر مي‌شويم؛ بنا به دلايلي از آوردن اسامي مسوولان مربوطه و عناوين مصاحبه شوندگان خودداري كرده‌ايم.»

    
شنيده‌هاي «اعتماد» حاكي از آن است كه روز چهارشنبه در «مشلوش»؛ روستايي از توابع بخش مركزي شهرستان رامهرمز به خاطر يك تير چراغ برق اختلافاتي رخ مي‌دهد. عده‌اي معتقدند اين اختلافات به دليل آتش زدن عمدي يكي از زمين‌هاي كشاورزي بوده كه در نهايت هم آتش به پايه تير چراغ برق زبانه مي‌كشد و باعث مي‌شود برق كل روستا قطع شود و اهالي به سازمان برق مراجعه كنند. اما برخي افراد ديگر ادعا مي‌كنند كه اداره برق يكي از تيرهاي برق را در يكي از زمين‌هاي كشاورزي كار مي‌گذارد و همين موضوع موجب ضرب و شتم ميان مسوولان (مسوول اداره سازمان برق و مسوول روابط عمومي دفتر نماينده مجلس رامهرمز) در اين سازمان مي‌شود. درگيري و ضرب و شتمي كه حالا افكار عمومي را متشوش كرده و واكنش‌هاي منفي زيادي از سوي شهروندان رامهرمزي در برداشته است.
يك منبع مطلع در مورد روز حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «در روستاي مشلوش يكي از پايه‌هاي تيرهاي چراغ برق كه چوبي هم بوده به عمد يا غيرعمد آتش مي‌گيرد. اينجا هنوز بعضي از پايه‌هاي تيرهاي چراغ برق چوبي هستند. برخي مي‌گويند؛ زمين كشاورزي را به عمد آتش زدند و بعضي‌ها هم مي‌گويند؛ به عمد نبوده. حالا اين قضيه بماند. وقتي پايه تير چراغ برق آتش مي‌گيرد، برق كل روستا هم قطع مي‌شود. اهالي با اداره برق تماس مي‌گيرند كه برق روستا قطع شده است. بعد از تماس نيروهاي اداره برق مي‌آيند ولي صاحب زمين به آنها مي‌گويد كه اصلا حق نداريد از داخل زمين من برق را وصل كنيد. بعد هم مي‌گويد؛ حق نداريد وارد زمينم شويد. اين ماجرا باعث مي‌شود صاحب زمين به همراه مسوول روابط عمومي دفتر نماينده رامهرمز به اداره سازمان برق شهر بروند. مسوول روابط عمومي دفتر نماينده داخل اداره گوشي همراهش را به سمت مسوول اداره سازمان برق پرتاب مي‌كند. گوشي به شيشه‌ها برخورد مي‌كند و شيشه‌ها فرو مي‌ريزد. بحث و دعوا شروع مي‌شود و صاحب زمين يك سيلي محكم به مسوول حراست سازمان برق مي‌زند. با اين سيلي، گوش سمت چپ مسوول حراست به‌شدت آسيب مي‌بيند و شنوايي‌اش كم مي‌شود. ما شنيديم مسوول روابط عمومي دفتر نماينده بار اولش نيست كه چنين رفتارهاي خشونت آميزي را از خود نشان مي‌دهد.»
به گفته اين منبع آگاه دادستان رامهرمز وقتي ماجرا را متوجه مي‌شود دستور بازداشت اين دو نفر (مسوول روابط عمومي دفتر نماينده و صاحب زمين) را صادر مي‌كند، ولي يك روز بعد هر دو نفر با قيد وثيقه آزاد مي‌شوند و مسوول سازمان برق هم شكايتش را پس مي‌گيرد و رضايت مي‌دهد.

مسوول سازمان برق  يك روز بعد رضايت مي‌دهد
يكي از منابع محلي كه در جريان كامل ماجرا است در مورد اين اتفاق به «اعتماد» مي‌گويد: «وقتي ضاربان وارد سازمان برق مي‌شوند شروع به ناسزاگويي مي‌كنند و بعد درگيري بالا مي‌گيرد و منجر به ضرب و شتم مي‌شود. مسوول روابط عمومي دفتر نماينده ابتدا با مسوول اداره برق درگير مي‌شود و سپس وقتي مسوول حراست وارد مي‌شود با او هم درگير مي‌شوند. در آخر فردي كه همراه مسوول روابط عمومي دفتر نماينده مجلس اين شهر بوده سيلي محكمي زير گوش مسوول حراست اين اداره مي‌زند. شنيديم مي‌گويند؛ مسوول حراست عنوان كرده كه گوشش ديگر شنوايي ندارد.»
اصلا چرا مسوول روابط عمومي دفتر نماينده رامهرمز در اداره سازمان برق حضور داشت؟ آيا نسبتي با فردي كه سيلي زده است دارد؟
اين‌ها را نمي‌دانم، ولي شايد نسبت خويشاوندي باهم داشته باشند. آن روز هم مسوول روابط عمومي دفتر نماينده براي راه انداختن كار صاحب زمين رفته بود كه خودش در آنجا درگير مي‌شود. فقط در عجبم چرا اين آقا با سمت مسوول روابط عمومي دفتر نماينده مجلس شهر بايد درگير شود. مسوول روابط عمومي عنوانش مشخص است. بايد ارتباط خوبي با افراد برقرار كند نه اينكه باعث درگيري شود. 

  پس از درگيري مسوول اداره سازمان برق شكايتش را ثبت مي‌كند؟
بله. پس از اين درگيري سريع به ماموران آگاهي خبر مي‌دهند. دادستان هم دستور بازداشت اين دو نفر را صادر مي‌كند، ولي شنيديم بر اثر اعمال فشاري كه به مسوول سازمان برق وارد مي‌شود، او وادار به رضايت شده است.
    
يكي از مراجعه‌كنندگان كه در لحظه درگيري در اداره حضور داشته است به «اعتماد» توضيح مي‌دهد كه اين دو نفر از جلوي در اداره قبل از اينكه وارد شوند شروع به داد و فرياد مي‌كنند. او در ادامه مي‌گويد: «اين دو نفر داد و فرياد مي‌كردند كه مي‌خواهند وارد شوند، اما مسوول سازمان برق به آنها گفته كه جلسه دارد. همان لحظه مسوول روابط عمومي دفتر نماينده با خود نماينده تماس مي‌گيرد و ماجرا را تعريف مي‌كند. همراه ايشان در حين صحبت مسوول روابط عمومي دفتر نماينده در را باز مي‌كند و وارد اتاق جلسه مي‌شود. رييس اداره سازمان برق او را بيرون مي‌كند و مسوول روابط عمومي دفتر نماينده گوشي همراهش را به سمت رييس اداره پرت مي‌كند و شيشه‌هاي ساختمان فرو مي‌ريزد. رييس اداره با مسوول حراست تماس مي‌گيرد و او هم به محل درگيري مي‌رود. درگيري ادامه پيدا مي‌كند تا اينكه همراه مسوول روابط عمومي دفتر نماينده سيلي محكمي به مسوول حراست سازمان برق مي‌زند.»
يكي ديگر از منابع محلي به «اعتماد» مي‌گويد: «اين اتفاق رخ داده و رامهرمز در شوك است. مگر مي‌شود شخصي كه مسوول روابط عمومي دفتر نماينده است چنين رفتاري از خود نشان دهد و با ديگران درگير شود. آن روز اين دو نفر مسوول حراست سازمان برق را كتك زدند فردا ممكن است يك نفر ديگر را بزنند. هر درگيري بالاخره در آخر به سازش ختم مي‌شود، ولي اعمال فشار به مسوول اداره سازمان برق براي رضايت كار درستي نيست و فقط شاكيان و افراد مربوطه را بيشتر تحريك مي‌كند. بعد هم وقتي اين دو نفر دستگير مي‌شوند فرداي همان روز به قيد وثيقه آزاد مي‌شوند. ما نمي‌دانيم مگر روز پنجشنبه جايي سند ثبت مي‌شود؟»